انجمن شاعران مرده

9 بخش

6بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

ادامه بده ، دور بچرخون

من و پيتس داريم روي يه سيستم گرامافون کار مي کنيم

با همديگه کار کردن نبايد زياد سخت باشه

خوب ممکنه اين استعداد رو داشته باشم که به کالج برم

ممکنم هست نداشته باشم

بچه ها شما اينجا دلتون براي دخترها تنگ نمي شه ؟

خوب آره. آره

اين بخشي از چيزيه که انجمنو تشکيل مي ده

در واقع من مي خوام يه چيزي رو اعلام کنم، من يه مقاله در روزنامه مدرسه به اسم انجمن شاعران مرده چاپ کردم

چي ؟ در اين مقاله درخواست شده که دختر ها هم اجازه ورود به ولتون رو داشته باشن

اینکارو نکردی. تا بتونیم باهم باشیم.

چطور اين کارو کردي ؟ من يکي از تدوين کننده هاي روزنامه ام

اين مقاله رو لا به لاي بقيه مقالات جا دادم

تموم شد. چرا ؟ هيچ کس نمي فهمه کار ما بوده

فکر نمي کني حدس بزنن کار کي مي تونه باشه؟

اونا ميان و ازت مي پرسن انجمن شاعران مرده چيه

چارلي تو حق نداشتي اين کارو بکني

نواندا ، کامرون

درسته ، نواندا

ما براي سرگرمي ميايم اينجا يا به اونچه مي گيم اعتقاد داريم ؟

اگه قراره فقط بيايم اينجا دور هم بشينيم واسه همديگه شعر بخونيم به چه دردي مي خوره؟ خيلي خوب با اين همه تو نبايد اين کارو مي کردي چارلي

اين خيلي وحشتناکه. تو که سخنگوي انجمن نيستي

مي شه لطفا غصه از دست دادن سر هاي ارزشمندتونو نخوريد

اگه منو بگيرن بهشون مي گم همشو از خودم در آوردم

خوبه

بشينيد

در شماره اين هفته افتخارات ولتون مقاله توهين آميز و غير مجازي درج شده

من مطمئنا همه وقت با ارزشمو صرف تحقيق در مورد افراد مقصر مي کنم

و بهتون اطمينان مي دم که پيداشون خواهم کرد

از تک تک دانش آموزاني که در مورد اين مقاله چيزي مي دونن مي خوام که همين جا و همين الان خودشونو معرفي کنن

افراد مقصر ، هر کسي که مي خواد باشه اين تنها فرصتشون براي اخراج نشدن از مدرسه ست

الو آکادمي ولتون

بله هستن. يه لحظه لطفا

آقاي نولان، با شما کار دارن

خداست

اون مي گه ما بايد دختر ها رو هم بياريم تو ولتون

اون پوزخند مسخره رو از صورتت پاک کن

آقاي دالتون اگه فکر مي کنيد شما اولين کسي هستين که سعي داره از اين مدرسه اخراج بشه ، در اشتباهيد

کسان ديگري هم چنين تصوراتي داشتن و موفق نشدن ، همونطور که شما هم مطمئنا موفق نمي شيد

خم شيد

بلند بشماريد آقاي دالتون

يک

دو

سه

چهار

پنج

انجمن شاعران مرده چيه ؟ من اسماشونو مي خوام

اخراج شدي ؟ نه

خوب ، چي شد ؟

قرار شد از همه مسوولين مدرسه معذرت خواهي کنم

در اون صورت منو مي بخشن

خوب ، حالا مي خواي چي کار کني ؟

چارلي. لعنت به تو نيل

اسمم نوانداس

ببخشيد. ممکنه چند کلمه با شما صحبت کنم آقاي کيتينگ؟

حتما

اين اولين کلاس درس من بود جان. مي دونستي

اولين ميز کارم

نمي دونستم که تدريس هم مي کردين آقاي نولان

انگليسي. مدتها قبل از اومدن تو

بايد بهت بگم که ترک تدريس برام خيلي دشوار بود

جان، من شايعاتي در مورد روش هاي تدريس غير ارتودوکسي و نامتعارف در کلاسهاي درس تو شنيدم

من نمي خوام بگم که اين روشها هيچ تاثيري در سرکشي اين پسره دالتون نداشتند

ولي فکر نمي کنم لازم باشه بهت هشدار بدم پسرها در اين سنين چقدر تاثير پذيرند

مطمئنم که توبيخ شما تاثير بسزائي به جا گذاشت

اون روز تو حياط چه خبر بود ؟ حياط ؟

که بچه ها قدم رو مي زدن ، کف مي زدن. آهان اون روز

براي تمرين براي اثبات اين نکته. آفتهاي همرنگي

خوب ، جان برنامه آموزشي اينجا تعيين شده س. تثبيت شده و نتيجه بخش هم بوده

اگر تو باهاش مشکلي داري ، چرا بچه ها رو از انجام دادنش منع مي کني ؟

من هميشه فکر مي کردم که اساس آموزش يعني يادگيري تفکر مستقل

در سن و سال اين بچه ها؟ نه در زندگي تو

سنت جان! انضباط

اونها رو براي دانشگاه آماده کن ، بقيه ش خود به خود درست مي شه

جیر جیر

اون شروع کرد به راه رفتن به سمت چپ من

جیر جیر. جیر جیر. خم شيد آقاي دالتون

خيلي خوب آقايون

آقاي کيتينگ. آقاي دالتون

عجب شاهکار مسخره اي در آوردين امروز

شما طرف آقاي نولان هستيد ؟

پس کارپه ديم و مکيدن همه جوهره حيات و همه اون چيزها چي مي شه ؟

مکيدن جوهر حيات معنيش اين نيست که استخونم از بين ببري

جرات داشتن به وقت خودش ، احتياط کردن هم به وقت خودش

يه مرد عاقل هميشه مي دونه اونها رو کجا وکي انجام بده

ولي من فکر کردم شما ازش خوشتون مياد

نه

از اين مدرسه اخراج شدن براي من کار متهورانه اي نيست ، بلکه احمقانه هم هست

به خاطر اينکه شما بعضي از موقعيتهاي طلائي رو از دست مي ديد

آره ، مثلا چي ؟

مثلا اگه هيچ چيز ديگه اي هم نباشه ، حداقل فرصت شرکت در کلاسهاي من هست

فهميدي قهرمان ؟

بله ، بله ناخدا

کله تونو واسه خودتون به کار بندازيد

با بيشترتونم

بله ناخدا. بله ناخدا

يه تلفن از طرف خدا

اگه سرجمعي حساب کني ، کار شجاعانه اي بوده

خيلي خوب. ادامه شو بگو پسر

دوباره تمرين مي کنيم ، باشه ؟ شروع کنين

تو را قسم مي دهم تا بار ديگر مرا گوش فرا دهي هرميا

صبر کن ! با شور و هيجان ادا کن. من هيچ هيجاني تو اين تمرين نمي شنوم

حالا دستشو بگير. بيارش جلوي سن تئاتر بعد بايست و خيلي زيباو ملايم هرميا رو آروم کن

دوباره تمرين مي کنيم

شام چيه ؟

اسپاگتي و گوشت

واسه منم نگه دارين

پس اي پري افسونگر! منزل کن که هم اکنون پادشاه پريان از راه مي رسد

پدر. نيل

قبل از اينکه شما چيزي بگيد بذارين توضيح بدم. سعي نکن جسورانه با من حرف بزني

به حد کافي خراب کردي ، همه وقتتو تلف کردي با اين بازيگري تئاتر پوچ و مسخره

ولي تو عمدا منو فريب دادي

چطور انتظار داشتي که با تئاتر مي توني موفق بشي ؟

جواب منو بده

کي تو رو به انجام اين کار تشويق کرد ؟

کار اين معلم جديده نبود، آقاي کيتينگ ؟ نه، هيچ کس.

من فکر کردم اين کار شما رو خوشحال مي کنه. من تو همه درسها نمره الف گرفتم

واقعا فکر کردي که من نفهميده بودم ؟

خانم مارکس به من مي گه : اوه، برادر زاده من تو تئاتر با پسر شما بازي مي کنه، من مي گم. نه نه نه. شما اشتباه مي کنين. پسر من تو نمايش بازي نمي کنه

تو از من يه دروغگو ساختي نيل

حالا ، فردا مي ري بهشون مي گي که ديگه تئاتر نمياي

نه ، نمي تونم

من نقش اصلي رو دارم. فردا تئاتر رو صحنه مي ره

اگه فردا شب قرار باشه دنيا هم به آخر برسه ، اصلا برام مهم نيست

تو تئاتر و ول مي کني

روشنه؟

روشنه؟

بله قربان

من خيلي فداکاري کردم تا تو به اينجا برسي نيل

و تو منو نا اميد نمي کني

نه قربان

در بازه

نيل، چي شده ؟

ممکنه چند دقيقه باهاتون صحبت کنم ؟ حتما. بشين

متاسفم. ببخشيد

چاي مي خوري ؟ چاي، حتما

با شير يا شکر. نه ممنونم

خداي من، اونها به شما در اينجا اتاقهاي بيشتري نمي دن ؟

نه مثل يه قسمت از دير راهبه ها مي مونه

اونها نمي خوان اين جور مسائل دنيوي حواس منو از تدريس پرت کنه

خانوم زيبائيه. الان هم تو لندن زندگي مي کنه

تا حدودي سخته

چطور تحمل مي کنيد ؟ چي رو تحمل کنم ؟

شما مي تونيد هر جا مي خواين برين. هر کاري دوست داريد بکنيد. پس چرا اينجا مونديد؟

چون من به تدريس عشق مي ورزم. نمي خوام هيچ جاي ديگه اي باشم

چه خبر ؟ من با پدرم صحبت کردم

اون منو مجبور مي کنه که تئاتر هنلي هال رو ول کنم

ولي بازيگري براي من يعني همه چيز

من… منظورم اينه که ، اون نمي فهمه ، اون

من مي تونم بفهمم مشکل اون چيه. ما مثل خانواده چارلي ، آدماي پولداري نيستيم

و ما…

ولي اون براي بقيه عمر من برنامه ريزي مي کنه و هيچ وقت ازم نمي پرسه که من چي مي خوام

تا حالا با پدرت درباره اونچه که الان به من گفتي صحبت کردي ؟

درباره علاقه و اشتياقت به بازيگري ؟ تا به حال اين احساستو بهش نشون دادي ؟

نمي تونم. چرا نه

من اينطوري نمي تونم باهاش صحبت کنم

پس تو هم داري واسش نقش بازي مي کني

تو هم داري نقش يه پسر وظيفه شناسو واسش بازي مي کني

مي دونم اين غير ممکنه ، ولي تو بايد با پدرت صحبت کني

تو بايد به اون نشون بدي که واقعا کي هستي و چي تو قلبت هست

مي دونم اون چي مي گه

اون بهم مي گه که اين بازيگري يه هوسه و بايد فراموشش کنم

اون و مادرم خيلي رو من حساب کردن

به من مي گه که بايد فکر بازيگري رو از سرم بيرون کنم ، اونم به خاطر خودم

تو خدمتکار وظيفه شناس اونها نيستي

اين براي تو هوس نيست، تو بايد با تعهد و اشتياقت اينو بهش ثابت کني

تو بايد اينو بهش نشون بدي و اگه باز هم تو رو باور نکرد

دست کم اون موقع تو هجده سالت تموم مي شه و بعدش مي توني هر کاري دوست داشتي بکني

نه

تئاتر چي مي شه ؟ فردا شب رو صحنه مي ره

خوب تا قبل از فردا شب بايد باهاش صحبت کني

من

راه آسونتري وجود نداره ؟ نه

گير افتادم

نه ، گير نيافتادي

دفترچه ام رو میخوام.

بعدا میبینمت برایان

کريس

کريس ! کريس نوئل ، مي دوني اون کجاست؟

فکر کنم اون تو اتاق 111 باشه. ممنونم

مي دونم. نه.

ببخشيد. کريس

ناکس، اينجا چي کار مي کني ؟

اومدم به خاطر اون شب ازت عذر خواهي کنم

من اين گلها رو واست آوردم و يه شعر برات نوشتم

ناکس، چرا نمي فهمي ، اگه چت تو رو ببينه مي کشتت

واسم مهم نيست. من دوستت دارم کريس. ناکس، تو ديوونه اي

ببين ، مي دونم که مثل احمقها رفتار کردم

هی. خواهش مي کنم اينها رو از من قبول کن. خواهش مي کنم. نه من… نمي تونم

فراموشش کن

متن انگلیسی بخش

Go ahead, pass it around.

Me and Pitts are working on a hi-fi system.

It shouldn’t be that hard to put together.

Yeah, I might be going to Yale.

But I might not.

Don’t you guys miss having girls around here?

Yeah.

Yeah.

That’s part of what this club is about.

In fact, I’d like to announce I published an article in the school paper in the name of the Dead Poets.

What?

Demanding girls be admitted to Welton.

You didn’t.

So we can all stop beating off.

How did you do that?

I’m one of the proofers.

I slipped the article in.

Look, it’s over now.

Why?

Nobody knows who we are.

Don’t you think they’re gonna figure out who wrote it?

They’re gonna come to you and ask to know what the Dead Poets Society is.

Charlie, you had no right to do something like that.

It’s Nuwanda, Cameron.

That’s right, it’s Nuwanda.

And are we just playing around out there, or do we mean what we say?

If all we do is come together and read a bunch of poems to each other, what the hell are we doing?

All right, but you still shouldn’t have done it, Charlie.

This could mean trouble.

You don’t speak for the club.

Hey, would you not worry about your precious little neck?

If they catch me, I’ll tell them I made it up.

Fine.

Sit.

This week’s issue of Welton Honor, there appeared a profane and unauthorized article.

Rather than spend my valuable time ferreting out the guilty persons.

And let me assure you, I will find them.

I’m asking any and all students who know anything about this article to make themselves known here and now.

Whoever the guilty persons are, this is your only chance to avoid expulsion from this school.

Welton Academy, hello?

Yes, he is.

Just a moment.

Mr. Nolan, it’s for you.

It’s God.

He says we should have girls at Welton.

Wipe that smirk off your face.

If you think, Mr. Dalton, that you’re the first to try to get thrown out of this school, think again.

Others have had similar notions and have failed just as surely as you will fail.

Assume the position.

Count aloud, Mr. Dalton.

One.

Two.

Three.

Four.

Five.

What is this Dead Poets Society?

I want names.

You kicked out?

No.

So, what happened?

I’m to turn everybody in, apologize to the school,

and all will be forgiven.

So, what are you gonna do?

Charlie.

Damn it, Neil.

The name is Nuwanda.

Excuse me.

May we have a word, Mr. Keating?

Certainly.

This was my first classroom, John.

Did you know that?

My first desk.

I didn’t know you taught, Mr. Nolan.

English.

Long before your time.

It was hard giving it up, I can tell you.

I’m hearing rumors, John, about some unorthodox teaching methods, in your classroom.

I’m not saying they’ve had anything to do with the Dalton boy’s outburst,

but I don’t think I have to warn you, boys his age are very impressionable.

Well, your reprimand made quite an impression, I’m sure.

What was going on in the courtyard the other day?

Courtyard?

Yeah, boys marching, clapping in unison.

Oh, that.

That was an exercise to prove a point.

Dangers of conformity.

Well, John, the curriculum here is set.

It’s proven, it works.

If you question it, what’s to prevent them from doing the same?

I thought the idea of education was to learn to think for yourself.

At these boys’ age?

Not on your life.

Tradition, John.

Discipline.

Prepare them for college and the rest will take care of itself.

Creak.

He starts walking around towards my left.

Creak.

Creak.

“Assume the position, Mr. Dalton.

It’s all right, gentlemen.

Mr. Keating.

Mr. Dalton.

That was a pretty lame stunt you pulled today.

You’re siding with Mr. Nolan?

What about carpe diem, sucking all the marrow out of life.

Sucking the marrow out of life doesn’t mean choking on the bone.

Sure, there’s a time for daring, and there’s a time for caution.

And a wise man understands which is called for.

But I thought you’d like that.

No.

You being expelled from school is not daring to me, it’s stupid.

Because you’ll miss some golden opportunities.

Yeah, like what?

Like if nothing else, the opportunity to attend my classes.

Got it, Ace?

Aye, aye, captain.

Keep your head about you.

That goes for the lot of you.

Yes, captain.

Yes, captain.

Phone call from God.

If it had been collect, it would have been daring.

All right.

Go on, play.

We’re trying to rehearse, okay?

A good persuasion.

Therefore, hear me, Hermia.

Wait please.

Excitement.

I don’t hear any excitement about this play.

And take her hand.

Bring her down the stage and stop, and, “There, gentle Hermia.

” Try again.

What’s for dinner?

Spaghetti and meatballs.

Save some for me.

But, room, fairy!

Here comes Oberon.

Father.

Neil.

Before you say anything, please let me.

Don’t you dare talk back to me.

It’s bad enough that you’ve wasted your time with this absurd acting business.

But you deliberately deceived me.

How did you expect to get away with this?

Answer me.

Who put you up to it?

Was it this new man, this, uh, Mr. Keating?

No, nobody.

I thought I’d surprise you.

I’ve gotten all A’s in every class.

So did you think I wasn’t gonna find out?

“Oh, my niece is in a play with your son,” says Mrs. marks.

“No, no, no,” I say.

“You must be mistaken.

My son’s not in a play.

You made a liar out of me, Neil.

Now, tomorrow, you go to them and you tell them that you’re quitting.

No, I can’t.

I have the main part.

The performance is tomorrow night.

I don’t care if the world comes to an end tomorrow.

You are through with that play.

Is that clear?

Is that clear?

Yes, sir.

I made a great many sacrifices to get you here, Neil.

And you will not let me down.

No, sir.

It’s open.

Neil, what’s up?

Can I speak to you a minute?

Certainly.

Sit down.

I’m sorry, here.

Excuse me.

Get you some tea?

Tea, sure.

Like some milk or sugar in that?

No, thanks.

Gosh, they don’t give you much room around here.

No, it’s part of the monastic oath.

They don’t want worldly things distracting me from my teaching.

She’s pretty.

She’s also in London.

Makes it a little difficult.

How can you stand it?

Stand what?

You can go anywhere.

You can do anything.

How can you stand being here?

Because I love teaching.

I don’t want to be anywhere else.

What’s up?

I just talked to my father.

He’s making me quit the play at Henley Hall.

Acting’s everything to me.

I.

But he doesn’t know, he.

I can see his point.

We’re not a rich family like Charlie’s.

And we.

But he’s planning the rest of my life for me, and he’s never asked me what I want.

Have you ever told your father what you just told me?

About your passion for acting.

You ever show him that?

I can’t.

Why not?

I can’t talk to him this way.

Then you’re acting for him too.

You’re playing the part of the dutiful son.

I know this sounds impossible, but you have to talk to him.

Show him who you are, what your heart is.

I know what he’ll say.

He’ll tell me that acting’s a whim and I should forget it.

That they’re counting on me.

He’ll just tell me to put it out of my mind for my own good.

You are not an indentured servant.

If it’s not a whim for you, you prove it to him by your conviction and your passion.

You show him that, and if he still doesn’t believe you, well, by then, you’ll be out of school and you can do anything you want.

No.

What about the play?

The show’s tomorrow night.

Then you have to talk to him

before tomorrow night.

I.

Isn’t there an easier way?

No.

I’m trapped.

No, you’re not.

I need my notebook.

I’ll see you later, Brian.

Chris.

Hey, Chris.

Chris Noel, do you know where she is?

I think she’s in Room 111.

Thanks.

I know.

Oh, no.

Excuse me.

Chris.

Knox, what are you doing here?

I came to apologize for the other night.

I brought you these and a poem I wrote for you.

Knox, don’t you know that if Chet finds you here, he’ll kill you?

I don’t care.

I love you, Chris.

Knox, you’re crazy.

Look, I acted like a jerk, and I know it.

Hey.

Please accept these.

Please?

No, I.

I can’t.

Just forget it.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.