7بخش

: پیانیست / بخش: پیانیست / درس 7

7بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی درس

من به کمک احتیاج دارم

اون تا قبل از حکومت نظامی بر می گرده

من مخفی شده بودم

من به جایی برای موندم نیاز دارم

اون زود بر می گرده

چه مدته که ازدواج کردی؟

بیشتر از یک ساله

یورک چطوره؟

مرده

کی بچه به دنیا می یاد؟

کریسمس

الان زمان مناسبی برای بچه دار شدن نیست ولی …

این شوهرمه

ولادگ اشپیلمن

مارک گبزینکسی اون رو فرستاده

آره، می شناسمش

اون گفت فقط در شرایط اضطراری به این آدرس بیام

نگران نباش

امشب نمی تونیم جایی بریم

شب رو روی کاناپه بخواب.

معذرت می خوام

ببخشید. می شه کمی نان به من بدید؟

بله، حتماً

ما هم الان می خواستیم غذا بخوریم

بشین. لطفاً بشین

ممنونم

تو الان تو منطقه خیلی مهم آلمانی ها هستی

اون روبرو بیمارستانه که زخمی های جبهه روسیه رو می یارن اینجا

و در بعدی هم مرکز پلیسه

جای امنیه

درست در قلب لانه شیر

من در رو قفل می کنم

هیچ کس نمی دونه که تو اینجایی پس سعی کن تا می تونی ساکت باشی

همه چی خوبه؟

ممنونم

این آنتک سالاس هست

از این به بعد اون بهت سر می زنه

حالتون چطوره؟

حال شما چطوره؟

ممنونم

من یک کلید دیگه بهش دادم

اون برات غذا می یاره و از حالت باخبر می شه

اون با گروه های مخفی مقاوت در ارتباطه

آدم خوبیه

من رو یادت نمی یاد؟

فکر نمی کنم

تو رادیو ورشو. من تکنسین بودم

من معمولاً هر روز شما رو می دیدم

متاسفم، به خاطر نمی یارمتون

مهم نیست

نگران چیزی نباش. من بهت سر می زنم

حتماً خوشحال می شی که بشنوی متفقین دارن آلمان رو بمبارون می کنن

هر شب این کار رو می کنن

کلن، هامبورگ و برلین

و روس ها هم جنگ رو برای آلمانی ها جهنم کردن

این تازه اول جهنم اونهاست

امیدوارم که همینطور بشه

بیا اینجا

مواظب باش

آروم. مواظب باش

هنوز زنده ای؟

بیا نان و سوسیس آوردم

هنوز هم اون ودکا رو داری؟

تا کی این وضعیت ادامه داره؟

خیلی طول نمی کشه

من فکر کنم یرقان گرفتم

نگران نباش، فقط باعث می شه … که بامزه تر بنظر بیای

پدر بزرگم وقتی یرقان گرفت، از معشوقش جدا شد

مشروبت رو بخور

چرا زودتر نیومدی؟

الان دوهفته گذشته

مشکلاتی وجود داره

پول

برای خریدن غذا باید پول جور کنم

باید چیزی برای فروختن پیدا می کردم کار راحتی نیست

بیا. این رو بفروش

الان غذا از زمان مهمتره

اوه، بله! راستی این رو می خواستم بهت بگم!

نیروهای متفقین وارد فرانسه شدن

روس ها بزودی به اینجا می رسن

اونها آلمانی ها رو بیرون می اندازن

همین روزها

ولادگ؟

می دونستم

می دونستم این اتفاق می افته

من می رم دکتر بیارم

تو نمی تونی بری. خیلی خطرناکه

دکتر لوزاک. آدم قابل اعتمادیه

مسخرست. اون متخصص اطفاله

به هرحال دکتره

نه

تو بمون. من می رم

اومده بودیم خداحافظی کنیم

قراره بریم پیش مادرم به شهر اتووکس

بچه رو قبلاً فرستادیم

اونجا امن تره

می گن همین روزهاست که اوضاع خیلی بدتر بشه

اون سالاس عوضی رو باید با تیر زد

اون داشت از طرف تو از تمام محله های ورشو پول جمع می کرد

مردم هم تا تونستن به اون کمک کردن فکر کنم پول خیلی خوبی جمع کرده باشه

خدای من

کبدش اندازه یک توپ فوتبال شده

تا اطرف مثانه و صفرا ملتهب شده

اما زنده می مونه

سعی کردم با تزریق دارو التهابش رو کم کنم ولی کار راحتی نیست

می تونید دوباره بهش سر بزنید؟

کی می دونه

دکتر ممنونم

صحبت نکن، استراحت کن.

خیلی ممنونم که اومدید

برات کمی غذا آوردیم

الان برات یک چیزی درست می کنم بعدش ما باید بریم

دارم نارنجک میندازم

یک نفر زخمی اینجا داریم

بیا اینجا

مواظب باش .

مواظب باش

می رم کمک بیارم

عجله کن

زود باش .

تخت رو بیار

برگرد برو تو

متن انگلیسی درس

I need help.

He’ll be back before curfew.

I’ve been in hiding.

I need somewhere to stay.

He’ll be here soon.

How long have you been married?

Just over a year.

And how is Jurek?

Dead.

When is your baby due?

Christmas.

This is not a good time to have children, but then.

This is my husband.

Wladyslaw Szpilman.

Marek Gebczynski sent him.

Yes, I remember.

He said to contact you only in case of emergency.

Don’t worry now.

We can’t move you tonight.

You’ll sleep on the sofa.

Excuse me.

I’m sorry,

could I have a piece of bread?

Yes, of course.

We will eat.

Sit.

Please, sit.

Thank you.

You’re on a very German area.

On the opposite is a hospital taking wounded from the Russian front.

And next door is the Schutzpolizei.

Safest place to be.

Right at the heart of the lion’s den.

I’ll be locking you in.

No-one knows you’re here, so keep as quiet as possible.

All well?

Thank you.

This is Antek Szalas.

He’ll be looking after you.

How do you do?

How do you do?

Thank you.

I’ve given him a second key.

He’ll bring food, see that you’re alright.

He’s with the underground,

he’s a good man.

You don’t remember me?

I don’t think so.

Warsaw Radio.

I was a technician.

I saw you almost everyday.

I’m sorry, I don’t remember.

It doesn’t matter.

You’ve nothing to worry about.

I’ll visit often.

You’ll be pleased to hear that the Allies are bombing Germany.

night after night, after night.

Cologne, Hamburg, Berlin.

And the Russians are giving them hell.

It’s the beginning of the end.

Let’s hope so.

Come here.

Be careful with it.

That’s it.

Be careful.

Still alive then?

Here Sausage, bread.

You still got that vodka?

How long is this meant to last?

Not long now.

I think I’ve got jaundice.

Don’t worry about that.

It just makes you look funny.

My grandfather was jilted by his girlfriend when he got jaundice.

Drink up.

Why didn’t you come sooner?

It’s been over two weeks.

Problems.

Money.

I’ve got to raise money to buy the food.

I need things to sell, it’s not easy.

Here.

Sell this.

Food is more important than time.

Oh, yes.

I meant to tell you!

The Allies have landed in France.

Russians will be here soon.

They’ll beat the shit out of the Germans.

any day now.

Wladek?

I knew it.

I knew this would happen.

I’ll get a doctor.

You can’t.

It’s too dangerous.

Dr. Luczak.

We can trust him.

Ridiculous.

He’s a pediatrician.

He’s still a doctor.

No.

You stay.

I’ll go.

We came to say goodbye.

We’re going to stay with my mother in Otwocks.

The baby is already there.

It’s safer.

There’s talk that the uprising will begin any day now.

That man Szalas should be shot.

He’s been collecting money on your behalf all over Warsaw.

Apparently people gave generously, so he collected a tidy sum.

My God.

The liver the size of a football.

Inflammation of the gall bladder.

but he’ll leave.

I’ll try to get him some laevulose, but it’s not easy.

Can you visit him again?

Who knows.

Doctor, thank you.

Don’t speak, rest.

Thank you so much for coming.

We’ve brought you some food.

I’ll prepare something now for you, then we must go.

I’ll throw a grenade!

There’s a wounded man over there!

Come.

Watch out!

Watch out!

I’ll go get help!

Hurry!

Come on!

Bring the litter!

Go back inside!

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.