قسمت 05

: داستان اسباب بازی 2 / بخش 5

داستان اسباب بازی 2

9 بخش

قسمت 05

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

اوه، نه. بسته س.

ما اسباب بازي هاي پيش دبستاني نيستيم، اسلينکي. مي تونيم بخونيم.

هي، جو، دير کردي.

ما يه تن اسباب بازي داريم که بايد اون پشت تخليه کنيم.

خيلي خوب. خيلي خوب. دارم مي يام. دارم مي يام.

خيلي خوب. بريم.

اما اون تابلو مي گه که بسته س.

نه، نه، نه، نه. همه با هم. حالا!

واي! چه طوري مي خوايم وودي رو اينجا پيدا کنيم؟

دنبال “ال” بگردين. اگه ال رو پيدا کنيم، وودي رو هم پيدا مي کنيم. حالا راه بيفتين!

وودي؟ وودي.

بفرماييد.

اون فقط براي نگاه کردنه.

اگه زيادي بهش دست بزني اون زياد دووم نمي ياره.

خارق العاده س. تو يه نابغه اي. انگار که نو خريديش.

واو.

مي تونم از يکي از اونا استفاده کنم.

مي دوني، اونا طوري درستش مي کنن که تا وقتي که اين کتاب رو نخري نمي توني “زرگ” رو شکست بدي.

به اين ميگن اخاذي. به خاطر همينه.

هي، من هميشه فکر مي کردم که مرحله طلايي اولینه.

گفتم شايد اينطوربتونيم بگرديم.

خوب بود، هام. خوب، نظرت چيه که يه اسباب بازي که انگشت داره رانندگي کنه؟

واقعاً اينقدر چاقم؟

داري چيکار مي کني؟ تو داري کد 6404.5 رو نقض مي کني که مي گه همه تکاور هاي فضايي بايد توي خواب ماورايي باشند تا وقتي که کارکناني که بهشون اجازه داده شده، اونا رو بيدار کنند.

اوه، نه.

تو داري نظم رو بهم مي زني، تکاور.

از باز لايت ير به فرمانده ستاره.

من يه تکاور فضايي اينجا دارم. بهم بگو که اينقدر احمق نيستم.

پشت سرم حرف نزن! من ليزر دارم و استفاده ش مي کنم.

منظورت اون ليزريه که يه لامپه؟

عقلت رو از دست دادي؟ ممکن بود منو بکشي، تکاور فضايي.

يا بهتره بگم خائن؟

من وقت اين رو ندارم. بي حرکت!

بهت دستور مي دم که حرکت نکني!

گوش کن. گوش کن. صبر کن.

ما قبلاً از اين مسير يه بار اومديم. ما هيچوقت از اين مسير نيومديم. اين صورتيه. نگاه کن. ما گم شديم.

برگرد. برگرد.

عجب پارتي باحالي!

چقدر مي توني بري پايين؟ چقدر مي توني بري پايين؟

ببخشيد، خانم ها.

کسي مي دونه که کجا مي تونيم ال رو پيدا کنيم؟

من مي تونم کمک کنم.

من راهنماي تور، باربي هستم.

لطفاً دست ها و وسايل تون رو توي ماشين نگه دارين و با فلش هم عکس برداري نکنيد.

ممنون. من يه سيب زميني متاهلم. من يه سيب زميني متاهلم. پس جا رو براي دوستاي مجردت باز کن.

دست راستمون مسير چرخ هاي داغ قرار داره. که در سال 1967 ساخته شده.

سري اوليه ش 16 تا ماشين داشت که کوروت هم شامل اون مي شد.

خيلي ببخشيد خانم اما دفتر ال کجاست؟

لطفاً سوال هاتون رو آخر تور بپرسيد. ممنون.

اينجا گفته که چطور زرگ رو شکست بدي! نگاه کن! ببخشيد، آقا. هي، اينو از اينجا بردار آقاي دايناسور.

مواظب باش! صبر کن، صبر کن، صبر کن!

بپيچ تو بخش فضايي باربي!

منبع قدرتم!

نه! برگرد! هي!

صبر کنيد! هي! يالا! يواش کنيد!

دايناسور سوار نشده! يواش کن!

لطفاً بشنيد.

گوش کن. گوش کن. تو واقعاً يه تکاور فضايي نيستي.

تو يه اسباب بازي هستي. ما همه اسباب بازي هستيم. صدامو مي شنوي؟

خوب، اين تو رو تا موقع دادگاه نظامي نگه مي داره.

بذار برم! تو متوجه نيستي که داري چيکار مي کني!

و اين راهروي “باز لايت ير” هستش

تو سال 1995، خرده فروش هاي کوته بين به اندازه کافي عروسک سفارش ندادند که تقاضا رو پاسخگو باشند.

هي،باز! بي حرکت! کي اونجاست؟

دلقک بازيت رو تموم کن و سوار شو!

باز، باز، من مي دونم که چطور زرگ رو مي شه شکست داد!

مي دوني؟ بيا. توي راه بهت مي گم.

نه، نه، بچه ها! شما يه باز اشتباهي رو بردين! شما يه باز اشتباهي رو بردين!

هي، اين کمربند قشنگ رو از کجا گير آوردي باز ؟

خوب، خوک شکاف دار اونا از نوع استاندارد هستند.

نه!

مثل اينه که دارم پول خودم رو چاپ مي کنم.

بله؟ چيه؟

آقاي کونيشي. بله، آه، من عکس ها رو اينجا دارم.

راستش، من الان توي ماشين هستم توي راه اداره تا اونا رو براتون فاکس کنم.

من دارم مي رم توي يه تونل! دارم مسيرم رو عوض مي کنم!

اوه، واو! يه نگاه به من مي ندازي؟ مثل اينه که تازه از توي پاکت بيرونم آوردند!

اين دوخت رو نگاه کن! اندي براي پاره کردن اين کارش سخته! سلام

سلام! سلام!

عاليه. حالا مي توني بري.

خوب، چه فکر خوبي.

وودي، از دست جسي عصباني نباش.

اون دوراني سخت تر از اونچه تو مي دوني رو گذرونده.

چرا قبل از اينکه بري عذرخواهي نکني، ها؟

اين حداقل کاريه که مي توني بکني.

باشه. اما نمي دونم که چقدر خوب پيش بره.

هي. اين بالا چيکار مي کني؟

گفتم براي آخرين بار بيام يه نگاه به آفتاب بندازم قبل از اينکه دوباره منو تو پاکت بذارند.

ببين جسي. مي دونم که تو به خاطر اينکه من دارم مي رم از من متنفري.

اما من بايد برگردم.

من هنوز اسباب بازي اندي هستم.

خوب، اگه اونو مي شناختي، درک مي کردي. ببين، اندي واقعاً يه.

بذار حدس بزنم. اندي به پسر واقعاً خاصه.

و براي اون، تو دوستشي، بهترين دوستش.

و وقتي اندي با تو بازي مي کنه با اينکه حرکتي نمي کني احساسي مي کني که زنده اي چون که اون تو رو اينطوري مي بينه.

چطور اينو مي دوني؟

چون که اميلي دقيقاً همينطوري بود.

اون تموم دنياي من بود.

وقتي کسي منو دوست داشت.

همه چيز قشنگ و زيبا بود.

هر ساعتي که با هم مي گذرونديم

قلب من زنده بود

و وقتي که او غمگين بود

من اونجا بودم که اشکاشو پاک کنم

و وقتي که خوشحال بود، من هم خوشحال بودم

وقتي اون منو دوست داشت

تو تموم تابستون و پاييز

ما همديگه رو داشتيم

همين بود

فقط من و اون با هم

انگار تقدير مي خواست که اينجوري باشه

و وقتي که اون تنها بود

من اونجا بودم که اونو دلداري بدم

متن انگلیسی بخش

Oh, no.

It’s closed.

We’re not preschool toys, Slinky.

We can read.

Hey, Joe, you’re late.

We’ve got a ton of toys to unload.

All right.

All right.

I’m comin’.

I’m comin’.

All right.

Let’s go.

But the sign says it’s closed.

No, no, no, no.

All together.

Now!

Whoa, Nelly!

How are we going to find Woody in this place?

Look for Al.

We find Al, we find Woody.

Now move out!

Woody?

Woody.

There you go.

He’s for display only.

You handle him too much, he’s not gonna last.

It’s amazing.

You’re a genius.

He’s just like new.

Wow.

I could use one of those.

You know, they make it so you can’t defeat Zurg unless you buy this book.

It’s extortion.

That’s what it is.

Hey, I always thought the golden sector was the only…

I thought we could search in style.

Nice going there, Hamm.

So how about letting a toy with fingers drive?

Am I really that fat?

What are you doing?

You’re in direct violation of Code 6404.5, stating all Space Rangers are to be in hyper-sleep until awakened by authorized personnel.

Oh, no.

You’re breakin’ ranks, Ranger.

Buzz Lightyear to Star Command.

I’ve got an AWOL Space Ranger.

Tell me I wasn’t this deluded.

No back talk!

I have a laser, and I will use it.

Mean the laser that’s a light bulb?

Has your mind been melded?

You could’ve killed me, Space Ranger.

Or should I say “traitor”?

I don’t have time for this.

Halt!

I order you to halt!

Listen to me.

Listen.

Wait.

We’ve been down this aisle already.

We’ve never been down this aisle.

It’s pink.

Face it.

We’re lost.

Back it up.

Back it up.

What a great party?!

How low can you go?

How low can you go?

Excuse me, ladies.

Does anyone know where we might find the Al of Al’s Toy Barn?

I can help.

I’m Tour Guide Barbie.

Please keep your hands, arms and accessories inside the car, and no flash photography.

Thank you.

I’m a married spud.

I’m a married spud.

Then make room for the single fellas.

To our right is the Hot Wheels aisle.

Developed in 1967,

the original series had 16 cars, including the Corvette.

I beg your pardon, ma’am, but where’s Al’s office?

Please hold all questions until the end of the tour.

Thank you.

It says how you defeat Zurg!

Look!

Excuse me, sir.

Get this outta here, geekosaur.

Look out!

Stop, stop, stop!

Turn into the spin, Barbie!

My source of power!

No!

Come back!

Hey!

Wait up!

Hey!

Come on!

Slow down!

Dinosaur overboard!

Slow down!

Remain seated, please.

Listen to me.

Listen to me.

You’re not really a Space Ranger.

You’re a toy.

We’re all toys.

Do you hear me?

Well, that should hold you till the court martial.

Let me go!

You don’t realize what you’re doing!

And this is the Buzz Lightyear aisle.

In 1995, shortsighted retailers did not order enough dolls to meet demand.

Hey, Buzz!

Halt!

Who goes there?

Quit clowning around and get in the car!

Buzz, Buzz, I know how to defeat Zurg!

You do?

Come on.

I’ll tell you on the way.

No, no, guys!

You’ve got the wrong Buzz!

You’ve got the wrong Buzz!

Say, where’d you get the cool belt, Buzz?

Well, slotted pig, they’re standard issue.

No!

It’s like printing my own money.

Yeah?

What?

Mr. Konishi.

Yes, I have the pictures right here.

In fact, I’m in the car right now on my way to the office to fax them to you.

I’m going through a tunnel!

I’m breaking up!

Oh, wow!

Will you look at me?

It’s like I’m fresh out of the box!

Look at this stitching!

Andy’s gonna have a hard time ripping this!

Hello!

Hi!

Hello!

Great.

Now you can go.

Well, what a good idea.

Woody, don’t be mad at Jessie.

She’s been through more than you know.

Why not make amends before you leave, huh?

It’s the least you can do.

All right.

But I don’t know what good it’ll do.

Hey.

Whatcha doing way up here?

Thought I’d get one last look at the sun before I get packed away again.

Look, Jessie.

I know you hate me for leaving,

but I have to go back.

I’m still Andy’s toy.

Well, if you knew him, you’d understand. Andy’s a real…

Let me guess.

Andy’s a real special kid.

And to him, you’re his buddy, his best friend.

And when Andy plays with you, it’s like even though you’re not moving, you feel like you’re alive, because that’s how he sees you.

How did you know that?

Because Emily was just the same.

She was my whole world.

When somebody loved me

Everything was beautiful

Every hour we spent together

Lives within my heart

And when she was sad

I was there to dry her tears

And when she was happy, so was I

When she loved me

Through the Summer and the Fall

We had each other

That was all

Just she and I together

Like it was meant to be

And when she was lonely

I was there to comfort her

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.