بخش 01

: زوتوپیا / بخش 1

بخش 01

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

ترس،خیانت، ‏ریختن خون.

هزاران سال پیش

این‌ها نیروهایی بودن.

که بر دنیا حکم‌رانی میکردن

‏دنیایی که توش شکار از شکارچی میترسید.

‏و شکارچی‌ها غریضه‌ای کنترل‌نشدنی..

‏برای دریدن ‏و کوبیدن و.

آه!

‏خون! خون! خون!

‏و. مرگ!

آه.

‏اون زمان، دنیا به دو گروه تقسیم شده بود.

‏شکارچی شرور یا شکار نجیب.

‏ولی با گذر زمان، ما تکامل پیدا کردیم ‏و از زندگی نخستین وحشیانه‌مون گذر کردیم.

‏حالا شکار و شکارچی با خوشی کنار هم زندگی میکنن.

‏ و هر پستان‌دار جوانی دیگه فرصت‌های بی‌شماره داره.

‏آره، من دیگه لازم نیست بین گله باشم.

‏به جاش، میتونم یه فضانورد بشم.

‏دیگه مجبور نیستم یه شکارچی تنها باشم. ‏امروز میتونم دنبال فرارهای مالیاتی باشم.

‏میخوام یه مامور مالیات بشم.

‏و من میتونم دنیا رو مکانی بهتر بکنم. و میخوام بشم یه.

یه افسر پلیس!‏

‏پلیس خرگوش؟ احمقانه‌ترین چیزیه که به عمرم شنیدم!

‏شاید برا ذهن‌های کوچیک غیرممکن به نظر بیاد. ‏دارم به تو نگاه میکنم گیدئون گری.

‏ولی 211 کیلومتر اونورتر، ‏شهر بزرگ “زوتوپیا” قرار داره.

‏جایی که اجداد ما اولین بار در صلح به هم ملحق شدن.

‏و اعلان کردن که هر کسی ‏میتونه هر چیزی بشه!

‏ازتون ممنونم و شبتون خوش.

‏جودی، هیچوقت برات سوال نبوده که چطور من و مادرت انقدر شاد هستیم؟

‏نه

‏خب، رویاهامون رو بی‌خیال شدیم و رفتیم سر خونه‌زندگیمون. درسته “بان”؟

اوه، ‏بله. درسته استو. سفت چسبیدیم به زندگیمون.

“‏می‌بینی، این زیبایی خشنودی از خوده “جود.

‏اگه چیز جدیدی رو امتحان نکنی هیچوقت شکستی هم نمیخوری.

‏راستش من از سعی کردن خوشم میاد.

‏منظور پدرت اینه که، عزیزم این کار میتونه سخت باشه،حتی نشدنی.

که تو یه افسر پلیس بشی.

درسته. هیچوقت پلیس خرگوش نداشتیم.

نه.

خرگوش‌ها این کار رو نمیکنن.

هیچوقت.

هیچوقت.

‏خب. پس به گمونم من نفر اولشون خواهم بود.

‏چون من میخوام دنیا رو مکان بهتری کنم!

یا، میدونی. تو میخوای دنیا رو مکان بهتری کنی ‏هیچ راه بهتری برا انجامش جز یه کشاورز هویج‌کار شدن نیست.

‏بله! من و پدرت و ۲۷۵ خواهر و برادرت.

ما دنیا رو تغییر میدیم.

آره.

هر بار یک هویج.

آمین برای انجام این کار.

‏کاشت هویج یه حرفهِ شریفِ.

اوهوم

فقط بیاین زمین رو ببینیم. من خاک بازی می خواهم ، فقط خاکی بشویم.

‏فهمیدی عزیزم؟ میخوام بگم، این عالیه که آرزو داشته باشی.

‏آره، فقط مادامی که زیاد بهشون باور نداشته باشی.

‏اون کجا رفت؟

‏همین الان بلیط‌هاتو بده به من یا من، یه اردنگی به کپل نجیب گوسفندیت میزنم.

اوه! ولم کن گیدئون!

بع بع! میخوای چیکار کنی٬ داد بزنی؟

هی! شنیدی چی گفت. ولش کن.

لباس قشنگیه بی‌عرضه.

‏از کدوم دهات اومدی که فکر کردی یه خرگوش میتونه پلیس باشه؟

با زبون خوش بلیط دوستمو برگردون.

بیا بگیرشون. ولی مراقب باش.

‏چون من یه روباهم٬ و همونطور که تو تئاتر کوچیک احمقانه‌ت گفتی.

‏ما شکارچیا قبلا شکار رو میخوردیم.

و اون غریزه‌ی کشتن هنوز تو دنا ما هست.

اوه، تقریبا مطمئنم تلفظش دی‌ان‌ای هست.

چیزی که خودم میدونم رو بهم نگو تراویس.

‏من از تو نمیترسم گیدئون.

‏الان ترسیدی؟

‏لرزش دماغشو ببین، ترسیده.

‏گریه کن خرگوش کوچولو! گریه کن.. اوو.

‏اوه، نمیدونی کی باید کنار بکشی٬ میدونی؟

هه!‏

‏میخوام دفعه بعد که به چیزی بیشتر از یه خرگوش احمق هویج‌کار شدن فکر کردی ‏این لحظه رو به یاد بیاری.

خیلی به نظر بد میاد.

خوبی جودی؟

‏آره آره، من خوبم. بفرما.

تو بلیط‌های ما رو گرفتی!

تو فوق‌العاده‌ای جودی.

‏آره٬ اون گیدئون گری حرف دهنشو نمیفهمه!

‏خب، درباره یه چیز درست میگفت.

‏نمیدونم کی باید کنار بکشم.

‏گوش بدین دانش‌جویان افسری. زوتوپیا در محدوده‌ی شهریش دوازده اکوسیستم منحصربه‌فرد داره.

‏تاندراتاون، میدان ساحارا، منطقهِ رینفورست و چند تا دیگه.

‏قبل اینکه بخواین وارد خیابون‌ها بشین باید همهِ اینا رو فرا بگیرین.

‏یا حدس بزنین چی میشه؟ شما خواهید مُرد!

‏طوفان شن سوزاننده.

‏تو مُردی خرگوش کودن.

‏تو مُردی صورت هویجی.

‏دیوار یخی منجمد.

‏تو مُردی دختر دهقان.

‏جانی بزرگ. تو مُردی.

‏مُردی. مُردی. مُردی.

‏اوه..!

‏توالت کثیف. تو مُردی چاقالو.

‏فقط کنار بکش و برو خونه خرگوش پشمالو.

هیچوقت پلیس خرگوش نداشتیم. هیچوقت. هرگز.

تو فقط یه خرگوش احمق هویج‌کار هستی.

به عنوان شهردار زوتوپیا، مفتخرم که اعلام کنم که اولین دوره‌ی مختص پستانداران. اولین دانش‌آموختهِ آموزشگاه پلیسش رو معرفی میکنه. دانش‌جوی نخبهِ کلاسش، ‏اولین افسر پلیس خرگوش اداره‌ی پلیس زوتوپیا

جودی هاپز.

‏دستیار شهرداد بلوتر، نشانش.

اوه، بله بله!

ممنونم.

‏جودی، مفتخرم که اعلام کنم شما رو رسما به بخش مرکزی زوتوپیا میفرستم..

‏منطقهِ یک. شهرداری.

آره!

آره!

‏تبریک میگم افسر هاپز.

‏سرافکنده‌تون نمیکنم.

‏از وقتی بچه بودم این رویای من بوده.

میدونی، امروز برای ما کوچولوها روز بزرگیه.

‏بلوتر بکش کنار، باشه؟

‏خیلی‌خب افسر هاپز. بذار دندون‌هات رو ببینیم!

‏افسر هاپز، اینجا رو ببینید.

ما خیلی بهت افتخار میکنیم جودی.

آره و همینطور نگرانتیم.

بله.

‏ جدی، یجور حس افتخار و نگرانی با هم قاطیه.

‏میخوام بگم زوتوپیا. از اینجا خیلی دوره، شهر خیلی بزرگیه.

‏بچه‌ها، من کُل زندگیم منتظر این لحظه بودم.

‏میدونیم. و ما فقط یکم برات هیجان‌زده‌ایم، ولی ترسیدیم.

‏تنها چیزی که باید ازش بترسیم خود ترس‌ـه.

‏و همینطور خرس‌ها. از خرس‌ها هم باید بترسیم.

شیرها رو که نگو٬ و گرگ‌ها.

گرگ‌ها؟

راسوها.

یه بار با یه راسو کارت بازی کردی؟

‏بله، جوری تقلب میکنه انگار فردایی وجود نداره.

‏میدونی چیه؟ تقریبا همهِ شکارچی‌ها.

و زوتوپیا پر از اوناست.

اوه، استو.

‏و روباه‌ها از همه بدترن.

‏آره در حقیقت، پدرت اینجا یه چیزی رو میخواد بگه.

‏ذاتشون همینه. یادت میاد گیدئون گری چه بلایی سرت آورد؟

‏اون موقع نه سالم بود. گیدئون گری یه آشغال بود که تصادفا یه روباه بود.

‏من کلی خرگوش میشناسم که آشغالن.

‏حتما، آره، هممون میشناسیم، قطعا. ولی فقط محض احتیاط ‏ما یه بستهِ مراقبتی کوچولو برات درست کردیم که با خودت ببری.

من یکم خوراکی توش گذاشتم.

این ترساننده‌ی روباهه.

آره، امن‌تره اگه همراهت باشه.

این دورکننده‌ی روباهه.

‏ترساننده و دورکننده، فقط اینا رو لازم داره.

اینو ببین!

اوه، محض رضای خدا!

‏اون نیازی به شوکر روباه نداره، استو.

‏اوه، بیخیال. وقتی هست که نیازی به شوکر روباه نباشه؟

‏خب باشه ببینین، اینو میگیرم . تا باعث بشه حرف زدن رو تموم کنین.

‏عالیه! اینجوری همه برنده‌ان!

‏قطار سریع‌السعیر زوتوپیا از راه رسید.

‏باشه، باید برم. خدانگهدار!

ممم. ‏دوستون دارم بچه‌ها.

‏منم دوست دارم.

لعنتی، الان اشکم سرازیر میشه.

اوه، استو. خودتو جمع کن.

‏همگی خدانگهدار!

‏ خدانگهدار جودی٬ دوست دارم!

خداحافظ! خداحافظ!

متن انگلیسی بخش

Fear, treachery, blood lust.

Thousands of years ago

these were the.

forces that ruled our world

A world where prey were scared of predators.

And predators had an uncontrollable.

biological urge to maim, and maul, and.

Awww!

Blood! Blood! Blood!

And.. death!

Ahhh.

Back then, the world was divided in two.

Vicious predator, or meek prey.

But over time, we evolved, and moved beyond or primitive savage ways.

Now predator and prey live in harmony.

And every young mammal has multitudinous opportunities.

Yeah, I don’t have to cower in a a herd anymore.

Instead, I can be an astronaut.

I don’t have to be a lonely hunter anymore. Today I can hunt for tax exemptions.

I’m gonna be an actuary.

And I can make the world a better place. I am going to be.

A police officer!

Bunny cop? That is the most stupidest thing I ever heard!

It may seem impossible to small minds. I’m looking at you, Gideon Grey.

But, just 211 miles away, stands the great city of Zootopia.

Where our ancestors first joined together in peace.

And declared that anyone can be anything!

Thank you and good night.

Judy, you ever wonder how your mom and me got to be so darn happy?

Nope

Well, we gave up on our dreams, and we settled. Right, Bon?

Oh, yes. That’s right, Stu. We settled hard.

You see, that’s the beauty of complacency, Jude.

If you don’t try anything new, you’ll never fail.

I like trying, actually.

What your father means, hon, is that it’s gonna be difficult, impossible even.

for you to become a police officer.

Right. There’s never been a bunny cop.

No.

Bunnies don’t do that.

Never.

Never.

Oh. Then I guess I’ll have to be the first one.

Because I am gonna make the world a better place!

Or, heck, you know. You wanna talk about making the world a better place, no better way to do it than becoming a carrot farmer.

Yes! Your dad, me, your 275 brothers and sisters.

We’re changing the world.

Yeah.

One carrot at a time.

Amen to that.

Carrot farming is a noble profession.

Ohm

Just coming to see the ground. I want with the soil, just get covered in dirt.

You get it, honey? I mean, it’s great to have dreams.

Yeah, just as long as you don’t believe in them too much.

Where the heck’d she go?

Give me your tickets right now, or I’m gonna kick your meek little sheep butt.

Ow! Cut it out, Gideon!

Baah, baah! What are you gonna do, cry?

Hey! You heard her. Cut it out.

Nice costume, loser.

What crazy world are you living in where you think a bunny could be a cop?

Kindly return my friend’s tickets.

Come and get them. But watch out.

Cause I’m a fox, and like you said in your dumb little stage play,

us predators used to eat prey.

And that killer instinct’s still in our denna.

Uh, I’m pretty much sure it’s pronounced DNA.

Don’t tell me what I know, Travis.

You don’t scare me, Gideon.

Scared now?

Look at her nose twitch, she is scared.

Cry, little baby bunny! Cry. Ow.

Oh, you don’t know when to quit, do you?

Huh!

I want you to remember this moment the next time you think you will ever be anything more than just a stupid carrot-farming dumb bunny.

That looks bad.

Are you okay, Judy?

Yeah, yeah, I’m okay. Here you go.

Wow, you got our tickets!

You’re awesome, Judy.

Yeah, that Gideon Grey doesn’t know what he’s talking about!

Well, he was right about one thing.

I don’t know when to quit.

Listen up, cadets. Zootopia has 12 unique ecosystems within its city limits.

Tundratown, Sahara Square, Rainforest District, to name a few.

You’re gonna have to master all of them before you hit the streets.

Or guess what? You’ll be dead!

Scorching sandstorm.

You’re dead, bunny bumpkin.

You’re dead, carrot face.

Frigid ice wall.

You’re dead, farm girl.

Enormous criminal. You’re dead.

Dead. Dead. Dead.

Ohhh.!

Filthy toilet. You’re dead, fluff butt.

Just quit and go home, fuzzy bunny.

There’s never been a bunny cop. Never. Never.

Just a stupid carrot-farming dumb bunny.

As mayor of Zootopia, I am proud to announce that my mammal inclusion. initiative, has produced its first police academy graduate. Valedictorian of her class, ZPD’s very first rabbit officer.

Judy Hopps.

Assistant Mayor Bellwether, her badge.

Oh, yes, yes!

Thank you.

Judy, it is my great privilege to officially assign you to the heart of Zootopia.

Precinct One. City Center.

Yeh!

Yeh!

Congratulations Officer Hopps.

I won’t let you down.

This has been my dream since I was a kid.

You know, it’s a real proud day for us little guys.

Bellwether, make room, will you?

Okay, Officer Hopps. Let’s see those teeth!

Officer Hopps, look here.

We’re real proud of you, Judy.

Yeah, and scared too.

Yes.

Really, it’s kind of a proud-scared combo.

I mean, Zootopia. So far away, such a big city.

Guys, I’ve been working for this my whole life.

We know. And we’re just a little exited for you, but terrified.

The only thing we have to fear is fear itself.

And also bears. We have bears to fear, too.

Say nothing on lions, and wolves.

Wolves?

Weasels.

You played cribbage with a weasel once?

Yeah, he cheats like there’s no tomorrow.

You know what? Pretty much all predators.

And Zootopia is full of them.

Oh, Stu.

And foxes are the worst.

Yeah, actually, your father does have a point there.

It’s in their biology. Remember what happened with Gideon Grey?

When I was nine. Gideon Grey was a jerk who happens to be a fox.

I know plenty of bunnies who are jerks.

Sure, yeah, we all do, absolutely. But just in case, we made you a little care package to take with you.

I put some snacks in there.

This is fox deterrent.

Yeah, it’s safe to have that.

This is fox repellant.

The deterrent and the repellant, that’s all she needs.

Check this out!

Oh, for goodness sake!

She has no need for a fox taser, Stu.

Oh, come on. When is there not a need for a fox taser?

Well, okay, look, I will take this. To make you stop talking.

Terrific! Everyone wins!

Arriving, Zootopia Express.

Okay, gotta go. Bye!

Mmm. I love you, guys.

Love you, too.

Oh, cripes, here come the waterworks.

Oh, Stu. Pull it together.

Bye everybody!

Bye Judy, I love you!

Bye! Bye!

مشارکت کنندگان در این صفحه

مترجمین این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:

ویرایشگران این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.