بخش 04

: من نفرت انگیز 3 / بخش 4

من نفرت انگیز 3

10 بخش

بخش 04

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

آره ، بهترين ـه! خيله خب ، بيايد ديگه بريم خونه. خونه؟ چرا؟ نمي دونم . اين يارو با اين عمارت و ماشيناش و موهــــاش ، موهاي ابريشمي و صاف و پرپشتش. حس بدي که قبل از اومدن به اينجا داشتم بدتر شده. اوه ، اما اون برادرت ـه گرو. بهش يه فرصت بده. آه ، داشتم فکر مي کردم در حالي که من و گرو به يه سري کاراي برادريمون مي رسيم شما دخترا بهتره همراه فرتز بريد. براتون سورپرايز داره! آره. عاليه. من عاشق سورپرايزم. اوه ، عالــــيه. وقت خوش گذرونيِ مادر دختري ـه. بريم تو کارش! ووووو هـــوووو! خدافظ! شما پسرا بهتون خوش بگذره! هــــــــوووورا! حالا ديگه شما هم مي تونيد به اندازه ي بالتازار برت ، شرور باشيد با اسباب بازي فعال ـه برت شرور. که به طور واضح حالت رقص تکنو رو به نمايش ميذاره. همچنين داراي آدامس هاي بادکنکي که از زير اپل شونه به بيرون پرتاب ميشه. و جديدتر از همه ، داراي ليزر الماسيِ مگا. ديگه از رياضي خبري نيست. من پسر بــــــــــدي بودم. ليزر الماس مگا واقعا کتاب‏ها رو نمي سوزونهو هاليوود چطور تونست سريالي رو که ازروش همچين اسباب بازي اي ساخته شد رو کنسل کنه ، کلايو؟ برت شرور يه شاهکار بود. ديگه هيچ کس براي هنر ارزش قائل نيست؟ واقعا افتضاح‏ـه و مايه ي شرمساري ـه ، قربان. خب ، حالا که الماس رو دارم وقت پس گرفتن بدهي ـه. اوه ، خيلي بد ـه که گرو اين دور و بر نيس تا جلوي منو بگيره. اوه ، صبر کن !!!اصلا هم بد نيست. از اون آدم با اسباب بازياش متنفرم. و تو ، هاليـــوود. اين دفعه، من تو رو کنسل مي کنم و همه ي اون بازنده هايي که منو رد کردن. اووووووه ، خوکي ، خوکي. خب اوضاع شغل مهمت در چه حاله؟ آخخخخخخ ، عالــــيه. خيـــلي خيـــلي خوبه. دارم مي ترکونم. خب ، يه چيزي دارم که فکر مي کنم واقعا برات جالب باشه. مراقب باش زهرترک نشي ، برادر. ييـــــي هاااا. هي هي. ييــــي -هـــــا! اوووخــــخ! هــــان؟آه! سوسيس خوک! هي ، سوسيس خوک گرفتم! آه ، آره ، آره! سوسيس خوکه. زود باش ! زود باش! اينا ديگه چيه؟ اين مزرعه ي پرورش خوک فقط يه پوشش براي شغل اصلي خانوادگيمون ـه. ها ها. هي. گرو با پستون. حالا ، چشمات روي مخفيگاه پدر روشن ميشه. تـــــــا دا. واو واو واو ، صبر کن. يني پدر ما خلافکار بوده؟ نه ، نه ، نه نه يه خلافکار معمولي. بلکه خلافکاري که تو زمان خودش بهترين بوده! با لقب بالد مخوف مي شناختنش. خودشه؟ پدرمون؟ اون خيلي بهت افتخار مي کرد. از اينکه تبهکار خوبي شدي. واقعا؟ اما به من اونقدرا افتخار نمي کرد. براي پدر، من فقط يه بازنده بودم. هيچ وقت فکرشو نمي کرد که من عرضه ي خلافکار شدن داشته باشم. اما حالا تو مي توني بهم کمک کني تا بهش ثابت کنم اشتباه مي کرده. داداشی، به من هنر تبهکاري رو ياد بده. نه. نه ،نه ، نه نمي تونم اينکارو بکنم. چي؟ اما اين رسم خانوادگيمونه! نمي توني به همچين چيزي پشت کني. ببين ، متاسفم. اون زندگي مربوط به گذشته ام بوده. پايان داستان. اوه. باشه. متوجه ام. هوووم. مي خوام بدونم اين کارش چيه؟ هان؟ کمک! کمک! نه نه نه. ووووواي ووووواي يا مقدســـــات. ماشين مخصوص تبهکاري پدر. خيلي صاف و براق ـه ، نه؟ هي ، مي خواي يه دور باهاش بري بيرون؟ فقط براي يه کمي تفريح؟ اهم. اوه، اوه، اوه! مراقـــــب باش! چه روز زيبايي! در عرض 3 ثانيه از صفر ميره به 400. در برابر انفجار هسته اي مقاوم ـه. از سر تا پايينش مسلح ـه. اوه آره، واقعا که خيلي خوووبه. و چند کاره ـست. مراقــــــــــب بــــــــــــاش. کمکم کن! با اين قسمتش حــــال نـ نـ نـ نــــمي کنم! واو! اينجا چه خبره؟ به جشنواره ي سالانه ي پنير فرودونيا خوش آمديد! برو! ببين ، ببين ! آبنبات ها رو ببين. ووواووو. ایپ،ایپ، ایپ. لوسي ، ميشه اينا رو بخريم؟- لــــــطفا. باشه ، ولي از هر کدوم يکي برداريد. جدي گفتم. اوووووه. اوه، مرد. نه ، شوخــي کردم …هر چقدر که دلتون مي‏خواد بردارید! مهم نیست. آخــــخ جوووون عالـــــــــيه. ام. چي؟ اگه بعضي وقتا بهشون جواب نه بدی اشکالي نداره ، مي دوني؟ مامانا بايد سخت گير باشن. درسته ، درسته . سخت گير. نکته ي خوبي بود. مطمئنا مي تونم اينجوري باشم ، ميدوني، هنوز دارم رو اين قضيه ي مامان بودن کار مي کنم. ملوان، پای مصنوعیمو بیار ببینم! يه تک شاخ ـه! مي تونيم بريم اونجا؟ خواهش ، خواهش ، خواهش ! ام . البته ! آره اما اول بزاريد… امم. اوه ببينيد. اين يه رقص ـه سنتي مردم فرودونياست. چقدر باحال به نظر ميرسه ، مگه نه؟ گفت گفت گفت پنیر. پنيـــــــر. عاشقشم. دختر بچه ها ميرن و پنير رو از پسر بچه ها مي گيرن. خيلي دوست داشتني ـه. اوه ، اون پسر کوچولوي طفلکي رو ببين. با اون چکمه هاي کوچيک ـش. هيشکي انتخابش نميکنه. مارگو ، چرا نميري اون بالا؟ عمرا. باشه. يه ديقه صبر کن. نــــــه. برو يه گاز از پنيرش بزن ، دختر کوچولو. همين الان. چي؟ سخت گيرتر شدم مي دوني ؟ همونطور که تو گفتي. نه . منظورم اين بود واسه اونا سخت گيري کن. نه واسه ي من. اوه ، زود باش ، فقط انجامش بده. مگه بدترين اتفاقي که مي خواد بيفته چيه؟ هممم. باشه. ووواووو. سلام ! من مارگو ام. سلام ، مارگو. من نيکو هستم. يه کم از پنيرم مي خوري؟ اوهــوم. آره! ممنون ، مارگو ! ممنون. ترکوند. من يه مادر فوق العاده ام. ديديد دخترا؟؟ من باعث شدم. اوه نــه! اونا کجان؟ اوه. اگنس! ادیث! سلام ببين. شاخ ـه يه اسب تک شاخ. مغز کوچولوم الان ـه که منفجر بشه. اوه ، اگنس ، اين تقلبي ـه. اووووه ، واقعي ـه ، باشه؟ اون شاخ از جنگل کروکد اومده. تنها جايي روي زمين که تک شاخ ها هنوز زنده ان. بخنديد همتون ، بخنديد.

متن انگلیسی بخش

Yes, the best!

All right, let’s go home now.

home?

Why?

I don’t know.

This guy with the mansion and the cars and all of the hair, with the silky smooth, luxurious hair.

I feel worse than I did before I came.

But he’s your brother, Gru.

Give this a chance.

Oh, I was thinking, while Gru and I catch up on some brother stuff, you girls should go with Fritz.

He has a surprise for you!

Yay!

Awesome!

I love surprises!

Oh, this is perfect!

Motherdaughter bonding time.

Let’s do it!

Wootwoot!

Bye!

You boys have fun!

Whoopi!

Now you can be as evil as Balthazar Bratt with the Evil Bratt action figure.

Featuring musicactivated breakdance mode.

Also featuring bubblegumlaunching shoulder pads!

And the all new Mega Diamond Laser!

No more math!

I’ve been a bad boy!

The Mega Diamond Laser does not actually incinerate books.

How could Hollywood cancel a show that produced toys like this, Clive?

Evil Bratt was a masterpiece!

Does no one value true art anymore?

It’s a disgrace and a travesty, sir.

Well, now that I’ve got the diamond, it’s payback time.

Oh, it’s too bad Gru won’t be around to try and stop me.

Oh, wait!

No, it’s not.

I hate that dweeb!

And you, Hollywood!

This time, I’m canceling you and all the losers who rejected me!

Oh, piggy, piggy!

So, how are things going for you careerwise?

Great!

So, so great!

Crushing it.

Well, I’ve got something that I think you will find very interesting.

Hold onto your face, brother.

Yeehaw!

Yah, yah!

Yeehaw!

Ow!

Huh? Ah!

Salami!

Hey, I got Salami.

Ah, yes, yes.

It’s Salami.

Come on!

Come on!

What is all this?

The pig farm was just a cover for the real family business.

Haha!

Hey.

It’s Gru with boobs!

Now, feast your eyes on Dad’s lair!

Tada!

Whoa, whoa, whoa, wait.

So, our dad was a villain?

No, no, no, not just a villain.

One of the greatest of all time!

He was known as the Bald Terror!

That’s him? Our dad?

He was so proud of you.

And what a great villain you were.

He was?

But me, eh, not so much.

To Dad, I was just a failure.

He never thought I had what it took to be a villain.

But now, you can help me prove him wrong!

Brother, teach me the art of villainy!

No.

No, no, no.

I can’t do that.

What?

But it’s our family tradition!

You can’t say no to that!

Look, I’m sorry.

I left that life behind me.

End of story.

Oh.

Okay.

I understand.

Hmm!

I wonder what this does.

Huh?

Help.

Help!

No no no…

Aaah!

Aah!

Holy Moley!

Dad’s villain wheels!

Pretty slick, huh?

Hey, you wanna take her out for a spin?

Just for some fun?

Mmm!

Oh, oh, oh! Look out!

What a beautiful day!

Zero to 400 in three seconds.

Able to withstand a nuclear blast.

Armed to the teeth.

Okay, that’s pretty nice.

And it’s a hybrid.

Look out!

Help me!

I am not enjoying this.

Whoa!

What is going on here?

Welcome to the annual Freedonian Cheese Festival.

Go!

Look, look!

Look at all the candies!

Whoa!

Eep, eep, eep!

Lucy, can we get these?

Please.

Okay, but only one each.

I mean it.

Aw!

Oh, man!

No, I don’t.

Get as many as you want.

I don’t care.

Yay!

Awesome!

Uh…

What?

Well, it’s okay to tell them no sometimes, too, you know?

Moms need to be tough.

Right, right.

Tough.

Good one.

I can totally do that.

You know, still figuring out this mom thing.

Gettin’ my sea legs, matey!

It’s a unicorn!

Can we go in there?

Please, please, please!

Um…

Sure!

Yeah!

You know, but first let’s…

Um…

Oh, look!

It’s a traditional Freedonian dance.

How amazing does that look?

Say, say, say cheese!

Cheese!

I love this.

The little girls go and get the cheese from the little boys.

That’s adorable!

Aw, look at that poor little guy.

With his little boots.

Nobody picked him.

Oh, Margo, why don’t you go up there?

No way!

Okay.

Wait a minute.

No!

Go take a bite of his cheese, young lady.

Right now!

What?

I’m being tougher, you know?

Like you said.

No!

I meant be tougher on them.

Not me!

Oh, come on, just do it. What’s the worst that could happen?

Mmm…

Fine.

Wow!

Hey, there.

I’m Margo.

Hello, Margo!

I am Niko.

Would you like some of my cheese?

Mmm…

Yes!

Thank you, Margo.

Thank you!

Bam!

I am a great mother!

Did you see that, girls?

I laid down the…

Oh, no!

Where are they?

Oh…

Agnes?

Edith?

Hello.

Look!

A unicorn horn!

My little brain is going to explode!

Agnes, that’s fake.

It’s real, all right.

That horn came from the Crooked Forest.

The only place on earth where unicorns still live.

Laugh, laugh, all of you.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.