بخش 06

: من نفرت انگیز 3 / بخش 6

من نفرت انگیز 3

10 بخش

بخش 06

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

اووم… لطفاً یه کاری کن وقتی تک شاخ رو پیدا کردم دلش بخواد باهام بیاد خونه و توی اتاقم بخوابه. تا منم هر روز سوارش بشم و باهاش برم مدرسه. و از قدرت جادوییش استفاده کنه تا بتونم مشقای ریاضیمو حل کنم. آمین. اوه، سلام گرو. سلام. پس، فردا روز بزرگی برات هست. آره بالاخره میتونم تک شاخ واقعی رو از نزدیک ببینم. اگه دیدمش، میتونم بیارمش خونه؟ لدفا؟ اوووه، آره !حتماً. بزار بهت بگم اجازه داری هرچقدر تک شاخ پیدا کردی بیاری خونه. بهتره برم یه اصطبل بزرگ درست کنم براشون، مگه نه؟ اما میدونی چیه احتمالش هست که شاید یه دونه هم پیدا نکنی. هان؟ انگاری الان فصل خوبی برای پیدا کردن تک شاخ نیس. آممم. پیدا کردنشون دردسر داره. و نمی‏دونم. شاید اصلاً. شاید واقعاً تک شاخی توی اون قسمت جنگل نباشه. اما آقاهه گفت دختری که قلب پاک داشته باشه میتونه یه دونشو پیدا کنه. قلب منم پاک‏ـه، آره؟ پاکترین‏ـه میشه دیگه حرف نزنیم؟ باید بخوابم دیگه. شب بخیر، شیرین عسل. شب بخیر، گرو. تک شاخ، دوستشون دارم تک شاخ، دوستشون دارم. هاه! من خوبم. هی! اونو بده به من. هان؟ بیااااا. بروبچ! منو ول نکنین! اوه نــــه! فرار کنین. خیلی وقته منتظر موندیم. میتونیم. نه! نه، تورو خدا نکن. هان. گرو؟ هواپیمام… شکست. اوه! آه. هاه! رفقا، من یه تصمیمی گرفتم. برمی‏گردیم پیش گرو. برمی‏گردیم پیش گرو. چون دارم برای اون روز بزرگ تمرین می‏کنم. هیچکس نمی‏تونه جلومو بگیره. چون من پر از انرژی ام. پر از انرژی، پر از انرژی. نقشه امروزمون چیه، رئیس؟ نقشمون چیه؟ ربات اوسکول. الان بهت میگم نقشمون چیه. نوبت اینه که یه قسمت خیلی مهم‏ـه برت شرور رو ببینیم تا ببینی میخوام چه بلایی سر این هالیوود احمق بیارم. برت شرور در این قسمت. این ربات گنده‏ی برت شرور‏ـه. شلیک کنین. من اونارو جلو چشمم دارم. تلاش خوبی بود بچه پلیسا. حالا اینو بجووین. داره آدامس بادکنکی چسبنده‏اشو پرتاب میکنه! الفـــرار! یکی آدامس بخوره! همه آدامس میخورن. جدی میگم، چجوری این سریال جایزه امی رو نبرد؟ و حالا نوبت توئه که بدرخشی الماس من. هی کلایو. فکر کنم الان میتونی بگی نقشمون این بوده که از این دنیا خارج بشیم. حالا به این میگن تفریح. زود باش. بیا بریم به واقعیت تبدیلش کنیم. ما اینجاییم، توی جنگل تاریک و ترسناک کروکد دنبال تک شاخ افسانه‏ ای میگردیم. به خاطر یه سری دلایل. و دلیلمونم ایشونه. شکارچی شجاع تک شاخ که دنبال. ایدیث، بس کن. دارری تک شاخارو فراری میدی. اگه یه جوری یه تک شاخ پیدا کردیم. ازش فیلم میگیرم و پولدار میشم. اونجارو ببین! واااای. همینجاس. همینجا قراره ببینیمش. تک شاخا، آماده بشین که اومدیم. این دیگه چیه؟ طعمه‏اس. خنگولی. زود باش. حالا فقط باید صبر کنیم. خیله ‏خب، این پناهگاه برت‏ـه. شاید اینجور به نظر نرسه اما این مکان با سلاح‏هایی تجهیز شده که بیشترین تکنولوژی رو دارن. یه جوری که غیرقابل نفوذ باشه. اما برای ما مثل آب خوردن‏ـه، درسته داداشی؟ اره. این یکی مثل دزدین آب‏نبات نیس. وای سیستم ایمنی هر حمله‏ی هوایی رو از هر مسیری که باش دفع میکنه. آخ! !نه! آخ! تروخدا ولم کن! آخ! پس ما باید از پایین و سطح دریا بهش نزدیک بشیم. بعد. اها. اینجا هم این تیغه‏های تیز و کشنده هستن. بزن بریـــم. که به اندازه‏ ای سمی‏ ان که اصولاً میزنن مختو میترکونن. به معنای واقعی کلمه. آخ! آه، خوب شد گفتی. پس نقشمون اینه. تو راننده فرارمونی. به خاطر همین توی قایق منتظر میمونی. وایسا، صبر کن. توی قایق منتظر بمونم؟ اما، من می‏خوام توی ژانگولربازیا باشم. راننده فرار حیاتی‏ترین قسمت هر نقشه‏ ای‏ـه. میدونی چقدر سخته که هیچ کاری نکنی، به هیچی دست نزنی اونم وقتی که اون همه آدرنالین توی رگهات جریان داره و فقط باید صبر کنی. میتونم روت حساب کنم؟ آره. فکر کنم. پس، از این مکعب‏ـه بالا میرم و از اینجا وارد میشم. و به محض اینکه وارد شدم، الماسو پیدا میکنم. قبلنا برت رو دست کم می‏گرفتم. این کارمون راحت نیست. فکر کنم از پسش برمیایم. لباس مخصوص شرارت بابا. باعث میشه شکست‏ناپذیر بشیم. وای! چه باحال! مشکی‏ـه مال منه. وقت رفتن‏ـه. سلام. اوه سلام. سلام بر تو ای مادر مارگو. من نیکو هستم. این خوک رو بهتون تقدیم میکنم تا نامزدیم با دخترتون رسمی بشه. هی، چی میگی؟ چی شده؟ این پسر چکمه پوش کوچولو رو یادته؟ سلام به جیگر طلای خودم. وای هی! انگار فکر میکنه شماها نامزد کردین. چی؟ ما که نامزد نکردیم. ببین نیکو، تو پسر خیلی خوبی به نظر میرسی که یه خوک خیلی خوب هم داره. اها. اما شماها نامزد نیستین. باشه؟ همچین اتفاقی نمی‏افته. درک می‏کنم. چی فکر کردم با خودم؟ یه بچه خپل مث من با الهه‏ ای مث تو که نمیتونه باشه. اما قول میدم، هرگز فراموشت نکنم مارگو. هرگز. اوه، مطمئنم منم فراموشت نمی‏کنم. خدافظ.

متن انگلیسی بخش

Um…

And please bless that when I find the unicorn he’ll want to come home with me, and sleep in my room.

And that I can ride him to school every day.

And he’ll use his magical powers to help me do math.

Amen.

Oh, hi, Gru.

Hey.

So, big day tomorrow.

Yeah, I’m finally gonna get to see a unicorn for reals.

If I do, can I bring it home?

Please?

Oh, yeah.

Sure.

Tell you what, every unicorn you find, you can bring it home.

I’d better build a big pen, right?

But, you know, there’s a chance that you might not find one.

Huh?

It might not be good unicornfinding weather.

Um…

They’re tricky to find them.

And I don’t know.

Maybe…

Maybe unicorns don’t really explore that part of the woods.

But the man said a maiden could find one if she was pure in heart.

And I’m pure in heart, right?

The purest.

Can we stop talking now?

I need to get to sleep.

Good night, sweetie.

Good night, Gru.

Unicorns, I love them

Unicorns, I love them

Huh!

I’m okay.

Hey!

Give that back!

Huh?

Come on!

Guys!

Don’t leave me!

Oh, no!

Run!

We’ve been waiting a long time.

Can we…

No!

No, please!

Huh!

Gru?

My plane..

broke.

Oh.

Huh?

Uh!

Buddies, I’ve decided.

We’re going back to Gru.

We’re going back to Gru!

Because I’m training for the big day

Nobody’s gonna stop me

‘Cause I am super sassy

Super sassy, super sassy

What’s today’s plan, boss?

What’s the plan?

Silly robot.

I’ll show you the plan!

Time to watch a very special episode of Evil Bratt to see exactly what I’m gonna do to stupid Tinseltown.

This week on Evil Bratt…

It’s a giant Evil Bratt robot!

Open fire!

I have him in my sights!

Nice try, coppers!

Chew on this!

He’s shooting his super sticky, selfinflating gum!

Run!

Gum one, gum all!

Gum one, gum all.

Seriously, how did this show never win an Emmy?

And now, it’s your turn to shine, my diamond!

Hey, Clive.

I guess you could say our plan was out of this world!

Now, that’s entertainment!

Come on!

Let’s make it a reality!

Here we are, in the dark and creepy Crooked Forest in search of the mythical unicorn.

For some reason.

And here she is! The fearless unicorn hunter seeking…

Edith, stop it!

You’re gonna scare away the unicorn.

If, somehow, we actually find a unicorn,

I’m gonna film it and get rich.

Look over there!

Whoa!

This is it!

This is where we’re gonna see it.

Unicorns, here we come.

What’s that for?

Bait! Duh.

Come on!

Now, all we have to do is wait.

Okay, this is Bratt’s lair.

It may not look like much, but this place is armed with some of the most hightech weaponry known to man.

It’s considered impenetrable.

But a piece of cake for us, right, brother?

Yes.

This is not like stealing lollipops.

Whoa!

His security system can detect an air assault from any direction.

Ouch!

No!

Ouch!

Please, stop!

Ouch!

So we’ll have to approach low and close to the water.

Next.

Ah…

Then there are these deadly spikes.

Geronimo!

Covered with enough poison to blow your mind.

Literally.

Ouch!

Ah, good to know.

So here’s the plan.

You’re the getaway driver.

So you’ll wait in the boat…

Wait, hold on!

Wait in the boat?

But I wanna be in on the actions!

Dru, the getaway driver is the most crucial part of any plan.

Do you know how hard it is doing nothing, touching nothing when all of that adrenaline is coursing through your veins and you must wait?

Can I count on you?

Yeah.

Ah, I guess so.

So, I’ll climb up to the cube and enter here.

Then once I’m inside, find the diamond.

I’ve underestimated Bratt before.

It’s not going to be easy.

I think we can handle it.

Dad’s villain suits! This will make us unstoppable!

Whoa!

Ay, chihuahua!

I call the black one.

It’s go time!

Hello.

Oh, hi!

Hello, mother of Margo.

I am Niko.

I present you with pig to confirm my engagement to your daughter.

Hey, what now?

What’s going on?

Uh, remember little boots?

Hello, my schmoopsie poo.

Whoa, hey!

He seems to think you’re engaged.

What?

We’re not engaged.

Look, Niko, you seem like a very nice boy with a very nice pig.

Uh…

But you’re not engaged.

Okay?

It’s not happening.

I understand.

Who was I kidding?

A dumpling like me with a goddess like you.

But I promise, I will never forget you, Margo.

Never.

Oh, I’m pretty sure I won’t forget you either.

Bye.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.