سرفصل های مهم
بخش 07
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
هي، اولاف، آم، شايد بهتره فقط يکيتون بخونه.
موافقم. صداش يه کم زيروبم داره.
هي، گِيل برگشته.
چي؟
چطور ممکنه؟
اين چيه؟
کشتيِ پدر و مادرمون.
ولي اينجا که درياي جنوبي نيست.
نه، نيست.
چرا کشتيشون اينجاست؟
چطور اومده اينجا؟
لابد آب از درياي سياه آوردتش اينجا.
توي درياي سياه چيکار ميکردن؟
نميدونم.
کشتي چطور از وسط مه رد شده؟
فکر کردم هيچکي جز ما نميتونه رد بشه.
مگر اينکه کسي سوارش نبوده باشه.
بايد يه چيزي اينجا باشه.
صبر کنيد. صبر کنيد. اطراف رو نگاه کنيد.
همهي کشتيهاي آرِندِل يه اتاقک.
ضدآب دارن.
خيلي هوشمندانه است.
ولي برام سوال ميشه چرا کل کشتي رو ضدآب نميسازن.
اينجا.
اين چه زبانيه؟
نميدونم.
ولي نگاه کن، اين دستنويسِ مادره.
پايانِ دوره يخبندان.
رودخانه پيدا شده، ولي گم شد.
منبعِ جادو. منبعِ اِلسا؟
يه نقشه است.
به شمال رفتن وبرنامه داشتن از درياي سياه بگذرن تا آتوهالان برسن.
واقعيه؟
آکتو کي چي؟
آتوهالان.
يه رودخانه جادوييه که گفتن تمام پاسخهاي گذشته رو داره.
فرضيه منو که آب حافظه داره رو تقويت ميکنه. هوومم.
آب حافظه داره.
اِلسا؟
ميخوام بدونم که چه اتفاقي براشون افتاده.
آتوهالان بايد منبع جادوش باشه.
به خاطر اِلسا ادامه ميديم.
موجها خيلي بلندن!
آيدونا ! آگنار !
اِلسا!
هي، هي، هي، چيکار ميکني؟
تقصير منه.
داشتن دنبال پاسخهايي درباره من ميگردن.
تو مسئولِ انتخابشون نيستي، اِلسا.
نه. فقط مسئول مرگشونم.
وايسا. نه
يِلِنا پرسيد، ارواح به آرِندِل يه ملکهي جادويي دادن؟
چون مادرمون، پدرمون رو نجات داد.
دشمنش رو نجات داد.
به خاطر کردار خوب مامان به تو پاداش داده شد.
تو يه هديه اي.
براي چي؟
اگه کسي بتونه گذشته رو حل کنه، اگه کسي بتونه آرِندِل رو نجات بده و اين جنگل رو آزاد کنه اون تويي.
من باورت دارم، اِلسا. بيشتر از هر کسي و هر چيزي.
هانيمارِن گفت روح پنجمي هست.
پُلي ميان جادوي طبيعت و خودمون.
روح پنجم؟
همون بود که از آتوهالان صدام ميزد.
پاسخهاي گذشته همه اونجاست.
پس ما به آتوهالان ميريم.
ما نه.
من . چي؟
درياي سياه براي دو تامون خيلي خطرناکه.
نه. نه. باهم اين کار رو انجام ميديم.
سرود رو يادته؟
خيلي عميق شيرجه بزني، غرق ميشي.
کي جلوت رو ميگيره که خيلي دور نري؟
گفتي باورم داري من براي اين کار به دنيا اومدم.
و من هم نميخوام جلوت رو بگيرم.
نمي، نميخوام جلوت رو بگيرم که ميخواي کي باشي.
فقط نميخوام بميري اون هم وقتي که سعي داري براي بقيه همه چيز باشي.
تنهايي نرو.
خواهشن بذار کمکت کنم.
نميتونم از دستت بدم، اِلسا.
من هم نميتونم تو رو از دست بدم، آنا.
بيا . هوومم .
صبر کن، چي؟
چيکار ميکني؟
اِلسا!
نه! نه!
اولاف، کمکم کن جلوش رو بگيرم.
دستت رو بده.
محکم وايسا واو! وايسا. صبر کن! نه! نه! نه!
واي، بيخيال!
آنا، شايد به نظر مسخره بياد ولي دارم حس ميکنم خشم يکي داره بالا ميگيره.
خب، خشمگين ام، اولاف!
بهم قول داد که باهم اين کار رو انجام ميديم!
آره. اهم. ولي منظورم اينه که دارم در درون خشم فزآينده اي حس ميکنم.
صبر کن ببينم، تو خشمگيني؟
آم، فکـ، فکر کنم
اِلسا منو هم هل داد و حتي خداحافظي نکرد.
و کاملا حق داري که از دستش خيلي خيلي عصبي باشي.
و گفتي برخي چيزها هرگز تغيير نميکنن.
ولي از اون موقع همه چيز فقط تغيير داشته.
ميدونم.
ولي ببين، من هنوز اينجا دستم در دست توئه.
آره، نکته ي خوبيه، آنا.
حالم بهتر شد.
چه حرف گوش کن خوبي هستي.
منو هيس نکن. گستاخانه است .
نه! نه!
واي. غولها.
غول پيکر اند.
محکم بشين، اولاف . ها؟
سعي کن جيغ نکشي.
پيداش کردم.
ممنونم.
ما کجاييم؟
توي يه گودال بدون راه خروج.
ولي با يه ورودي شبح وار و تاريکِ تاريک.
بيا، خوش ميگذره.
گمونم براي هميشه اينجا گير نکرديم هيشکي پيدامون نميکنه و تو گرسنگي بکشي و من تسليم بشم.
ولي جنبه مثبت قضيه اينه که وضيعت اِلسا بايد خيلي بهتر از ما باشه.
متن انگلیسی بخش
Hey, Olaf, um, maybe just one of you should do it?
I agree.
She’s a little pitchy.
Hey, Gales back.
What?
How can it be?
What is it?
Mother and Fathers ship.
But this isn’t the Southern Sea.
No, it isn’t.
Why is their ship here?
How is it here?
It must have been washed in from the Dark Sea.
What were they doing in the Dark Sea?
I don’t know.
How did the ship get through the mist?
I thought nobody could but us.
Unless nobody was on it.
There’s gotta be something here.
Wait.
Wait.
Look around.
Every Arendellian ship has a compartment.
Waterproof.
That’s very clever.
Although, it does make me wonder why they don’t just make the whole ship waterproof.
Here.
What language is this?
I don’t know.
But look, this is Mothers handwriting.
The end of the ice age.
The river found, but lost.
Magics source.
Elsa’s source?
It’s a map.
They traveled north and planned to cross the Dark Sea to, Ahtohallan.
It’s real?
Octa who what?
Ahtohallan.
Its a magical river said to hold all the answers about the past.
Reinforcing my water has memory theory.
Mm.
Water has memory.
Elsa?
I wanna know what happened to them.
Ahtohallan has to be the source of her magic.
We keep going for Elsa.
The waves are too high!
Iduna!
Agnarr!
Elsa!
Hey, hey, hey, what are you doing?
This is my fault.
They were looking for answers about me.
You are not responsible for their choices, Elsa.
No.
Just their deaths.
Stop.
No.
Yelena asked, why would the spirits reward Arendelle with a magical queen?
Because our mother saved our father.
She saved her enemy.
Her good deed was rewarded with you.
You are a gift.
For what?
If anyone can resolve the past, if anyone can save Arendelle and free this forest, it’s you.
I believe in you, Elsa.
More than anyone or anything.
Honeymaren said there was a fifth spirit.
A bridge between the magic of nature and us.
A fifth spirit?
That’s who’s been calling me from Ahtohallan.
The answers about the past are all there.
So we go to Ahtohallan.
Not we.
Me.
What?
The Dark Sea is too dangerous for us both.
No.
No!
We do this together.
Remember the song?
Go too far and you’ll be drowned.
Who will stop you from going too far?
You said you believed in me, that this is what I was born to do.
And I don’t wanna stop you from that.
I, I don’t wanna stop you from being whatever you need to be.
I just don’t want you dying, trying to be everything for everyone else, too.
Don’t do this alone.
Let me help you, please.
I cant lose you, Elsa.
I cant lose you either, Anna.
Come on.
Mmm.
Wait, what?
What are you doing?
Elsa!
No!
No!
Olaf, help me stop.
Give me a hand.
Hang on!
Whoa!
Wait.
Wait!
No!
No!
No!
Oh, come on!
Anna, this might sound crazy, but I’m sensing some rising anger.
Well, I am angry, Olaf!
She promised me wed do this together!
Yeah.
Uhhuh.
But what I mean is, I’m sensing rising anger in me.
Wait, you’re angry?
Um, I, I think so.
Elsa pushed me away, too, and didn’t even say goodbye.
And you have every right to be very, very mad at her.
And you said some things never change.
But since then, everythings done nothing but change.
I know.
But look, I’m still here holding your hand.
Yeah, that’s a good point, Anna.
I feel better.
You’re such a good listener.
Don’t shush me.
That’s rude.
No!
No!
Oh.
The Giants.
They’re huge.
Hang on, Olaf.
Huh?
Try not to scream.
Found it.
Thank you.
Where are we?
In a pit with no way out.
But with a spooky, pitch black way in.
Come on, it’ll be fun.
Assuming we don’t get stuck here forever, no one ever finds us, and you starve and I give up.
But, bright side, Elsa’s gotta be doing a whole lot better than we are.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.