سرفصل های مهم
1بخش
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
نميتونم بذارم بياي بيرون، هدويگ
اجازه ندارم بيرون مدرسه .از جادو استفاده کنم
تازه، اگه عمو ورنون هري پاتر
کار خودتو کردي
اينجاست. ورنون
بهت اخطار ميکنم، اگه نميتوني اون پرندهي .لعنتي رو ساکت کني، حق نداري اينجا نگهش داري
ولي اون خسته شده
اگه ميتونستم بذارم .فقط يکي دو ساعت بره بيرون
تا بتوني نامههاي محرمانهت رو به اون دوستهاي کوچولوي عجيب و غريبت بفرستي؟ نه خير، آقا
ولي هيچکدوم از دوستهام .برام نامهاي نفرستادن
حتي يکي
توي تمام تابستون
آخه کي ميخواد با تو دوست باشه؟
فکر ميکنم تو بايد يه کم قدرشناس باشي
ما از بچگي تو رو بزرگ کرديم از سفرهمون بهت غذا داديم
حتي اتاقخواب دوم دادلي رو هم بهت داديم
از صميم قلب در حقت خوبي کرديم
حالا نه، تپلم اين براي موقعيه که آقا و خانم ميسون رسيدن
که هر لحظه ممکنه اين اتفاق بيفته
حالا، بذارين يه بار ديگه برنامهمون رو مرور کنيم، خب؟
پتونيا، وقتي آقا و خانم ميسون اومدن، تو
توي سالن پذيرايي منتظر ميمونم تا صميمانه ورودشون رو به خونهمون تبريک بگم
خوبه و دادلي، تو.
من منتظر ميمونم تا در رو باز کنم
عاليه
و تو؟
من توي اتاقم ميمونم صدام در نمياد و انگار نه انگار که زندهم
دقيقاً، همين کار رو ميکني
اگه شانس بياريم، امروز بزرگترين ،معاملهي عمرم رو انجام ميدم
و تو خرابش نميکني
هري پاتر، چه افتخار بزرگي
تو کي هستي؟ دابي، قربان دابي، جن خونگي
قصد جسارت ندارم
ولي الان در موقعيتي نيستم که از ملاقات با يه جن خونگي توي اتاقم خوشحال بشم
بله، قربان دابي ميفهمه
راستش دابي اومده تا به شما بگه که
گفتنش سخته، قربان دابي نميدونه از کجا شروع کنه
چرا نميشيني؟ بشينم؟ بشينم؟ -
دابي، هيس متأسفم اصلاً نميخواستم ناراحتت کنم
دابي رو ناراحت کنين؟
دابي از بزرگي شما شنيده بود، قربان
اما هيچوقت جادوگري دابي رو به نشستن دعوت نکرده بود، مثل يه همشأن
حتماً زياد به جادوگرهاي شرافتمند برنخوردي
نه، زياد برنخوردم
حرف خيلي بدي زدم
دابي بد دابي بد
بس کن، دابي دابي، هيس
دابي، خواهش ميکنم، بس کن
اوه، چيزي نيست. مثل اينکه گربهست
دابي بد بسه! بسه، دابي خواهش ميکنم، ساکت باش
حالت خوبه؟
دابي بايد خودش رو تنبيه ميکرد، قربان
دابي پشت سر خانوادهش بدگويي کرد، قربان
خانوادهت؟ .خانوادهي جادوگري که دابي بهشون خدمت ميکنه، قربان
دابي مجبوره تا ابد به يه خانواده خدمت کنه
اگه اونا بفهمن دابي اينجا بوده
ولي دابي بايد مياومد. دابي بايد از هري پاتر .محافظت بکنه. تا بهش هشدار بده
هري پاتر نبايد امسال
به مدرسهي علوم و فنون جادوگري هاگوارتز برگرده
.توطئهاي در کاره .توطئهاي که فاجعهي وحشتناکي به بار مياره
کدوم فاجعه؟ کي توطئه کرده؟
نميتونم بگم
خيلي خب، فهميدم نميتوني بهم بگي
مجبورم نکن که بگم من
دابي دابي، اون چراغ رو بذار پايين
دابي بد
پس وقتي به سوراخ نهم رسيدن
اون چراغ رو بده به من
دابي، بس کن
بذار برم
اينجا بمون و ساکت باش
معلومه داري اينجا چيکار ميکني؟ فقط داشتم
الان قسمت اصلي جوک گلفباز ژاپني منو خراب کردي
متأسفم
اگه يه بار ديگه از اين صداها در بياري کاري ميکنم از به دنيا اومدنت پشيمون بشي، پسر
و اون درو هم درست کن
بله، قربان
ميبيني من چرا بايد برگردم؟
من به اينجا تعلق ندارم من به دنياي شما تعلق دارم، به هاگوارتز
اونجا تنها جاييه که چندتا دوست دارم
دوستهايي که حتي براي هري پاتر نامه هم ننوشتن؟
خب، حتماً اونا
صبر کن ببينم از کجا فهميدي دوستهام برام نامه ننوشتن؟
هري پاتر نبايد از دست دابي عصباني باشه
دابي فکر کرد اگه هري پاتر خيال کنه دوستهاش فراموشش کردن
شايد هري پاتر به هاگوارتز برنگرده، قربان
اونا رو بده به من همين الان
نه!
دابي، برگرد اينجا
دابي، خواهش ميکنم، نه
هري پاتر بايد بگه که به هاگوارتز برنميگرده
نميتونم هاگوارتز خونهي منه
پس دابي بايد اين کار رو بکنه، قربان اين به نفع هري پاتره
اين قدر پخش شد که تمام کف ساختمون رو گرفت
يه لولهکش گفت “به اين آبها نگاه کن”
و لولهکش دومي گفت “آره، تازه اين فقط بالاشه”
آقاي ميسون
ورنون ميگه شما گلفباز خارقالعادهاي هستين
گهگاهي بازي ميکنم
خانم ميسون
اين کت زيبا رو از کجا گرفتين؟
من تمام کتهام سفارشي هستن
دادلي
تو نميخواستي چيزي بگي؟
دسر
دسر؟
کدوم دسر؟
واقعاً متأسفم.
خواهرزادهي پتونياست. خيلي خجالتيه
از غريبهها وحشت داره.
براي همين طبقهي بالا نگهش داشتم
خب، بستني هم داريما
متن انگلیسی بخش
I cant let you out, Hedwig.
I’m not allowed to use magic outside of school.
Besides, if Uncle Vernon-Harry Potter!
Now you’ve done it.
He’s in there. Vernon?
I’m warning you, if you can’t control that bloody bird, it’ll have to go.
But she’s bored.
If I could only let her out for an hour or two.
So you can send secret messages to your freaky little friends? No, sir.
But I haven’t had any messages from any of my friends.
Not one.
.all summer.
Who would want to be friends with you?
I should think you’d be a little more grateful.
We’ve raised you since you were a baby, given you the food off our table.
.even let you have Dudley’s second bedroom.
.purely out of the goodness of our hearts.
Not now, its for when the Masons arrive.
Which should be any minute.
Now, lets go over our schedule once again, shall we?
Petunia, when the Masons arrive, you will be.?
In the lounge, waiting to welcome them graciously to our home.
Good, and, Dudley, you will be.? Ill be waiting to open the door.
Excellent.
And you?
Ill be in my bedroom, making no noise and pretending that I don’t exist.
Too right, you will.
With any luck, this could be the day I make the biggest deal of my career.
.and you will not mess it up.
Harry Potter, such an honor it is.
Who are you? Dobby, sir, Dobby the house-elf.
Not to be rude or anything.
.but this isn’t a great time for me to have a house-elf in my bedroom.
Yes, sir, Dobby understands.
Its just that Dobby has come to tell you.
It is difficult, sir, Dobby wonders where to begin.
Why don’t you sit down? Sit down? Sit down?
Dobby, I’m sorry, I didn’t mean to offend you or anything.
Offend Dobby?
Dobby has heard of your greatness, sir.
.but never has he been asked to sit down by a wizard, like an equal.
You cant have met many decent wizards then.
No, I haven’t.
That was an awful thing to say.
Bad Dobby, Bad Dobby!
Stop, Dobby, Dobby, shush.
Dobby, please, stop.
Don’t mind that. Its just the cat.
Bad Dobby, Stop! Stop, Dobby, Please, be quiet.
Are you all right?
Dobby had to punish himself, sir.
Dobby almost spoke ill of his family, sir.
Your family? The wizard family Dobby serves, sir.
Dobby is bound to serve one family forever.
If they ever knew Dobby was here.
But Dobby had to come. Dobby has to protect Harry Potter. To warn him.
Harry Potter must not go back. to Hogwarts School of Witchcraft and Wizardry this year.
There is a plot, a plot to make most terrible things happen.
What terrible things? Who’s plotting them?
Cant say.
Okay, I understand, You cant say. Don’t make me talk, I–
Dobby, Dobby, put the lamp down. Bad Dobby.
So when they arrive at the ninth hole.
Give me the lamp.
Dobby, stop!
Let me go. Get in there and keep quiet.
What the devil are you doing up here? I was just–
You just ruined the punch line of my Japanese golfer joke.
Sorry.
One more sound and you’ll wish you’d never been born, boy.
And fix that door. Yes, sir.
See why I’ve got to go back?
I don’t belong here, I belong in your world, at Hogwarts.
Its the only place I’ve got friends. Friends who don’t write to Harry Potter?
Well, I expect they’ve been.
Hang on, How do you know my friends haven’t been writing to me?
Harry Potter mustn’t be angry with Dobby.
Dobby hoped if Harry Potter thought his friends had forgotten him.
.Harry Potter might not want to go back to school, sir.
Give me those, Now. No!
Dobby, get back here.
Dobby, please, no.
Harry Potter must say hes not going back to school.
I cant, Hogwarts is my home.
Then Dobby must do it, sir, for Harry Potters own good.
It spread as far as the eye could see, all over the floor.
One plumber said, Look at all that water.
The second plumber said, Yes, and that’s just the top of it.
Mr. Mason.
Vernon tells me that you’re a wonderful golfer.
I play, Occasionally.
Mrs. Mason.
.where do you get your beautiful suits?
Oh, all of my suits are tailor-made.
Dudley.
.wasn’t there something you wanted to say?
Pudding. Pudding?
What pudding?
I’m so sorry. Its my nephew. Hes very disturbed.
Meeting strangers upsets him. That’s why I kept him upstairs.
Well, we have ice cream.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.