سرفصل های مهم
14بخش
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمه‌ی بخش
فاج
بيا، هاگريد
خب؟
اگه
اگه کسي مي‌خواد چيزي بفهمه
کافيه دنبال عنکبوت‌ها راه بيفته
آره. اين‌طوري به نتيجه مي‌رسه
همين رو مي‌خواستم بگم
اوه، و وقتي من نيستم يکي بايد به فنگ غذا بده
پسر خوب
هاگريد راست ميگه
با رفتن دامبلدور، هر روز يه حمله ميشه
ببين
بيا
بيا، فنگ
بيا
چي؟
شنيدي که هاگريد چي گفت “دنبال عنکبوت‌ها برين”
دارن به سمت جنگل سياه ميرن
چرا عنکبوت؟ نميشد بگه: “دنبال پروانه‌ها برين”؟
اونجا يه چيزي داره تکون مي‌خوره گوش کن
مثل اين که بزرگ هم هست
بزرگ؟
هري. هري، اون ماشين خودمونه
حتماً تمام مدت اينجا بوده.
نگاش کن، از بس توي جنگل مونده وحشي شده
بيا، ممکنه ردشونو گم کنيم
هري، از اين وضع خوشم نمياد
هري، اصلاً از اين وضع خوشم نمياد
هيس
ميشه الان برگرديم؟
بيا
کي اونجاست؟
نترس
هاگريد؟
خودتي؟
ما دوست‌هاي هاگريد هستيم
و تو؟ تو آراگوگ هستي، مگه نه؟
بله
هاگريد هيچ‌وقت آدمي رو به گودال ما نفرستاده
اون توي دردسر افتاده.
توي مدرسه به بچه‌ها حمله شده
فکر مي‌کنن کار هاگريده
فکر مي‌کنن اون تالار اسرار رو باز کرده. مثل دفعه‌ي قبل
اين دروغه
هاگريد هيچ‌وقت تالار اسرار رو باز نکرده
پس تو هيولاي تالار اسرار نيستي؟ نه
اون هيولا توي قلعه متولد شده
مسافري از يه سرزمين دور منو در جيبش پيش هاگريد آورد
هري.
هيس
ولي اگه تو اون هيولا نيستي، پس چه موجودي 50 سال پيش اون دخترو کشت؟
ما در موردش صحبت نمي‌کنيم
يه موجود باستانيه که ما عنکبوت‌ها بيش از همه ازش مي‌ترسيم
ولي تا حالا اونو نديدي؟
من به جز جعبه‌اي که هاگريد منو توش نگه مي‌داشت هيچ جاي ديگه‌ي قلعه رو نديدم
اون دختر رو توي دستشويي پيدا کردن
وقتي منو متهم کردن هاگريد منو آورد اينجا
هري
چيه؟
خب، ممنونم
ما ديگه ميريم
ميرين؟
فکر نمي‌کنم
پسرها و دخترهام به دستور من به هاگريد صدمه نمي‌زنن
ولي نمي‌تونم اونا رو از خوردن گوشت تازه‌اي
که خودش با پاي خودش بين ما اومده، منع کنم
خداحافظ، دوست هاگريد
حالا مي‌تونيم هول بشيم؟
طلسمي بلدي؟
يکي، اما به اندازه‌ي کافي قوي نيست که از پس همه‌شون بربياد
وقتي به هرمايني نياز داريم کجاست؟
بيا بريم
آرانيا اگزومي
برو
شانس آورديم از اونجا فرار کرديم
آرانيا اگزومي
دستت درد نکنه.
قابلي نداشت
متن انگلیسی بخش
Fudge.
Come, Hagrid.
Well?
If…
If anybody was looking for some stuff…
…then all they’d have to do would be to follow the spiders.
Yep. That would lead them right.
That’s all I have to say.
Oh, and someone will need to feed Fang while Im away.
Good boy.
Hagrid’s right.
With Dumbledore gone, there’ll be an attack a day.
Look.
Come on.
Come on, Fang.
Come on.
What?
You heard what Hagrid said, Follow the spiders.
They’re heading to the Dark Forest.
Why spiders? Why couldn’t it be follow the butterflies?
There’s something moving over there, Listen.
It sounds like something big. Big?
Harry! Harry, its our car!
It must’ve been here all the time. And, look, the forest has turned it wild.
Come on, We don’t want to lose the trail.
Harry, I don’t like this.
Harry, I don’t like this at all. Shush!
Can we go back now?
Come on.
Who is it?
Don’t panic.
Hagrid?
Is that you?
Were friends of Hagrids.
And you? You’re Aragog, aren’t you?
Yes.
Hagrid has never sent men into our hollow before.
Hes in trouble. Up at the school, there have been attacks.
They think its Hagrid.
They think he opened the Chamber of Secrets. Like before.
That’s a lie.
Hagrid never opened the Chamber of Secrets.
Then you’re not the monster? No.
The monster was born in the castle.
I came to Hagrid from a distant land in the pocket of a traveler.
Harry. Shush.
But if you’re not the monster, then what did kill that girl 50 years ago?
We do not speak of it.
It is an ancient creature we spiders fear above all others.
But have you seen it?
I never saw any part of the castle but the box in which I was kept.
The girl was discovered in a bathroom.
When I was accused, Hagrid brought me here.
Harry! What?
Well, thank you.
Well just go.
Go?
I think not.
My sons and daughters do not harm Hagrid on my command.
But I cannot deny them fresh meat…
…when it wanders so willingly into our midst.
Goodbye, friend of Hagrid.
Can we panic now?
Know any spells?
One, but its not powerful enough for all of them.
Wheres Hermione when you need her?
Lets go!
Arania Exumai!
Go!
Glad were out of there.
Arania Exumai!
Thanks for that. Don’t mention it.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.