هری پاتر و یادگاران مرگ - قسمت اول

14 بخش

3بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

هری.

هری. هاگرید.

چی شد؟ بقیه کجان؟

هنوز کسی برنگشته؟

از اول دستمون رو خونده بودن مالی. هیچ شانسی نداشتیم.

خوب خداروشکر که شما دو تا سالم هستید.

مرگ خوارها منتظرمون بودن. کمین کرده بودن.

رون و تانکس باید تا الان می رسیدن.

بابا و فرد هم همین طور.

بیایید کمک!

زودباش. باید ببریمش توی خونه.

وای بچه ام.

-لوپین! -چی کار می کنی؟

چه موجودی اولین باری که هری پاتر توی هاگوارتز اومد به دفترم گوشه اتاقم بود؟

-زده به سرت؟ -چه موجودی؟

یه زردمبو.

بهمون خیانت شده.

ولدمورت می دونست که تو امشب جا به جا می شی.

باید مطمئن می شدم که تو یه بدل نیستی.

صبر کن.

آخرین کلمات آلبوس دامبلدور به ما دو نفر چی بود؟

“هری بهترین امید ماست. بهش اعتماد کنید”.

چی باعث شد لو بری؟

هدویگ به گمونم. سعی کرد ازم محافظت کنه.

ممنون.

لیاقتش رو داره. کارش حرف نداشت.

-اگه رون نبود من زنده نمی موندم. -واقعاً؟

چرا همیشه تعجب می کنی؟

ما آخر همه برگشتیم؟

جرج کجاست؟

حالت چطوره جرجی؟

مثل کله گنده ها…

چی گفتی؟

مثل کله گنده ها. متنفذ شدم.

متنفذ شدم فرد. نگرفتی؟

این همه شوخی توی دنیا برای گوش هست و تو متنفذ رو انتخاب کردی؟

خیلی بی نمکی.

ولی هنوزم از تو خوش قیافه ترم.

چشم باباقوری مرده.

ماندانگاس تا چشمش به ولدمورت خورد خودش رو غیب کرد.

برید به طرف پناهگاه.

این از اون چیزی که فکر می کردم خیلی فراتره.

-هفت تا؟ -هفت تا. (هورکراکس)جان پیچ؟

ممکنه هر جایی مخفی شده باشن.

تقسیم کردن روح به هفت قسمت…

-اگه کسی بتونه هر هفت جان پیچ رو نابود کنه… -می تونه ولدمورت رو نابود کنه.

به من اعتماد کن.

تو بهم دروغ گفتی. دروغ گفتی اولیوندر.

جایی تشریف می برید؟

دیگه کسی نباید بمیره.

به خاطر من

به خاطر تو؟

تو فکر می کنی چشم باباقوری به خاطر تو مرده؟

فکر می کنی جرج به خاطر تو گوشش کنده شده؟

ممکنه تو پسر برگزیده باشی رفیق ولی این قضیه گنده تر از این حرفاست.

همیشه گنده تر از این حرفا بوده.

-با من بیا. -چی، هرمیون رو جا بذارم؟

دیوونه شدی؟ بدون اون دو روز هم دووم نمیاریم.

یه وقت بهش نگی اینو گفتم ها.

تازه هنوز جادوی ردپا روی تو اجرا می شه.

-عروسی هم که دیگه نگو… -من به عروسی اهمیتی نمی دم.

ببخشید. ولی مهم نیست عروسی کی باشه. من باید برم دنبال جان پیچ ها بگردم.

تنها شانس ما برای شکستش همینه…

وهر چی بیشتر اینجا بمونیم اون قوی تر می شه.

حالا یه امشبه رو بی خیال شو رفیق.

یه رحمی بهش بکن.

فکر می کنی می دونه؟

منظورم اینه که اینا تیکه های روحش هستن. قسمتی از وجودش.

وقتی دامبلدور حلقه رو نابود کرد و تو دفتر خاطرات تام ریدل رو نابود کردی…

…باید یه چیزی حس کرده باشه.

برای نابود کردن بقیه جان پیچ ها باید پیداشون کنیم.

اونا کجا هستن؟

از کجا شروع کنیم؟

هر وقت حاضر شدید بگید.

لطفاً توجه کنید! امروز عروسی برادرتونه. حاضر بشید.

متن انگلیسی بخش

Harry.

Harry. Hagrid.

What happened? Where are the others?

Is no one else back?

They were on us right from the start, Molly. We didn’t stand a chance.

Well, thank goodness you two are all right.

The Death Eaters were waiting for us. It was an ambush.

Ron and Tonks should’ve already been back.

Dad and Fred as well.

Here!

Quick. Into the house.

Oh, my boy.

Lupin! What are you doing?

What creature sat in the corner the first time Harry Potter visited my office in Hogwarts?

Are you mad? What creature?!

A Grindylow.

We’ve been betrayed.

Voldemort knew you were being moved tonight.

I had to make sure you weren’t an impostor.

Wait.

The last words Albus Dumbledore spoke to the pair of us?

Harry is the best hope we have. Trust him.

What gave you away?

Hedwig, I think. She was trying to protect me.

Thanks.

Deserves that. Brilliant, he was.

I wouldn’t be standing here without him. Really?

Always the tone of surprise.

We the last back?

Where’s George?

How you feeling, Georgie?

Saint-like.

Come again?

Saint-like. I’m holy.

I’m holey, Fred. Get it?

The whole wide world of ear-related humor and you go for Im holey.

That’s pathetic.

Reckon I’m still better-looking than you.

Mad-Eyes dead.

Mundungu’s took one look at Voldemort and Disapparated.

Head for the Burrows.

This is beyond anything I imagined.

Seven? Seven…? A Horcrux.

They could be hidden anywhere.

To rip the soul into seven pieces…

If you did destroy each Horcrux… One destroys Voldemort.

Trust me.

You lied to me. Lied to me, Ollivander.

Going somewhere?

Nobody else is going to die. Not for me.

For you?

You think Mad-Eye died for you?

You think George took that curse for you?

You may be the Chosen One, mate, but this is a whole lot bigger than that.

It’s always been bigger than that.

Come with me. What, and leave Hermione?

You mad? We wouldn’t last two days without her.

Don’t tell her I said that.

Besides, you’ve still got the Trace on you.

We’ve still got the wedding… I don’t care about a wedding.

I’m sorry. No matter whose it is. I have to start finding these Horcruxes.

They’re our only chance to beat him…

and the longer we stay here, the stronger he gets.

Tonight’s not the night, mate.

We’d only be doing him a favor.

Do you think he knows?

I mean, they’re bits of his soul, these Horcruxes. Bits of him.

When Dumbledore destroyed the ring, you destroyed Tom Riddles diary…

he must have felt something.

To kill the other Horcruxes, we have to find them.

Where are they?

Where do we start?

Ready when you are.

Please pay attention! It’s your brothers wedding. Buck up.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.