12بخش

: انگاشته / بخش 12

12بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

‫استالسک ۱۲

‫به دور از چشم دنیا، شهری هست

‫که هر اتفاقی میتونه توش بیفته

‫و امروز، خانم‌ها و آقایان، تا ده

‫دقیقه دیگه، این اتفاق مطمئناً میافته

‫شما برای یه حرکت گازانبری زمانی

‫به دو تیم تقسیم شدن

‫ما تیم قرمز هستیم، که به ‫جلو حرکت می‌کنیم

‫برای تشخیص تیم‌ها از همدیگه

‫اینها رو می‌پوشین

،‫دوستان ما در اون طرف

،‫تیم آبی، به رهبری فرمانده ویلر

‫معکوس‌شده هستن

‫چرا نمیذارن ببینیمشون؟

‫شاید از اتفاقی که افتاده، خوشمون نیاد

‫یه ساعت دیگه، این جلسه‌ی

‫توجیهی واسشون برگزار شده

‫و بعدش در نزدیک‌ترین زمان ،‫ممکن به انفجار،‫روی تپه‌ی بالای مرکز انفجار ‫مستقر شدن

‫ماموریت اونا، پاکسازی بود

‫حالا، توی این جلسه قراره از

‫تجربیات اونا بهره‌مند بشیم

‫هردوتا تیم، ساعت‌مچی‌های دارای

‫شمارش معکوس دارن

‫ساعت‌ها، از عدد ده که واسه موقع ‫فروده، شمارش معکوس میره

‫تا صفر، که لحظه‌ی انفجاره

‫تیم آبی برعکسشه

‫همگی، سمت چپتونو نگاه کنین

،‫اگه موقعی که شمارش معکوس به صفر رسید ‫توی محل فرود نبودین، یعنی جا موندین

‫مفهوم شد؟

‫ما فرود میایم، و محل‌های فرود رو برای

‫تخلیه‌ی تیم آبی، پاکسازی می‌کنیم

‫ما یه جوری راهمونو

‫به داخل شهر باز می‌کنیم

،‫این ساختمون‌ها متروکه‌ان

‫ولی ما فهمیدیم که

‫یه درب چرخان وجود داره

‫انتظار پاسخ دو زمانه رو داشته باشین

‫اونا مهمات معکوس دارن؟

،‫معکوس، غیرهسته‌ای

‫دشمن‌های پیش‌رو، دشمن‌های

‫معکوس، همه‌شو دارن

،‫در اون طرف شهر

‫زمین تا بالای تپه‌ی بالای

‫مرکز انفجار، بالا میاد

‫یه واحد انشعابی وارد

‫این تونل شهر میشه

‫و میره تا به کف مرکز انفجار برسه

‫تیم آبی یه ورودی اینجا

‫تعبیه کرده

،‫بمب توی این سنگه

‫اون بالاشه، تا باعث

‫فروپاشی‌ای بشه که

‫اون حفره رو به طور کامل ببنده

‫چطوری باید اون بالا

‫بمب رو خنثی کنیم؟

‫قرار نیست خنثی‌ش کنیم.

انفجار

‫طبق برنامه اتفاق میافته

‫وظیفه‌ی ما اینه که توی خنثی‌سازی

‫بمب، شکست بخوریم

‫در حالی که واحد انشعابی، بدون اینکه

‫کسی بفهمه، ماموریتش رو با موفقیت انجام بده

‫که اون ماموریت چی هست؟

‫محرمانه‌ست، و لازم نیست شما بدونید

‫سوال احمقانه‌ی دیگه‌ای ندارین؟

‫خوبه.

خب، بریم

‫بریم آماده شیم

‫من میخواستم توی موج اول باشم

‫موج اولی وجود نداره

‫تیم قرمز و تیم آبی همزمان

‫عملیات رو انجام میدن

،‫ببین

‫اگه نمیتونی این طرز فکرت که همه چیزو بصورت

‫خطی میبینی بذاری کنار، سوار هلیکوپتر نشو

‫میخوای توی اون تیمی باشی که محتویات

‫کپسول رو برمیداره؟

‫قطعا

‫خب، اون ماییم

‫ما واحد انشعابی هستیم

‫فقط ما؟

،‫کسی که بدونه محتویات اون کپسول چیه

‫نمیتونه میدان نبرد رو ترک کنه

‫با خودم فکر کردم که احتمالا ‫خودمون بتونیم از پسش بر بیایم

‫فاصله‌‌ی بین عرشه‌ی ‫خصوصی و آب، ۱۲ متره

‫میتونی بپری؟

‫سی ثانیه

‫برین!

برین!

برین

‫یه موج انفجار داره ‫به سمتتون میاد

‫محکم بشینین

‫بلند شین

‫اونجا

‫خانم.

فکر کردیم از کشتی ‫پیاده شدین

‫خب، یواشکی برگشتم که

‫آندری رو سورپرایز کنم

‫رئیس رفت

‫خب، به آقای سیتور بگین که بیان اینجا پیش من

‫و به بقیه نگین

‫من این خراب‌کاری رو تمیز می‌کنم

‫مین‌

‫مین

‫پناه بگیرین

‫یه ای‌تی‌۴ کوفتی بدین به من

‫دخلشو بیارین، همین الان

‫یه کم پوشش بدین

‫حرکت کنین، حرکت کنین

‫بریم

‫حرکت کنین، حرکت کنین

‫ویلر

‫از اونجا بیا بیرون

‫زود باش

‫آیوز

‫واحد انشعابی.

اینجا

‫وقتمون داره تموم میشه،

بریم

‫اگه ما رو ببینن، همه‌ش

‫هیچ و پوچ میشه

‫باید حواسشونو پرت کنیم

‫نگران اونش نباش

‫به علامت من

‫آرپی‌جی، پایگاهو بزن

‫اون ساختمونو به ‫علامت من بزن

‫سه!

دو

‫یک!

آتش

‫آتش

‫بریم!

بریم

‫دیگه گیر افتادیم، نمیشه

‫رفت بیرون.

زود باش‫ ماهیر، میشنوی؟

‫اقدام نکنید.

تکرار می‌کنم، اقدام نکنید

‫دریافت شد

‫تکرار میکنم، اقدام نکنید

‫نیل

‫نیل

‫برو

‫ما چیزی نداریم که اونقدر بزرگ

‫باشه که بتونیم اینو منفجر کنیم

متن انگلیسی بخش

Stalsk-12.

Hidden from the world is a city

where anything can happen.

And today, ladies and gents,

for ten minutes, it most assuredly does.

You’ve been divided into two teams

for a temporal pincer movement.

We’re Red Team, moving forward.

In order to distinguish

the teams, you’ll wear these.

Our friends over there,

Blue Team, led by Commander

Wheeler, are inverted.

Why don’t they let us see them?

Maybe we won’t like what happened.

One hour from now,

they had this briefing.

Then, were dropped on the ridge above the hypocenter, as close in time to the detonation as possible.

Their objectives were clearance and clarification.

Now, this briefing has the

benefit of their experience.

Both teams have

countdown watches.

Ours counts down from ten, from landing

to zero to the explosion.

Blue Team is reversed.

Everybody, look to your left.

If you are not at the LZ at zero, you are not leaving.

Do you understand?

We drop in, clear LZs

for Blue Team evacuation.

We make our way

into the city proper.

These buildings are abandoned,

but we learned

there is a turnstile.

Expect a bitemporal response.

They’ll have inverse ordnance?

Inverse, conventional,

forward antagonists, inverted

antagonists, they have it all.

On the other side of the city,

the ground rises to the ridge

above the hypocenter.

A splinter unit will take this

tunnel from the city

to the floor of the hypocenter.

Blue Team located

an entrance here.

The bomb is in this rock,

high above,

to trigger a collapse,

sealing the cavern.

How do we defuse the bomb

up there?

We don’t.

The explosion

takes place as planned.

Now, our job is to fail

to defuse that bomb

while the splinter unit

achieves its task undetected.

Which is?

Need-to-know, and you don’t.

Any other stupid questions?

Good.

Well, let’s go.

Let’s get ready.

I wanted to be on the first wave.

There is no first wave.

Red Team and Blue Team

operate simultaneously.

Look,

don’t get on the chopper if you

can’t stop thinking in linear terms.

Now, you wanna be on the team that

lifts the contents of the capsule?

Absolutely.

Yeah, that’s us.

We’re splinter unit.

Just us?

No one who knows the contents of

that capsule can leave the field.

I thought we’d manage ourselves.

It’s 40 feet from the private deck to the water.

Can you jump it?

Thirty seconds!

Go!

Go!

Go!

We’re coming in on a shockwave.

Hang on, people.

On your feet!

There!

Ma’am.

We thought you’d gone ashore.

Well, I snuck back

to surprise Andrei.

Oh, the boss left.

Well, have Mr. Sator find me here.

And don’t tell the others.

I’ll get the mess.

Mines!

Mines!

Take cover!

Get me a goddamn AT4!

Take him out, now!

Provide some cover!

Move, move, move!

Let’s go!

Move, move, move!

Wheeler!

Get outta there!

Come on!

Ives!

Splinter unit.

Here.

We’re runnin’ out of time,

let’s go!

If they see us,

it’s all for nothing.

We need a distraction.

Don’t worry about that.

On my mark!

RPG, hit the base!

That building on my mark!

Three!

Two!

One!

Fire!

Fire!

Move!

Move!

We’re committed now.

Come on.

Mahir, do you copy?

Not clear.

I repeat, not clear!

Copy that.

I repeat, not clear!

Neil!

Neil!

Go!

We don’t have anything

big enough to blow this.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.