درس 08

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

‫نگاش کن، یه میمون ریزه میزه روی پشتته

‫همه‌ی پولهای توی کشو و ‫شکلات‌هات رو بده

‫بچه‌ها، من نمی‌تونم برسم

‫من برم دستشویی

‫من میرم نوشیدنی بخرم ‫باشه

‫هی زده به سرم ‫یا واقعا داره بهتون خوش می‌گذره؟

‫نمی‌دونم

‫انگار داره می‌گذره

‫خیلی عالیه داستی ‫ممنون دان

‫گفتم که ما روی شما دوتا تاثیر می‌ذاریم

‫توی این اتاق ‫یه مردی هست که با وجود کهولت سن ‫یه نینجای تئاتر بداهه‌ست

‫برد، نگو که همچین کاری کردی

‫چرا کردم ‫بدجوری هم کردم!

‫دان ویتک‫ خانوم‌ها و آقایان

خیلی‌خب ‫خیلی‌خب

‫تو فوق‌العاده‌ای

‫دان ‫بزنید به افتخار دان

‫می‌خوایم یکم «دست به کمر» ‫بازی کنیم

‫می‌دونی که چیه؟

‫معلومه که می‌دونم ‫عالیه

‫همه عاشقش می‌شن

‫میشه یکی دکمه‌هام رو ببنده؟ ‫بله

‫دستای دخترونه داره!

‫خیلی‌خب، می‌خوایم یه صحنه بازی کنیم ‫و به یه سری پیشنهاد نیاز داریم

‫میشه یه حیوون پیشنهاد کنید؟

‫راکون ‫پاندا

‫راکون خوبه ‫خیلی‌خب

‫آقا، کار شما چیه؟

‫متخصص پوستم

‫و به یه رابطه هم نیاز داریم

‫پدر و پسر

‫یه رابطه‌ی سالم پدر و پسری

‫یا طلاق چطوره؟

‫تازه حالا داری وارد بازی میشی داستی

‫آره، خوبه ‫طلاق خوبه

‫فقط به همینا نیاز داشتیم ‫دست بزنید

‫خیلی تاریکه

‫یالا عزیزم

‫بیا قبل از اینکه برسه ‫یکم خوش بگذرونیم

‫نه، صبر کن

گفتم که، نه؟ ‫تا طلاق قطعی نشده نه

درست نیست ‫بیخیال

‫تق تق

‫روحشم خبر نداره ‫داره وارد چی میشه

‫اومدی خونه

‫آره

‫کجا بودی؟

‫یه راکون رو بردم پیش متخصص پوست

‫هنوز هیچی نشده از دوتا پیشنهادها استفاده کرد

‫ترکونده

‫نمی‌خوای بپرسی این مرد غریبه ‫توی خونه‌ت کیه؟

‫آره رفیق، نمی‌خوای بدونی من کیم؟

‫می‌دونم کی هستی

‫دان، اگه اجازه بدی ‫می‌خوام برم تو کار زنت

‫خفه شو!

‫خفه شو و اینجوری حرف نزن!

‫وقتی توی اون پرواز با هم آشنا شدیم ‫من خیلی باهات خوب بود

‫به داستان‌های احمقانه‌ت که مدام می‌گفتی ‫گوش کردم ‫و از کلاهت تعریف کردم!

‫برد، باید جلوش رو بگیریم ‫داره می‌ترکونه

‫نمی‌فهمی داره چی میشه؟

‫چرا، دارم یه اتاق آدم رو می‌بینم ‫که به پدرم می‌خندند

‫فوق‌العاده‌ست ‫خیلی‌خب

یکم آب بخور نه، من آب نمی‌خوام

‫وای

‫من آب نمی‌خوام

‫من زنم رو می‌خوام

‫و صبحونه‌های یکشنبه توی «کرکر برل» رو می‌خوام

‫بردی، باید از صحنه بیاریمش پایین

‫تو فقط یکی رو می‌خواستی که به حرفات گوش کنه ‫اما من فقط حرف می‌زدم

‫هی ور ور ور

‫کی یاد می‌گیرم که دهن گشادم رو ببندم؟

‫جینی

‫جینی

‫جینی عزیزم

‫چرا داره از اسم واقعی مادرم استفاده می‌کنه؟

‫هی بابا؟

‫اینا واقعیه؟

‫تو و مامان طلاق گرفتید؟

‫می‌خواستم بهت بگم برد

‫پسرم، تو از کمپ تابستونی برگشتی!

‫من نمیرم کمپ تابستونی، ‫من بزرگ شدم

‫چرا دارید می‌خندید؟

‫من که بخشی از نمایش نیستم

‫تو بخشی از این خونواده هستی و ‫باید به پدرمادرت احترام بذاری

‫آره ‫خفه شید برد

‫خفه شید

‫من جزئی از نمایش نیستم!

‫اون چی؟

‫اونم هنوز هست؟

‫من پدرخونده دارم؟

‫اینکارا چیه؟

‫من یه تماشاچیم

‫برد، بیا بریم

‫یالا

میشه بری بیرون و ‫باهاش حرف بزنی؟

‫جواب منو نمیده ‫تقصیری هم نداره

‫می‌دونی، همش هم تقصیر تو نیست

‫نمیشه که بندازی گردن داستی

‫وقتی اون پیشنهاد طلاق رو داد ‫از طلاق من و جینی خبر نداشت

‫خبر داشتی! ‫خیلی ضایع بود دان

‫یکی به سن تو ‫فقط درصورتی عضو گروه تئاتر میشه

‫که زنش ترکش کرده باشه ‫یا زنش ترکش کرده ‫به‌خاطر اینکه عضو گروه تئاتر شده!

‫پس عمدی بود؟ ‫ نه، راستش

تو و برد مثل دوتا مرغ عاشقید ‫و به رابطه‌تون می‌نازید

‫وقت گیر بیارید همو میبوسید!

‫در همین حین بابای من ‫منو می‌پیچونه

‫شاید یکم حسودیم شد ‫فهمیدی؟

‫نمی‌دونستم می‌گرخی و ‫همه‌چی رو جلوی یه مشت اسکی‌باز مست ‫برملا می‌کنی

‫هی، چه مرگته؟ ‫ چیه؟ من که…

‫برو بیرون و همین حالا درستش کن

‫برو ‫باشه

‫شوخیت گرفته؟!

‫من اینو نگه می‌دارم

‫حالت خوبه؟

‫‫پدر مادرم طلاق گرفتند

‫پدر مادر منم همینطور

‫افتضاحه

‫آره فکر می‌کنم تقصیر من بوده

طلاق اونا هم به‌خاطر تو بوده؟

نمی‌دونم، امیدوارم که نباشه

‫من تازه همین دیشب فهمیدم

‫تو کی فهمیدی؟

‫وقتی بچه بودم ‫وقتی بچه بودی؟

‫پس شاید تقصیر تو بوده

‫بچه‌ی نق‌نقویی بودی؟

‫نمی‌دونم

‫می‌دونی؟ خبر نداشتن از جزئیات ‫باعث میشه فکر می‌کنم تقصیر تو بوده

‫نه نه نه، تو بچه‌ی نق‌نقویی نبودی عزیزم

‫برد رفیق چی داری به اون بچه میگی؟

‫بیخیال رفیق ‫می‌دونم بابت دیشب ناراحتی

‫به‌خاطر اتفاقی که افتاد متاسفم ‫باشه؟

‫نمی‌خواستم اون پیشنهاد طلاق رو بدم

‫فقط یه‌جورایی…از دهنم در رفت

‫می‌دونی چیه داستی؟ اشکالی نداره ‫ واقعا؟ آره ‫ ممنون برد

‫گوش کن، چرا نمیای داخل و ‫با دان حرف نمی‌زنی؟ اون یکم…

‫وای خدا

‫اون دیگه کیه؟

‫چه ماشین نازی داره

‫بابایی

‫اینجا چیکار می‌کنی؟ ‫ بیخیال، من چیکار می‌کنم؟

‫می‌خوام با دختر خوشگلم ‫کریسمس رو جشن بگیرم

‫نمی‌خوای تعطیلات رو با تنها پدر واقعیت باشی؟

‫چرا، بیا تو

‫بیا کلبه رو ببین ‫سلام راجر

‫خیلی باحاله

‫یالا زودباش

‫چرا اینقد یواش میای

‫دارم میام عزیزم

‫دعوتش کردی اینجا تا تلافی کنی؟

‫آره دقیقا!

‫خدافظ کرت، بهم زنگ بزن ‫ حتما، دفعه‌ی بعدی که اومدم توی شهر

‫اون باباشه، آره؟

‫و تو دعوتش کردی ‫مگه نه؟

‫آره شک نکن

‫نمی‌دونم دیشب از چی عقب موندم پسرا ‫اما داره خیلی جالب میشه

‫از روشت خوشم اومد برد هی هی هی

‫داری در احساسات رو باز می‌کنی برد

‫در احساسات بدجوری بازه ‫حالا هم هفته‌ی عاطفه‌هاست

‫خوبه، چون چندتا حس هست که ‫می‌خوام پرتشون کنم

‫خوبه، منم همینطور

‫تو از گریفی بیشتر از بچه‌های من ‫خوشت میاد

‫چی؟ ‫نخیرم

‫اون مدام توی تختت می‌خوابه

‫اما مگان و دیلان هیچوقت نمی‌خوابن

‫یعنی می‌خوای بیان توی تخت من ‫با من بخوابن؟!

‫وای خدا نه ‫حتی فکرشم نکن!

‫من که فکرش رو نمی‌کنم!

‫خودت بحثش رو پیش کشیدی ‫خوبه،

بهتره فکرش رو نکنی

خفه هی، تو خفه

تو خفه نه تو خفه

‫اون قرار نیست بخشی از چیز ویژه‌ای باشه ‫که امشب تدارک دیدیم ‫حتی فکرشم نکن

‫جدی؟

‫پس می‌خوای به آدریانا بگی امشب همه به اون چیز خاصی که واسه امشب تدارک دیدیم دعوتن ‫بجز پدرش

متن انگلیسی بخش

Look, it’s a cute tiny monkey on your back.

Give us all the money in the drawers and all the lollipops.

Guys, I can’t keep up.

I’m gonna hit the head.

I’ll get us a couple more drinks. Sure.

Hey, am I crazy or are you guys having a good time?

I don’t know.

I think we kind of are.

That’s wonderful, Dusty! Thanks, Don.

I told you we’d rub off on you two.

In this room right now, there’s a man who, despite his advancing years, is apparently an improv ninja.

Brad, you didn’t.

I did. I so did!

Don Whitaker, ladies and gentlemen!

All right. All right.

You are the greatest.

Don!

Let’s hear it for Don!

We’re gonna play

Do you know that one?

Of course I do! Awesome.

They’re gonna love this.

Can somebody do my Velcro? Yes.

He’s got tiny little girl arms!

Okay. We’re gonna do a scene, and we need some suggestions.

Can you suggest an animal?

Raccoon! A panda!

Raccoon, good! All right.

And, sir, what is your profession?

I’m a dermatologist.

And finally we need a human relationship.

Father and son!

A healthy father and son relationship.

Or how about a divorce?

Now you’re getting in the spirit, Dusty.

Yes. Okay. We’re taking “divorce”.

That’s all we need. Give it up!

That’s really dark.

Oh, come on, babe.

Just a little fun before he gets here.

No. Stop it. I told you, okay?

No canoodling until the divorce is finalized.

It’s not right. Come on.

Knock, knock.

He has no idea what he’s walking into!

You’re home!

Yes.

Where were you?

I took our raccoon to the dermatologist.

He got two of the suggestions already.

He’s on fire!

Aren’t you even gonna address the strange man in your home?

Yeah, bro, don’t you even want to know who I am?

I know who you are.

Don, if you’ll excuse me, I think I’m gonna start giving it to your wife.

Shut up!

Just shut up with that kind of talk!

When we met on that flight, I was really nice to you.

I listened to you tell your stupid story over and over again, and I complimented your hat!

Brad, we have to stop this. He’s killing!

Don’t you see what’s happening?

I do. I see a room of people laughing at my father.

It’s amazing. Okay.

Have some water. No, I don’t want water.

Oh!

I don’t want water!

I want my wife back.

And I want our Sunday brunches at the Cracker Barrel.

Braddie, we’ve got to get him off the stage.

All you needed was somebody to listen to you, and all I do is talk.

On and on and on.

When am I ever gonna learn to shut my big fat mouth?

Ginny.

Ginny.

My sweet Ginny.

Why is he using my mom’s real name?

Hey, Dad?

Is this true?

Are you and Mom divorced?

I wanted to tell you, Brad.

Son, you’re home from summer camp!

I don’t go to summer camp, I’m a grown man.

Why are you laughing?

I’m not part of this!

You are a part of this family, and you will respect your parents.

Yeah. Shut up!

Brad. Just shut up.

Let me out of this bit!

What about him?

Is he still around?

Do I have a stepdad?

Stop doing that to me!

I’m a paying customer!

Brad, let’s go.

Come on.

Will you please just go out there and talk to him?

He won’t talk to me, and I don’t blame him.

You know, it’s not really all your fault.

You can’t blame Dusty.

He couldn’t have known about Ginny and me when he made that improv suggestion.

You did know! It was pretty obvious, Don.

A guy your age either joins an improv group

because his wife left him, or his wife left him because he joined an improv group.

So you did it on purpose? No! Well…

You and Brad are all lovey-dovey and smug about your relationship.

I mean, you make out every chance you get.

Meanwhile, my dad’s ditching out on me.

Maybe I got a little jealous, all right?

Look, I didn’t think you were gonna freak out and spill your guts to a room full of drunken skiers!

Hey. What is wrong with you? What? I didn’t…

Go out there and fix this right now.

Go! All right.

Are you serious?

I’m keeping this.

Are you okay?

My parents are divorced.

Mine, too.

Sucks.

Yeah.

I think it was my fault.

Was yours your fault, too?

I don’t know. I hope not.

I just found out last night.

When did you find out?

I was a baby. When you were a baby?

Maybe it was your fault.

Were you a difficult baby?

I don’t know.

You know what? Your lack of specifics leads me to believe it was your fault.

No, no, no! You were not a difficult baby, sweetheart.

Brad, dude, what are you telling the kid?

Come on, man. I know you’re upset about last night.

I’m sorry about what happened, okay?

I didn’t mean to give that improv suggestion.

It just… It just kind of slipped out.

Know what, Dusty? It’s okay.

Really?

Yeah.

Thanks, Brad.

Look, why don’t you come in and talk to Don? He’s feeling a little…

Oh, my gosh.

I wonder who that could be?

What a nice truck!

Daddy!

What are you doing here? Come on. What am I doing?

I want to celebrate Christmas with my perfect little girl.

Don’t you want to spend the holidays with your one true real dad?

Yeah, come on!

Let’s come see the cabin. Hey, Roger.

It’s so cool!

Come on, hurry.

You’re going too slow.

I’m coming, sweetheart.

You invite him all the way up here just to get back at me?

Yeah, I did.

Bye, Kurt! Call me! Yeah, next time I’m in.

That’s her dad, yeah?

And you invited him, too, didn’t you?

I sure did, yep.

I don’t know what I missed, but this is getting good, boys.

I like your style, Brad. Hey, hey, hey.

You’re opening up the harbor, Brad.

The harbor is wide open, and it’s Fleet Week!

All right, good. ‘Cause I got a few boats that want to set sail.

Yeah, good. So do I.

You favor little Griffy over my kids.

What? I do not!

He gets to sleep in your bed all the time.

Megan and Dylan never get to.

You want them to sleep in my bed with me?

God, no! Don’t you ever think about it!

I’m not thinking about it!

You brought it up.

Good! You better not.

Shut up!

Hey, you shut up.

You shut up!

No, you shut up!

Well, he’s not gonna be part of that special thing we got planned tonight, if that’s what you’re thinking.

Oh, yeah?

So you’re gonna tell Adrianna that everyone’s invited to that “special thing” we have planned for tonight, except her dad.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.