سرفصل های مهم
13بخش
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
بریم سر وقتشون
بخوابین بخوابین
بخوابین رو زمین یالا بخوابین رو زمین
بخواب بخواب بذار مورفین بزنم
بجنبین برین این مرد رو از اینجا ببرین
انجیلم انجیلم، انجیلم
وایسین وایسین، وایسین
انجیلم، انجیلم، انجیلم
باشه
میری خونه، دزموند
ستیغ ارهای رو گرفتیم
صبر کنین صبر کنین دزموند
دزموند
تمام مدت دعا میکردم
همهش دعا میکردم “خدایا، کمکم کن یکی دیگه رو بیارم”
اونو که میرسوندم، میگفتم “خب، خدایا، کمکم کن یکی دیگه رو بیارم”
به نظرم هر کسی که سعی کنه اعتقاد راسخ کسی رو معدول کنه در اشتباهه
حالا چه ارتش باشه چه چیز دیگه
،وقتی آدم اعتقادش راسخ باشه دیگه کسی جلودارش نیست
این هویت آدمه
با اینکه اون چیزها رو در مورد حمل اسلحه بهش گفتم
که اگه اسلحه دستش نگیره اصلاً یار من نیست
ولی در نهایت
که فهمیدم اون یکی از شجاعترین آدمهای دنیاست
،و اینکه در آخر جون منو نجات داد قضای روزگار بود
خون تمام صورت و چشمهای اون سربازو گرفته بود
همونجا افتاده بود و صدا میزد تا پزشک بیاد پیشش
آب قمقمهم رو با کمی بانداژ برداشتم و صورتش رو شستم
و وقتی اون خون از رو صورتش پاک شد چشمهاش باز شد
یه دفعه جون گرفت
“بهم گفت “فکر کردم کور شدم
و اگه چیزی جز اون لبخندی که بهم زد نصیبم نشده بود
همین اجر برام کافی بود
متن انگلیسی بخش
Let’s go to work
Down Get down
Get on the ground On the ground Now
Lay down, lay down I got the morphine
Let’s go, let’s get these men out of here
My Bible My Bible My Bible
Stop Stop, stop, stop Stop
My Bible, my Bible, my Bible
Okay
You’re going home, Desmond
We’ve taken Hacksaw
Hold up, hold up Desmond
Desmond
I was praying the whole time
I just kept praying, “Lord, please help me get one more”
When I got this, I said, “Lord, please help me get one more”
I would say anyone is wrong to try to compromise somebody’s conviction
I don’t care whether it’s army or what it is
When you own a conviction, that is not a joke
That’s what you are
Even though I said those things to him in regard to carrying a rifle,
then he would never be by my damn side at all unless he had a rifle
But then, in the long run,
finding out that he was one of the bravest persons alive And then to have him end up saving my life
was the irony of the whole thing
Blood had run down into the fella’s face and eyes
He was laying there just groaning and calling for a medic
I took water from my canteen, got some bandage, and I washed his face
And when I was washing his eyes, his eyes came open
Man, he just lit up
He says, “I thought I was blind”
And if I hadn’t got anything more out of the war
than that smile he gave me, I’d have been well repaid
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.