14بخش

: شوالیه تاریکی / بخش 14

14بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

اينجا جاييه که اونا آورده بودنش، گوردون بعد از اينکه افرادت تحويلش داده بودن

اينجا جاييه که اون مُرد

ميدونم، من اينجا بودم. سعي ميکردم نجاتش بدم

اما اين کار رو نکردي

نمي تونستم … چرا، مي تونستي. اگه به من گوش داده بودي

اگه به جاي سر و کله زدن با شيطان سعي ميکردي جلوي فساد و تباهي رو بگيري

!سعي ميکردم با خلافکارها بجنگم

اگه ميدونستي چي رو از دست دادم به خودت اجازه نميدادي کارِت رو توجيه کني

تا حالا شده مجبور بشي به کسي که خيلي دوستش داري بگي که همه چي مرتب ميشه در حالي که ميدوني اينطور نيست؟

خب، آماده اي که بفهمي چه احساسي داره، گوردون

پس ميتوني به چشم هاي من نگاه کني و بهم بگي که متأسفي

نبايد به خانواده‌ي من آسيبي برسوني. نه. فقط کسي که خيلي دوستش داري

خب، اين همسرته؟

اسحه رو بذار کنار دنت. هاروي، اسلحه رو بذار کنار

خواهش ميکنم. خواهش ميکنم هاروي. خواهش ميکنم

لعنتي. اسلحه رو از خانواده‌ي من بگير اون طرف

يه برنده داريم

نه، جيم، جلوش رو بگير ! هاروي

اجازه نده !متأسفم

!بخاطر همه چي

خواهش ميکنم به پسرم آسيبي نرسون

پليس هات رو آوردي؟

تنها چيزي که اونا ميدونن اينه که اين يه موقعيت اضطراريه

اونا نميدونن کي يا چي، فقط دارن. يه محدوده‌ي عملياتي درست ميکنن

فکر ميکني ميخوام از اين ماجرا فرار کنم؟

!فراري از اين ماجرا وجود نداره

نميخواي که به يه پسر بچه آسيب برسوني، هاروي

اين در مورد چيزي که ميخوان نيست اين در مورد چيزيه که عادلانه ـست

شما فکر مي کرديد که ما مي تونيم در يک دوره‌ي ناپاک، آدم هاي پاکي باشيم

اما اشتباه ميکرديد

دنيا بيرحمه… و تنها رفتار در يک دنياي بيرحم… شانسه

بيطرف. بدون تعصب. عادلانه

پسرش هم همون شانسي که رو که اون داشت، داره

پنجاه پنجاه

اتفاقي که براي ريچل افتاد شانس نبود

ما براي اين کار تصميم گرفتيم. ما سه تا

پس چرا فقط من تنها کسي بودم که همه چيزش رو از دست داد؟

اينطور نبود

!جوکر منو انتخاب کرد

چون که تو بهترينِ ما بودي

اون ميخواست ثابت کنه که حتي آدمي به خوبي تو هم ميتونه بد بشه

و حق با اون بود

تو اسلحه بدست گرفتي، هاروي

پس به طرفي افرادي که مقصرن نشونه بگير

عادلانه ـست

اول تو

شانس من

هاروي، حق با توئه. مرگ ريچل تقصير من بود

به پسرت بگو همه چي درست ميشه

دروغ بگو .. مثل من که دروغ گفتم

همه چي درست ميشه، پسرم

بابا! بابا، حالش خوبه؟

متشکرم

مجبور نيستي از من تشکر کني

چرا، مجبورم

جوکر پيروز شد

پيگيري هاي هاروي، تمام چيزهايي که بخاطرشون جنگيد، ناتمومه

تمام فرصت هايي که براي درست کردن شهر مون داشتيم با اعتبار هاروي از بين ميره

روي اون حساب ميکرديم

جوکر بهترينِ ما رو انتخاب کرد و از بين برد

مردم اميدشون رو از دست خواهند داد

اينطور نميشه

هرگز نبايد بفهمن که اون چيکار کرد

پنج مُرده! دو تاشون پليس بودن

نمي توني اين رو بپذيري

اما جوکر نميتونه پيروز بشه

گاتهام به قهرمان واقعيش احتياج داره

نه … ـ يا بعنوان يه قهرمان ميميري

يا به حد کافي زنده مي موني تا خودت رو ببيني که تبديل به يه تبهکار شدي

اين کارها رو ميتونم انجام بدم. چون بر خلاف دنت من يه قهرمان نيستم

من اون آدما رو کشتم. اين چيزيه که مي تونم باشم

نه، نه نمي توني. تو اينطوري نيستي

من چيزي هستم که گاتهام نياز داره که باشم

اين موضوع رو فراخواني کن

يک قهرمان. نه قهرماني که شايستگي اش رو داشتيم بلکه قهرماني که بهش نياز داشتيم

فردي کمتر از يک شواليه‌ي درخشان نبود

اونا در تعقيبت خواهند بود. تو منو تعقيب خواهي کرد. تو منو محکوم خواهي کرد

سگ ها رو بدنبالم بفرست. چون اين چيزيه که بايد اتفاق بيفته

چون گاهي اوقات حقيقت خيلي هم خوب نيست

گاهي اوقات مردم شايستگي بيشتري دارند

گاهي اوقات مردم نتيجه‌ي خوب ايمان شون رو مي بينند

متن انگلیسی بخش

This is where they brought her, Gordon, after your men handed her over.

This is where she died.

I know, I was here…

trying to save her. But you didn’t.

I couldn’t.

Yes, you could’ve. If you’d listened to me.

If you stood up against corruption instead of doing your deal with the devil.

I was trying to fight the Mob!

You wouldn’t dare try to justify yourself if you knew what I’d lost.

Have you ever had to talk to the person you loved most tell them it’s gonna be all right, when you know it’s not’?

Well, you’re about to know what that feels like, Gordon.

Then you can look me in the eye and tell me you’re sorry.

You’re not going to hurt my family. No.

Just the person you love most.

So is it your wife?

Put the gun down, Harvey.

Harvey, put down the gun.

Please. Please, Harvey. Please.

Oh, goddamn it.

Will you stop pointing that gun at my family?

We have a winner.

No, Jim, stop him!

Harvey. Don’t let him…

I’m sorry!

For everything.

Please don’t hurt my son.

You brought your cops?

All they know is there’s a situation.

They don’t know who or what. They’re just creating a perimeter.

You think I wanna escape from this?

There is no escape from this.

You don’t wanna hurt the boy, Harvey.

It’s not about what I want, it’s about what’s fair!

You thought we could be decent men in an indecent time.

But you were wrong.

The world is cruel. And the only morality in a cruel world…

is chance.

Unbiased.

Unprejudiced.

Fair.

His son’s got the same chance she had.

Fifty-fifty.

What happened to Rachel wasn’t chance. We decided to act.

We three.

Then why was it me who was the only one who lost everything?

It wasn’t. The Joker chose me.

Because you were the best of us.

He wanted to prove that even someone as good as you could fall.

And he was right.

You’re the one pointing the gun, Harvey.

So point it at the people responsible.

Fair enough.

You first.

My turn.

Harvey, you’re right.

Rachel’s death was my fault.

Tell your boy he’s gonna be all right, Gordon.

Lie…

like I lied.

It’s going to be all right, son.

Dad? Daddy, is he okay?

Thank you. You don’t have to thank me.

Yes, I do.

The Joker won.

Harvey’s prosecution, everything he fought for undone.

Whatever chance you gave us at fixing our city dies with Harvey’s reputation.

We bet it all on him.

The Joker took the best of us and tore him down.

People will lose hope.

They won’t.

They must never know what he did.

Five dead.

Two of them cops. You can’t sweep that

But the Joker cannot win.

Gotham needs its true hero.

No. You either die a hero…

or you live long enough to see yourself become the villain.

I can do those things…

because I’m not a hero, not like Dent.

I killed those people. That’s what I can be.

No, no, you can’t. You’re not.

I’m whatever Gotham needs me to be.

Call it in.

A hero.

Not the hero we deserved, but the hero we needed.

Nothing less than a knight shining.

They’ll hunt you.

You’ll hunt me.

You’ll condemn me.

Set the dogs on me.

Because that’s what needs to happen.

Because sometimes the truth isn’t good enough.

Sometimes people deserve more.

Sometimes people deserve to have their faith rewarded.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.