هری پاتر و یادگاران مرگ - قسمت دوم

14 بخش

10بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

تو زنده نگهش داشتي که بتونه در لحظه‌ي مناسب بميره؟

اونو بزرگ کردي، مثل خوکي که مي‌پرورونن تا بعد اونو بکشن.

يعني مي‌خواي بگي بالاخره به اين پسر علاقه پيدا کردي؟

اکسپکتوپاترونوم!

لي‌لي!

بعد از اين همه سال؟

تمام مدت.

پس، وقتي زمانش رسيد…

…پسره بايد بميره؟

بله.

اون بايد بميره. و خود ولدمورت بايد اين کارو انجام بده.

اين ضروريه.

  • کجا بودي؟ - فکر کرديم رفتي به جنگل.

الان دارم ميرم اونجا.

ديوونه شدي؟ نه.

نمي‌توني خودتو تحويل بدي.

چي شده، هري؟

چي رو فهميدي؟

بي دليل نيست که اونا رو حس ميکنم.

جان پيچ ها رو ميگم.

فکر کنم مدتيه که اينو مي‌دونم.

به نظرم شما هم متوجه شدين.

  • منم باهات ميام. - نه، شما ماره رو بکشين.

اگه ماره رو بکشين فقط خودش مي‌مونه.

من آماده‌ي مردنم.

سنگ زندگي مجدد.

خيلي شجاع بودي، عزيزم.

چرا اينجا هستين؟ همه‌تون.

ما هرگز ترکت نکرديم.

درد، درد داره؟

مردن؟

سريع‌تر از به خواب رفتنه.

ديگه تقريباً رسيدي، پسرم.

متأسفم.

هرگز نمي‌خواستم هيچ کدومتون به خاطر من بميرين.

و ريموس، پسرت…

بقيه بهش ميگن پدر و مادرش براي چي مُردن.

يه روز، اون درک ميکنه.

شما پيشم مي‌مونين؟

تا آخرين لحظه.

و اون نمي‌تونه شما رو ببينه؟

نه.

مي‌دوني که ما اينجاييم.

نزديکم بمون.

هميشه.

هيچ اثري ازش نيست، سرورم.

فکر مي‌کردم بياد.

متن انگلیسی بخش

You’ve kept him alive so that he can die at the proper moment.

You’ve been raising him like a pig for slaughter.

Don’t tell me now that you’ve grown to care for the boy?

Expecto Patronum.

Lily.

After all this time?

Always.

So when the time comes…

…the boy must die?

Yes. He must die.

And Voldemort himself must do it.

That is essential.

Where’ve you been?

We thought you went to the forest. I’m going there now.

Are you mad? No.

You can’t give yourself up to him.

What is it, Harry?

What is it you know?

There’s a reason I can hear them…

…the Horcruxes.

I think I’ve known for a while.

And I think you have too.

I’ll go with you. No, kill the snake.

Kill the snake and then it’s just him.

I’m ready to die.

The Resurrection Stone.

You’ve been so brave, sweetheart.

Why are you here?

All of you?

We never left.

Does it, Does it hurt?

Dying?

Quicker than falling asleep.

You’re nearly there, son.

I’m sorry.

I never wanted any of you to die for me.

And, Remus, your son…

Others will tell him what his mother and father died for.

One day, he’ll understand.

You’ll stay with me?

Until the end.

And he wont be able to see you?

No.

We’re here, you see.

Stay close to me.

Always.

No sign of him, my Lord.

I thought he would come.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.