سرفصل های مهم
12بخش
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
اشتباهی اون بخش ها رو می گشتم. چه طور ممکنه این قدر خنگ باشم؟
چند هفته پیش اینو برای یه کم مطالعه جزئی از کتابخونه گرفتم.
مطالعه جزئی؟
معلومه! ایناهاش!
نیکلاس فلامل تنها سازنده ی سرشناس سنگ جادوست.
سازنده ی چی؟
راستشو بگین، تا حالا کتاب دستتون گرفتین؟
سنگ جادو ماده ای و دارای نیرو های حیرت انگیز است.
این سنگ هر فلزی را به طلای ناب تبدیل می کند…
و اکسیر حیاط نیز از همین سنگ به دست می آید و هر کس آن را بنوشد جاودانه خواهد زیست
- جاودانه؟
- یعنی هیچ وقت نمی میره.
معنیش رو خودم می دونم!
درحال حاضر تنها سنگ جادوی موجود،متعلق به آقای نیکلاس فلامل
کیمیاگر برجسته است که سال گذشته سالروز 665 سالگیش را جشن گرفت
این همون چیزیه که پشمالو ازش مراقبت می کنه.
همون چیزیه که زیر اون دریچه س. سنگ جادو.
نمی خوام بی ادبی کنم، اما امروز حال خوشی برای پذیرایی از شما ندارم.
ما قضیه سنگ جادو رو می دونیم.
- ما فکر می کنیم اسنیپ می خواد اون رو بدزده. شما هنوز از فکر اون بیرون نیومدین؟
هاگرید، ما می دونیم اون دنبال سنگ جادو هست
فقط دلیلش رو نمی دونیم.
اسنیپ یکی از اساتیدیه که از اون سنگ مراقبت می کنه.
نمی خواد اونو بدزده.
چی؟
درست شنیدی.
حالا، بجنبین، امروز یه ذره سرم شلوغه.
یه دقیقه صبر کن،
اون یکی از معلم هاست؟
معلومه، حتماً چیزهای دیگه ای هم برای محافظت از سنگ جادو وجود داره، نه؟
- طلسم ها،افسون ها.
- درسته.
از من می پرسین، این کار وقت تلف کردنه.
هیچ کس نمی تونه از جلوی پشمالو رد بشه.
هیچ احدی راهش رو نمی دونه، به جز من و دامبلدور.
نباید اینو بهتون می گفتم.
نباید این رو بهتون می گفتم.
- هاگرید، این دقیقاً چیه؟
- این؟
این…
من می دونم این چیه.
ولی، هاگرید، اینو از کجا اُوردی؟
اینو بردم.
از یه غریبه که توی رستوران دیدم.
راستش، انگار خیلی خوشحال بود که از شر این خلاص شده.
این یه…
یه اژدهاست؟
این یه اژدهای معمولی نیست. این یه دندانه دار نروژیه.
برادرم چارلی توی رومانی با اینا سر و کار داره.
خوشگل نیست؟
قربونش برم الهی.
ببین، مامانش رو می شناسه.
سلام، نوربرت.
- نوربرت؟
- باید یه اسمی داشته باشه دیگه، مگه نه؟
مگه نه، نوربرت؟
البته، باید یه ذره آموزش ببینه.
اون دیگه کیه؟
مالفوی.
خدای من.
هاگرید همیشه دلش می خواست یه اژدها داشته باشه.
اولین باری که دیدمش اینو بهم گفت.
این دیوونگیه.
بدتر از اون، این که مالفوی قضیه رو فهمیده.
- سر در نمیارم. مگه این بده؟
- خیلی هم بده.
شب به خیر.
هیچ چیزی، بازم می گم، هیچ چیزی نمی تونه…
…پرسه زدن شبانه یه شاگرد رو در مدرسه توجیه کنه.
برای همین، به خاطر این کارتون، پنجاه امتیاز از گروهتون کم میشه.
- از هر کدومتون.
برای این که مطمئن بشم دیگه این اتفاق نمیفته…
هر چهارتاتون مجازات می شین.
ببخشید، پرفسور، مثل این که اشتباه شنیدم.
فکر کردم گفتین هر چهارتامون.
نه خیر، درست شنیدین.
با این که نیتتون خیر بوده، اما شما هم ساعت ها از تختتون بیرون بودین.
و به همراه هم کلاسی هاتون مجازات می شین.
حیف که دیگه نمی ذارن مثل قدیم بچه ها رو تنبیه کنیم.
یه زمانی بچه ها رو توی دخمه ها از انگشت پا آویزون می کردیم.
چقدر دلم برای شنیدن جیغ هاشون تنگ شده.
امشب مجازاتتون رو با هاگرید می گذرونین.
یه کار کوچولو توی جنگل سیاه داره.
خیلی متأسفم، هاگرید.
خدای من، نکنه هنوز تو فکر اون اژدهای لعنتی هستی؟
نوربرت رفته.
دامبلدور اونو به رومانی فرستاد تا ازش مراقبت کنن.
خب، این که خوبه، نه؟ پیش هم نوع هاش زندگی می کنه.
آره اما اگه از رومانی خوشش نیاد چی؟
اگه بقیه اژدهاها باهاش خوب نباشن چی؟ هرچی باشه اون هنوز یه بچه س.
به خاطر خدا، خودت رو جمع و جور کن، مرد.
قراره به جنگل بری.
زیاد باهاشون خوش رفتاری نکن.
جنگل؟
فکر کردم شوخی می کنی. ما که نمی تونیم اون جا بریم.
شاگرد ها اجازه ندارن برن اون جا. و اون جا پر از…
…گرگینه س.
چیز هایی بدتر از گرگینه هم بین اون درخت ها هست.
از این بابت مطمئن باش.
شب خوش.
خب
بیاین بریم.
متن انگلیسی بخش
I had you looking in the wrong section. How could I be so stupid?
I checked this out weeks ago for a bit of light reading.
This is light?
Of course! Here it is!
Nicholas Flamel is the only known maker of the Philosopher’s Stone.
The what?
Honestly, don’t you two read?
“The Philosopher’s Stone is a legendary substance with astonishing powers.
It’ll transform any metal into pure gold…
…and produces the Elixir of Life which will make the drinker immortal.”
- Immortal? - It means you’ll never die.
I know what it means!
“The only Stone currently in existence belongs to Mr. Nicholas Flamel…
…the noted alchemist who last year celebrated his 665th birthday.”
That’s what Fluffy’s guarding.
That’s what’s under the trap door. The Philosopher’s Stone.
Don’t wish to be rude, but I’m in no state to entertain.
We know about the Philosopher’s Stone.
- We think Snape’s trying to steal it. - Are you still on about him?
We know he’s after it. We don’t know why.
Snape is one of the teachers protecting the Stone. He won’t steal it.
What?
You heard. Come on, I’m a bit preoccupied today.
Wait a minute. “One of the teachers”?
There are other things defending the Stone, aren’t there?
- Spells, enchantments. - Right.
Waste of bloody time, if you ask me.
Ain’t no one gonna get past Fluffy.
Ain’t a soul knows how, except for me and Dumbledore.
I shouldn’t have told you that. I should not have told you that.
- Hagrid, what exactly is that? - That? It’s…
I know what that is!
But, Hagrid, how did you get one?
I won it. Off a stranger I met down at the pub.
Seemed quite glad to be rid of it, as a matter of fact.
Is that…
…a dragon?
That’s not just a dragon. That’s a Norwegian Ridgeback.
My brother works with these in Romania.
Isn’t he beautiful? Oh, bless him. Look, he knows his mummy.
Hello, Norbert.
- Norbert? - He’s gotta have a name, don’t he?
Don’t you, Norbert?
He’ll have to be trained up a bit, of course.
Who’s that?
Malfoy.
Oh, dear.
Hagrid always wanted a dragon. Told me so the first time I met him.
It’s crazy. And worse, Malfoy knows.
- I don’t understand. Is that bad? - It’s bad.
Good evening.
Nothing, I repeat, nothing…
…gives a student the right to walk about at night.
Therefore, as punishment for your actions, 50 points will be taken.
- 50?! - Each.
To ensure it doesn’t happen again…
…all four of you will receive detention.
Excuse me, professor, perhaps I heard you wrong.
I thought you said the four of us.
No, you heard me correctly.
Honorable as your intentions were, you too were out of bed after hours.
You will join your classmates in detention.
A pity they let the old punishments die.
Was a time detention found you hanging by your thumbs in the dungeons.
God, I miss the screaming.
You’ll be serving detention with Hagrid tonight.
He’s got a little job to do inside the Dark Forest.
A sorry lot, this, Hagrid.
Good God, you’re not still on about that bloody dragon, are you?
Norbert’s gone.
Dumbledore sent him off to Romania to live in a colony.
That’s good, isn’t it? He’s with his own kind.
What if he don’t like Romania?
What if the other dragons are mean to him? He’s only a baby.
For God’s sake, pull yourself together. You’re going into the Forest.
Got to have your wits about you.
The Forest? I thought that was a joke. We can’t go in there.
Students aren’t allowed. And there are…
…werewolves.
There’s more than werewolves in those trees.
You can be sure of that.
Nighty-night.
Right. Let’s go.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.