15بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

در اون جاست.

حالا چی کار کنیم.

معلومه دیگه، نیست؟

باید بازی کنیم تا از این اتاق رد بشیم.

هری، تو جای خونه خالی فیل وایسا.

هرمیون، تو جای رخ طرف وزیر وایسا.

منم، جای اسب بازی می کنم.

حالا چی کار کنیم؟

خب، اول سفید بازی می کنه.

و بعدش…

…نوبت ماست.

رون، تو که فکر نمی کنی…

این مثل شطرنج جادویی واقعی باشه، نه؟

D-5 تو که اون جایی، برو به.

آره، هرمیون.

فکر کنم قراره این درست یه شطرنج جادویی باشه.

E-4 رخ بره به!

C-3 سرباز بره به.

  • صبر کن ببینم.
  • درست فهمیدی، هری.

وقتی من حرکت کنم، وزیر منو می زنه.

بعد تو می تونی شاه رو کیش کنی.

  • نه. رون، نه!
  • موضوع چیه؟

  • اون می خواد خودشو فدا کنه. نه، باید یه راه دیگه هم باشه!

می خواین جلوی اسنیپ رو بگیرین که اون سنگ رو برداره یا نه؟

هری، این تویی که باید ادامه بدی. مطمئنم.

نه من. نه هرمیون. تو.

H-3 اسب به.

کیش.

رون!

نه، تکون نخور! یادت باشه، هنوز داریم بازی می کنیم.

کیش و مات.

مواظب رون باش. بعد برو جغد دونی.

یه یادداشت برای دامبلدور بفرست. رون راست می گه.

من باید ادامه بدم.

تو موفق می شی، هری. تو جادوگر بزرگی هستی. واقعاً بزرگ.

به پای تو نمی رسم.

من؟ من فقط کتاب ها رو از حفظ هستم و باهوشم. چیز های مهم تری هم هست.

دوستی و شجاعت. هری، مواظب خودت باش.

تو؟

نه، امکان نداره. اسنیپ، اون بود که…

آره، بهش میاد از این کار ها بکنه، نه؟

با این وجود اون، کی شک می کرد…

…به پرفسور کوییرل بیچاره؟

اما اون روز، موقع بازی کوییدیچ، اسنیپ می خواست منو بکشه.

نه پسر جون. من می خواستم تو رو بکشم!

و باور کن اگه ردای اسنیپ آتیش نگرفته بود و ارتباط چشمی من قطع نمی شد…

…شاید موفق می شدم.

حتی با اون ضد طلسم های مسخره ای که اسنیپ زیر لب می خوند.

اسنیپ می خواست جون منو نجات بده؟

از همون اول می دونستم برام مشکل سازی، مخصوصاً بعد از شب هالووین.

  • پس تو اون غوله رو آزاد کردی؟
  • خیلی خوبه، پاتر، آره.

متأسفانه، اسنیپ گول نخورد.

موقعی که همه دخمه ها رو می گشتن، اسنیپ اومد طبقه سوم که جلوی منو بگیره.

اون، البته، دیگه هیچ وقت به من اعتماد نداشت.

دائم منو تعقیب می کرد. اما کور خونده بود.

من هیچ وقت تنها نیستم. هیچ وقت.

حالا، این آیینه چطوری کار می کنه؟

من آرزوی خودم رو می بینم.

می بینم که سنگ تو دستمه. اما چطور اونو گیر بیارم؟

از پسره استفاده کن.

بیا اینجا، پاتر! حالا!

بهم بگو، چی می بینی؟

متن انگلیسی بخش

There’s the door.

Now what do we do?

It’s obvious, isn’t it? We’ve got to play our way across the room.

Harry, you take the empty bishop’s square.

Hermione, you’ll be the queen-side castle.

As for me, I’ll be a knight.

What happens now?

Well, white moves first.

And then…

…we play.

Ron, you don’t suppose this is going to be like…

…real wizard’s chess, do you?

You there, d5.

Yes, Hermione.

I think this is gonna be exactly like wizard’s chess.

Castle to e4!

Pawn to c3!

  • Wait a minute. - You understand right, Harry.

Once I make my move, the queen will take me.

Then you’re free to check the king.

  • No. Ron, no! - What is it?

  • He’s going to sacrifice himself. - No, there must be another way!

Do you wanna stop Snape from getting that Stone or not?

Harry, it’s you that has to go on. I know it.

Not me. Not Hermione. You.

Knight to h3.

Check.

Ron!

No, don’t move! Don’t forget, we’re still playing.

Checkmate.

Take care of Ron. Then go to the owlery.

Send a message to Dumbledore. Ron’s right.

I have to go on.

You’ll be okay, Harry. You’re a great wizard. You really are.

Not as good as you.

Me? Books and cleverness. There are more important things.

Friendship and bravery. And, Harry, just be careful.

You?

No, it can’t be. Snape, he was the…

Yes, he does seem the type, doesn’t he?

Next to him, who would suspect…

…poor, stuttering Professor Quirrell?

But that day, during the Quidditch match, Snape tried to kill me.

No, dear boy. I tried to kill you!

If Snape’s cloak hadn’t caught fire and broken my eye contact…

…I would have succeeded.

Even with Snape muttering his countercurse.

Snape was trying to save me?

I knew you were a danger to me, especially after Halloween.

  • Then you let the troll in! - Very good, Potter, yes.

Snape, unfortunately, wasn’t fooled.

While everyone ran about, he went to the third floor to head me off.

He, of course, never trusted me again.

He rarely left me alone. But he doesn’t understand.

I’m never alone. Never.

Now, what does this mirror do?

I see what I desire.

I see myself holding the Stone. But how do I get it?

Use the boy.

Come here, Potter! Now!

Tell me, what do you see?

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.