سرفصل های مهم
10بخش
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
باورم نمیشه که میخوان کجمنقار رو بکشن. خیلی وحشتناکه.
الان بدتر هم شد. دیدین گفتم؟ پدرم گفت…
میتونم کلهی هیپوگریفه رو نگه دارم. میخوام به سالن عمومی گریفیندور اهداش کنم.
خیلی سرگرمکننده میشه.
ببین کی اینجاست. آه، اومدین نمایش رو ببینین؟
تو! ای سوسک کوچولوی بدجنس کثیف نفرتانگیز!
هرماینی، نه!
این آدم ارزششو نداره.
مالفوی، خوبی؟
بیاین بریم. زود باشین. یه کلمه هم به کسی نمیگین، فهمیدین؟
حس خوبی داشت. خوب نه، معرکه بود.
نگاش کنین. عاشق بوی درختهاست وقتی باد بینشون میوزه.
چرا الان آزادش نمیکنیم بره؟
اونوقت میفهمن کار من بوده، و بعدش دامبلدور…
تو دردسر میفته. دامبلدور هم میاد اینجا.
گفت میخواد پیشم باشه، وقتی که اونا…
وقتی که اون اتفاق میفته.
دامبلدور مرد بزرگیه.
خیلی مرد بزرگیه.
ما هم پیشت میمونیم، هاگرید. شما همچین کاری نمیکنین.
فکر کردین میذارم همچین چیزی رو ببینین؟ نه.
شما چایتون رو بخورین و برین. اوه. قبل از اینکه برین، رون…
خالخالی! تو زندهای!
بیشتر مواظب حیوونت باش، رون. فکر کنم یه عذرخواهی به کسی بدهکاری.
درسته. دفعهی بعد که کجپا رو دیدم، بهش میگم.
منظورم خودم بود!
خدای من. اون دیگه چی بود؟
هاگرید.
اوه، خدای من.
نه، جناب وزیر. اونجا رو میگم.
دیر وقته. دیگه هوا داره تاریک میشه. شماها نباید اینجا باشین.
اگه این موقع شب کسی شما رو بیرون قلعه ببینه، تو دردسر میفتین.
مخصوصاً تو، هری. الان میام!
یالا. یالا!
هاگرید.
طوری نیست. همه چی روبراه میشه. برو، برو!
اون گیاهی که اونجاست علف جاروئه، روی اون سراشیبی.
روی اون سراشیبی، آه، هاگرید. پروفسور دامبلدور.
عصر بخیر. جناب وزیر. بفرمایید داخل.
چای میخورین، درسته؟ نه، هاگرید.
آقایون. من یه فنجون چای میخورم.
خب، فکر میکنم دیگه بریم سر وقت کارمون، نه؟
بسیار خب. بنا به تصمیم کمیتهی انهدامِ موجودات خطرناک، هیپوگریف کجمنقار…
که بعد از این تحت عنوان “محکوم” شناخته میشود، در غروب آفتاب امروز اعدام خواهد شد.
عزیزم، عزیزم… ناراحت نباش، هاگرید. آروم باش.
خیلی خب. همه چی درست میشه. مأمور اعدام با سر زدن…
چیه؟
فکر کنم الان دیدم…
بیخیال. بیاین بریم!
کجمنقار نمیخواست به کسی صدمه بزنه.
وای نه.
گازم گرفت. خالخالی!
رون؟ رون!
رون! خالخالی، برگرد!
صبر کن!
خالخالی، گازم گرفتی. هری، میدونی که این چه درختیه.
اصلاً خوب نیست. رون، فرار کن!
هری، هرماینی، فرار کنین!
طالع نحسه!
هری! رون! رون، صبرکن!
هری! کمک! رون!
رون! رون! رون!
بیا.
برو کنار!
بخواب!
هری!
اوه، متأسفم. اشکال نداره.
به نظرت این راه کجا میره؟ یه حدسی دارم.
فقط امیدوارم که اشتباه باشه.
توی کلبهی شیون آوارگان هستیم، نه؟
بیا.
رون!
رون. تو خوبی. سگه. کجاست؟
هری، این یه تلهست! اون سگهست! یه جانورنماست!
اگه میخوای هری رو بکشی، باید ما دو تا رو هم بکشی!
نه. امشب فقط یه نفر کشته میشه.
پس اون یه نفر تویی!
میخوای منو بکشی، هری؟
اکسپلیارموس!
متن انگلیسی بخش
l can’t believe they’re going to kill Buckbeak. lt’s just too horrible.
-lt just got worse. -What did l say? Father said…
…l can keep the hippogriffs head. l’ll donate it to the Gryffindor’s room.
This is going to be rich.
-Look whos here. -Come to see the show?
You! You foul, loathsome, evil little cockroach!
Hermione, no!
He’s not worth it.
Malfoy, are you okay?
-Lets go. Quick. -Not a word to anyone, understood?
-That felt good. -Not good, brilliant.
Look at him. Loves the smell of the trees when the wind blows through them.
Why don’t we just set him free?
They’d know it was me, and then Dumbledore…
…would get into trouble. He’s coming down, Dumbledore.
Says he wants to be with me when they….
When it happens.
Great man, Dumbledore.
A great man.
-Well stay with you too. -You’ll do no such thing!
Think l want you seeing something like that? No.
You just drink your tea and be off. Oh. Before you do, Ron….
Scabbers! You’re alive!
-Keep a closer eye on your pet. -l think you owe someone an apology.
Right. Next time l see Crookshanks, l’ll let him know.
l meant me!
Blimey. What was that?
Hagrid!
Oh, crikey.
No, minister. Over this way.
lt’s late. lt’s nearly dark. You shouldn’t be here.
Someone sees you outside this time of night, you’ll be in trouble.
Particularly you, Harry. With you in a moment!
Quick. Quick!
Hagrid.
-lt’ll be fine. lt’ll be okay. -Go on, go on!
-That’s ling you see over there–On the slope.
-On the slope-Ah, Hagrid. -Professor Dumbledore.
-Good evening. -Minister. Make your way through.
-Have a tea, if you like. -No, Hagrid.
-Gentlemen. -l’d like a cup of tea.
Well, l think we should get down to our business, shall we?
Very well. lt is the decision of the Committee for the Disposal…
…of Dangerous Creatures that the hippogriff Buckbeak…
…hereinafter called the condemned, shall be executed this day at sundown.
-Dear, dear…. -Now, now, Hagrid. Now, come on.
-All right. lt’ll be all right. -The execution shall dispatch–
What?
l thought l just saw–
-Never mind. -Lets go!
Buckbeak didn’t mean no harm.
Oh, no.
He bit me. Scabbers.
Ron. Ron!
-Ron! -Scabbers, come back.
Wait!
-Scabbers, you bit me! -Harry, you do realize what tree this is?
That’s not good. Ron, run!
Harry, Hermione, run!
lt’s the Grim!
-Harry! -Ron! Ron, wait!
Harry!
-Help! -Ron!
-Ron. Ron. -Ron!
Come on!
Move!
Duck!
Harry!
-Oh, l’m sorry. -Don’t worry.
-Where do you suppose this goes? -l have a hunch.
l just hope l’m wrong.
Were in the Shrieking Shack, aren’t we?
Come on.
Ron.
-Ron. You’re okay. -The dog. Where is it?
lt’s a trap. He’s the dog. He’s an Animagus.
lf you want to kill Harry, you have to kill us too!
No. Only one will die tonight.
Then it’ll be you!
Are you going to kill me, Harry?
Expelliarmus!
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.