سرفصل های مهم
13بخش
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
الان چه اتفاقی افتاد؟
رون کجا رفت؟
ما ساعت 7:30 کجا بودیم؟
نمیدونم. داشتیم میرفتیم کلبهی هاگرید؟
عجله کن! ضمناً کسی نباید ما رو ببینه!
هرماینی!
هرماینی! هرماینی، صبرکن.
هرماینی، میشه بهم بگی داریم چیکار میکنیم؟
آه، اومدین نمایش رو ببینین؟
ما اونجاییم.
هرماینی، نه! این آدم ارزششو نداره.
این عادی نیست.
این یه زمانبرگردانه، هری.
مکگوناگل اول ترم اینو بهم داد.
از اول سال با استفاده از این تونستم سر همهی کلاسهام حاضر بشم.
یعنی ما به گذشته برگشتیم؟ آره.
دامبلدور میخواست که ما به این لحظه برگردیم.
معلومه که میخواست یه چیزی رو تغییر بدیم.
مشت خوبی بود.
ممنون.
مالفوی داره میاد.
بدو. یه کلمه هم به کسی نمیگین، فهمیدین؟
حساب اون گندزادهی از خود راضی رو میرسم! حالا اگه ندیدین!
حس خوبی داشت. خوب نه، معرکه بود!
بیاین. باید بریم پیش هاگرید.
نگاه کن. کجمنقار هنوز زندهست.
البته.
یادته دامبلدور چی گفت؟
اگه موفق بشیم، میتونیم جون دو بیگناه رو نجات بدیم.
بیا بریم!
دارن میان. بهتره زود بیارمش.
قبل از اینکه کجمنقار رو آزاد کنیم فاج باید اونو ببیند.
وگرنه، فکر میکنه هاگرید آزادش کرده.
خالخالی، تو زندهای!
بیشتر مواظب حیوونت باش. اون پتیگروئه.
هری، نمیتونی این کارو بکنی! هرماینی، اون مردیه که به والدینم خیانت کرد.
انتظار نداری که همینجا بشینم. چرا و باید هم بشینی!
هری، تو الان توی کلبهی هاگرید هستی.
اگه یه دفعه بری داخل، فکر میکنی دیوونه شدی.
جادوگرهایی که زمان رو دستکاری میکنن اتفاقهای وحشتناکی براشون میفته.
هیچکس نباید ما رو ببینه.
فاج داره میاد.
و ما هنوز بیرون نیومدیم؟
چرا بیرون نمیایم؟
دیوونه شدی؟
این درد داشت.
ببخش.
داریم از در عقبی میایم. برو.
واقعاً موهای من از پشت اینطوری به نظر میاد؟
چیه؟
فکر کنم الان دیدم…
بیخیال. بیاین بریم!
خیلی خب، برو، هری. برو!
برو کنار. گمشو.
جناب وزیر، واقعاً فکر میکنم منم باید امضا بکنم.
بله، بسیار خب. شاید اگه امضا کنی بهتر باشه.
خیلی خب، کجمنقار؟ زودباش بیا. باهامون بیا، خب؟ بجنب.
زودباش، کجمنقار.
کجمنقار. خب؟ کج منقار. باشه؟
عجله کن. عجله کن. خب؟
فقط اسمت. اسمم خیلی طولانیه، جناب وزیر.
عجله کن، کجمنقار، باشه؟
بیا. زودباش، کجمنقار.
بیا و این راسوی مُردهی خوشمزه رو بگیر.
بیا. اینجاست. یالا، کجمنقار. بسیار خب، جناب وزیر. دنبالم بیاین.
اونجا رو ببینین. کجا رو؟
پشت صخرهها رو ببینین. چی رو باید ببینم؟
پروفسور دیپت وقتی که مدیر بود اون علف جارو رو کاشت.
اوه، بله. درسته، درسته. و تمام اون گیاههای توتفرنگی.
بیا، کجمنقار. بیا. من که توتفرنگی نمیبینم.
اونجا. کجا؟
اونجا. از این طرف.
بیا کارمون رو تموم کنیم، لطفاً. بسیار خب.
پس کجاست؟
همین الان اون حیوون رو دیدم.
چند لحظه هم نمیشه! چه خارقالعاده.
کجمنقار.
دست بردار، دامبلدور. قشنگ معلومه یه نفر آزادش کرده.
هاگرید؟ کجمنقار.
فکر نکنم منظور جناب وزیر این باشه که تو در این کار دست داشتی، هاگرید.
آخه چطور ممکنه کار تو باشه؟ تو که تمام مدت پیش ما بودی.
درسته. خب، پس…
باید محوطه رو بگردیم.
خب، اگه میخواین آسمون رو هم بگردین، جناب وزیر.
تا شما مشغولین، من میخوام یه فنجون چای یا یه لیوان بزرگ نوشیدنی بخورم.
اوه، مأمور اعدام، دیگه به شما نیازی نیست.
متشکرم.
توی این خونه لیوان کوچیک پیدا نمیشه، پروفسور.
بیا. از اینطرف.
بیا، از این طرف!
حالا چی؟ سیریوس رو نجات میدیم.
چطوری؟ نمیدونم.
نگاه کن. لوپینه!
ایموبیولوس!
اسنیپ هم داره میاد.
حالا باید صبر کنیم.
حالا باید صبر کنیم.
اقلاً به یکی داره خوش میگذره. آره.
هرماینی؟ بله؟
وقتی کنار دریاچه پیش سیریوس بودم…
یه نفر رو دیدم.
اون شخص دیوانهسازها رو فراری داد.
با یه سپر مدافع.
وقتی اسنیپ به دامبلدور میگفت، شنیدم.
به گفتهی اون،
فقط یه جادوگر خیلی قدرتمند میتونسته اون افسون رو اجرا کنه.
پدرم بود.
پدرم سپر مدافع رو درست کرد.
ولی، هری، پدرت، مُرده. میدونم!
فقط چیزی رو که دیدم، بهت گفتم.
اومدیم.
میبینی سیریوس اونجا داره باهام حرف میزنه؟
داره ازم میخواد که برم باهاش زندگی کنم. عالیه.
وقتی آزادش کنیم، دیگه هیچوقت مجبور نیستم پیش دورسلیها برگردم.
فقط من و خودش با هم میمونیم.
میتونیم توی یه دهکده زندگی کنیم،
جایی که بشه آسمون رو دید.
به نظرم بعد از این همه سالی که در آزکابان بوده، از چنین جایی خوشش بیاد.
هری!
فرار کنین!
بیا بریم.
متن انگلیسی بخش
What just happened?
-Where’s Ron? -7:30.
Where were we at 7:30?
l don’t know. Going to Hagrid’s?
Come on. And we cant be seen.
Hermione!
Hermione! Hermione, wait.
Hermione, will you please tell me what it is were doing?
You foul, loathsome, evil little cockroach!
That’s us.
Hermione, no! He’s not worth it.
This is not normal.
This is a Time-Turner, Harry.
McGonagall gave it to me first term.
This is how l’ve been getting to my lessons all year.
-You mean we’ve gone back in time? -Yes.
Dumbledore obviously wanted us to return to this moment.
Clearly, something happened he wants us to change.
Good punch.
Thanks.
Malfoys coming.
-Run. -Not a word to anyone, understood?
l’m gonna get that jumped-up mudblood! Mark my words.
-That felt good. -Not good, brilliant.
Come on. We should be at Hagrid’s.
Look. Buckbeak’s still alive.
Of course.
Remember what Dumbledore said?
lf we succeed, more than one innocent life could be spared.
Lets go.
Here they come. l’d better hurry.
Fudge has to see Buckbeak before we steal him.
Otherwise, hell think Hagrid set him free.
Scabbers, you’re alive!
-Keep a closer eye on your pet. -That’s Pettigrew.
-Harry, you cant. -He betrayed my parents.
-You don’t expect me to sit here. -Yes, and you must!
Harry, you’re in Hagrid’s hut now.
lf you go bursting in, you’ll think you’ve gone mad.
Awful things happen to wizards who meddle with time.
We cant be seen.
Fudge is coming.
And we aren’t leaving?
Why aren’t we leaving?
Are you mad?
That hurt.
Sorry.
Were coming out the back door. Go!
ls that really what my hair looks like from the back?
What?
l thought l just saw….
-Never mind. -Lets go.
Okay, go, Harry. Go!
Get away. Get off.
Minister, l really think l should sign as well.
Yes, very well. Perhaps it would be….
Okay, Buckbeak. Come quickly. Come with us now. Come on.
Keep trying. Come on. Quickly.
Buckbeak. Okay? Quickly. Hurry up. Okay?
-Your name only. -lt’s such a very long name….
Hurry up now, Buckbeak, okay?
Come on. Come on, Buckbeak.
Come and get the nice dead ferret.
-Come on. lt’s here. Come on, Beaky. -Here we are, minister. Follow me.
-Now, look there. -Where?
-Look beyond the rocks. -What am l supposed to see?
Professor Dippet had that ling planted when he was headmaster.
-Oh, yes. lndeed, indeed. -And all the strawberries.
-Come on, Buckbeak. Come on. -l see no strawberries.
-Over there. -Where?
-Over there. -This way.
-Lets get this over, please. -All right.
But where is it?
l saw the beast, just now.
-Not a moment ago! -How extraordinary.
Buckbeak.
Come now, Dumbledore. Someone’s obviously released him.
-Hagrid? -Buckbeak.
l don’t think the ministers suggesting you had anything to do with this.
How could you? You’ve been with us all the time.
-Right. -Well, well….
We must search the grounds.
Well, search the skies, if you must, minister.
Meanwhile, l’d like a nice cup of tea or a large brandy.
Oh, executioner, your services are no longer required.
Thank you.
You’ll find no small glasses in this house, professor.
Come on.
This way.
This way, now.
Now what?
We save Sirius.
How?
No idea.
Look. lt’s Lupin.
lmmobulus!
And Snapes coming.
And now we wait.
And now we wait.
At least someone’s enjoying himself.
Yeah.
Hermione?
Yeah?
Before, down by the lake, when l was with Sirius…
…l did see someone.
That someone made the dementors go away.
With a Patronus.
l heard Snape telling Dumbledore.
According to him…
…only a really powerful wizard could have conjured it.
lt was my dad.
My dad conjured the Patronus.
-Harry, but your dads–Dead. l know.
l’m just telling you what l saw.
Here we come.
You see Sirius talking to me there?
-He’s asking me to come live with him. -That’s great.
When we free him, l’ll never have to go back to the Dursleys .
lt’ll just be me and him.
We could live in the country…
…someplace you can see the sky.
He’ll like that after all those years in Azkaban.
Harry!
Run!
Let’s go.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.