سرفصل های مهم
Bart the Daredevil
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی اپیزود
زنده از مرکز هنرهای نمایشی اسپر، بزرگترین مسابقه ی کشتی قرن
امروز روسپاتین روسیه ای مهربان
قبلا روسیه ای دیوانه نبود؟-
آره، اما من می ترسم که نیروی تاریخ کشتی رو برای هميشه تغییر بده
و رقیب اون از دانشگاه هندربرگه پروفسور ورنربورن براون
براون با و
دوتا غول در بهترین دوران حرفه شون
به نظر من که این یه مسابقه عجیب غریب ميشه
اوه بارت امیدوارم این رو جدی نگفته باشی
حتی یه بچه ی پنج ساله هم می دونه که این هم مثل بالت یه جور رقصه
راسپوتین خیلی قویه و از طرفی هم پروفسور رمز بیهوش کردن مخصوص خودش رو داره
به نظر من که این یه مسابقه عجیب غریب ميشه
اون آدم خودنما رو ببین
داره ماهیچه هاش رو می بوسه
هوو
هوو
راسپوتین داره پروفسور رو مثل یه حلقه رو دستش می چرخونه
خیلی ناجوره
هی میلهوس، صداش رو زیاد کن
هی اینجا جای منه
تصحیح می کنم، جای تو بود
ولی من فقط بلند شدم رفتم مستراح
من نمی بینم اسم تو رو روی این صندلی حکاکی کرده باشن
یک دو سه چهار پنج
شش
هفت هشت
نه
ده
یازده
داور یه اخطار به راسپوتین میده
اوه خدای من
وای خدای من
چرا داور اجازه همچین کاری رو انجام میده
همین شنبه تمام زندگی شما برای هميشه عوض ميشه
شنبه
شنبه
شنبه
در پیست اتومبیل رانی اسپرینگ فیلد
پیست اتومبیل
پیست اتومبیل
دن “له کننده” وودار
جان “متعفن” ترومن
و تیم توموماستو قهرمانان دانک زدن با موتور توی کثافتها
بزرگترین مسابقه ی تریلرهای غول پیکر
فقط یک شب
به علاوه ی تراکاساروس باور نکردنی
گیج کننده
و شگفت انگیز
تراکاساروس
بیست تن و چهار داستان خرد شدن ماشینها، نفس آتشین و دیوانگی های ماقبل تاریخی
واو
وای فقط یک شب
فقط یک شب
فقط یک شب
پیست اتومبیل رانی اسپرینگ فیلد
این شنبه
اگر این رو از دست بدید بهتره بمیرید یا برید زندان
و اگر توی زندان هستین از زندان فرار کنین
بیاین اونجا
تراکاساروس
من می خوام یه خبری بهتون بدم
به عنوان بزرگتر خانواده من و بارت فکر کردیم شنبه باید بریم رالی تریلرهای غول پیکر
یه چیزی رو فراموش نکردی؟
اوه
رالی تریلرهای غول پیکر، بزرگ خانواده
گمون نکنم تکنوازی
لیسا شنبه شبه
قراره که من اولین تکنوازیم رو انجام بدم
بهتون پیشنهاد می کنم که از روز یکشنبه دنبال یه متخصص کودکان بگردین
اما تراکاساروس فقط یه شبه
تقدیر ستمگر
چرا من رو دست انداختی؟
خوب شما دوتا دیگه بس کنین
اون بازی تریلر های کوچولو کی شروع میشد؟
ساعت هشت ولی چه اهمیتی داره؟
خوب تکنوازی لیسا ساعت 5 شروع ميشه
ما می تونیم هردوشون رو بریم
مارج تو نابغه ای
آقایون و خانمها لطفا بیاین درست رفتار کنیم
مردم مردم
لطفا ساکت باشین
منو مجبور نکنین چراغها رو خاموش روشن کنم
متشکرم
خانمها و آقایان، پدران و مادران و عاشقان موسیقی
به اولین برنامه از سری برنامه های کنسرت شنبه شبها خوش آمدین
سری؟
امشب شربرت
شوبرت، “سمفونی ناتمام”
اوه خوبه “ناتمام”
نباید زیاد طول بکشه
بچه ها یادتون باشه، با هم باشین
پنج شش هفت هشت
خیلی قشنگ بود
حالا می تونیم بریم؟
بشین هومر
شربرت برای درست کردن این مزخرف چقدر وقت گذاشته بوده؟
اوه خدای من لیسا فوق العاده بود
اون با اون روشی که انگشتهاش رو تکون میده حتما راه زیادی رو رفته
متشکرم فلندرز
خودنمای بزرگ
تکنوازی تاد کی بابا؟
هیس
الان وقتش ميشه پسرم، الان وقتش ميشه
پسر من
پسر من
بی خیال فلندرز، اون قدرها هم بد نیست
من بهش رسیدم
هومر قانون رو رعایت کن
بعضی وقتها بهترین روش رعایت قانون قانون شکنیه
تندتر بابا
تراکاساروس منتظر ماست
لعنتی اصلا جانیست
فکر کنم یکی اونجا هست
بابا؟ الان نه لیسا
هومر
چی؟ تراکاساروس
کجاست، کجاست؟
بکشید بکشید بی عرضه ها
خوب بزار اینجا رو ببینیم، شیشه جلو ترک خورده سپرها وب شدن، رادیاتور سوراخ شده
دندونهای نشانه تو ی صندوق عقب
و اینکه به نظر نمی رسه قاب پنجره ها آسیب دیده باشه
این چک باید همه چیز رو حل کند
خیلی خیلی ممنونم
خانم سیمپسون من لو جی کلارک هستم
مخترع، صاحب و گرداننده ی تراکاساروس
خوب بزارید اینو بهتون بگم که تراکاساروس راجع به اتفاقی که افتاد حس بدی داره و اینجا همه ی بچه های تیم تراکاساروس ناراحتن دلتون می خواد نصف این شامپاین رو بخورین و به ورزشکار ها بپیوندین
خوب متشکرم
اینجا توی مسابقه تریلر های غول پیکر همه خیلی خوب به نظر میان
هومر شامپاین
و حالا یدک کش لجنی با شکوه افتخار داره که خانم هیولا رو به شما معرفی کنه
یه زن راننده ی یه لجن کشه
یکی دیگه از حصارها شکسته شد
موفق باشی خواهر
بزارید خرابکاریها شروع بشه
سوسیس من رو یادشون رفت
یه ذره چیپس به من بده هومراساروس
بیا بگیر بارتاساروس
برای آخرین برنامه ی شبمون یه مهمون مخصوص داریم
بزرگترین نترس دنیا مردی که با خطر غریبه نیست
اگه در حال مبارزه نباشه در حال تمرینه
کاپیتان لس مرداک
خانمها و آقایان و مخصوصا بچه های کوچک خوشحالم که همه شما اينجایید وممکنه شاهد مرگ وحشتناک من باشد
امشب خطرناکترین شیرین کاری من
من با مرگ مبارزه می کنم هم با طبیعت هم با نیروی جاذبه با پریدن از روی این استخر آب
که توش پر از کوسه های بزرگ آدم خواره و مارماهی های مرگبار ماهی های گرسنه ی آمریکایی تمساح هایی که استخوانها رو خرد می کنن و شاید ترسناک ترین اونها، پادشاه جنگل، یه شیر وحشی
داشت یادم می رفت
برای اينکه یه مقدار عنصر واقعی وحشت رو اضافه بکنیم، یک قطره از خون انسان
که اگر من نجات پیدا نکنم، بزارید بگم که کمربندها زندگی آدم رو نجات میدن پس کمربندها رو ببندید
خیلی باحاله
نمیتونم نگاه کنم
اون موفق شد
داغون شد
مردم اون حالش خوبه
عجب شب مفرحی بود
خانم ها و آقایان
ده ساله ی شجاع و بی باک
وقتی که سر کلاس نیست داره یه کار خطرناک می کنه
بزرگترین نترس دنیا، بارت سیمپسون
بارت، بارت
اومدیم خونه پسر
بابا من می خوام یه نترس بشم
بچه ها چه چیزهای احمقانه ای میگن
تو دیوونه ای بارت
تو هیچ وقت نمی تونی این کار رو بکنی
نظراتتون رو برای خودتون نگه دارید خانمها
اوف
اوه نه
اون صدمه دیده
خیلی بد
بیاین از اینجا بریم
اوه پسر کوچولوی من
بس کن مارج ما از دست اون عصبانی هستیم
تو حالت خوبه؟
بهتر از خوبم، من بخیه زدم
اه
ممکنه جای زخم هم داشته باشم
خانم سیمپسون بارت به من گفت وقتی که داشته برای مبارزه با مرگ تمرین می کرده به خودش صدمه زده
بله خوب ما دیشب برنامه ی یه آدم نترس رو دیدیم و خوب می دونید هرچیزی که میبینه بدون فکر انجام میده
همم
من فکر می کنم یه چیزی می دونم که اون رو از ادامه این کار منصرف می کند
بارت، توی این بخش بچه هایی هستن از شیرین کارهایی که توی تلویزیون و فیلمها و برنامه های قانونی دیدن به خودشون صدمه زدن
این پسر کوچولو وقتی که می خواسته مثل سوپرمن پرواز کنه پاش شکسته
برادر این پسر با آچار فرانسه زده تو سرش به تقلید از مسابقه ی کشتر که اخیرا تلویزیون نشون داد
من حتی موردهای وحشتناکی که توی این بخش داریم رو بهت نشون ندادم
وای، هیچوقت نفهمیدم تلویزیون اینقدر اثر مخرب داره
خوب چیزی که به اندازه ی همه ی اینها غم انگیزه اینه که این هزینه ی کمی برای ساعتها سرگرمی فوق العاده است
آمین
خوب بارت دکتر هییرت تونست منظورش رو برسونه
حتما تونسته بابا
من امروز یه درس واقعی یاد گرفتم
متشکرم
دکتر هییرت
همم
موفق شدم
اوه پسر تو پادشاهی
ممنونم
چطوره برای این حیوانات شجاع هم دست بزنین
ها، سلام بچه ها
متشکرم
خیله خوب مسافران زمینی
از ماشین پیاده بشین
چی شد بارت؟
من دارم یه کار بی فایده رو ادامه میدم
میلهوس شما بچه ها با پرشهای من سرگرم میشین و من به خاطر این شما رو دوست دارم اما همه ی اینها خیلی آسونه
اون بیرون باید یه مبارزه طلبی باشه که ارزش من رو داشته باشه
سلام بچه ها به گلوگاه اسپرینگ فیلد خوش آمدین
وای
پسر اینجا خیلی گود و پیچ در پیچه
شرط می بندم اگه یه جسد رو بندازی اين تو هیچ کس نمی فهمه
اوتو، من می خوام با اسکیتم از روی گلوگاه اسپرینگفیلد بپرم
مي دونی بارت به عنوان تنها آدم بزرگی که اینجا هست احساس می کنم باید یه چیزی
چی؟
با حاله
هی اوتو
می تونم از میکروفون استفاده کنم؟
متاسفم خوش تیپ
این فقط برای کارهای اورژانسیه
ولی من می خوام راجع به پرشم به اونها یه چیزی بگم
اوه باشه
ميشه لطفا توجه کنین؟
این شنبه من با اسکیتم از روی گلوگاه اسپرینگفیلد می پرم
و اين احتمالش خیلی زیاده که خونی مالی بشم و بمیرم
امیدوارم اونجا ببینمتون، متشکرم
گلوگاه اسپرینگنیلد؟
بارت تو کشته میشی
نمی دونم چطوری توضیح بدم اما من به همون اندازه از پریدن از روی چیزها لذت می برم که تو از کتاب خوندن لذت میبری
خواهش می کنم قبل از اینکه این کار رو بکنی بیا تا یه نفر رو ببین
دکتر هییرت از اینکه این قرار رو به ما دادید متشکرم
هر کاری می کنم تا جلوی این سرگرمی های آسیب رسان رو بگیرم
حالا بچه ها ، شما می خواین بزرگترین نترس دنیا لس مرداک رو ببینین
لنس اینها بارت و لیسا سیمپسون هستن
بارت یکی از بزرگترین طرفدارهای توئه
باعث افتخاره لنس
حالت چطوره؟
اوه
دکی یه صدایی شنیدم
همم
متاسفانه فکر کنم استخوانش شکسته
البته همشون شکستن
نگران نباش
اون انگشتم دوازده بار تا حالا شکسته
شرط می بندم که امضا می خوای
پرستار
باید برای کی بنویسم
همون بارت خوبه آقا
برای بارت: از اینکه توی بیمارستان بزرگ اسپری به ملاقات من اومدی ازت متشکرم
ملاقات تو مثل پرتوهای نور خورشید بود توی یه روز ابری
دوستدار تو کاپیتان لس مرداک
اوه پسر
متشکرم لنس
خواهش می کنم
حالا این چیز رو از توی دهن من بردار
آقای مرداک برادر من می خواد با اسکیتش از روی گلوگاه اسپرینگفیاد بپره
ميشه من رو با این بچه ها تنها بزارین
بزار این جوری شروع کنم
پسرم خوش بحال تو
هميشه خوبه که ببینی جوونها دوست دارن با خطر روبرو بشن
حالا خیلی از مردم به تو میگن که تو دیوونه ای و شاید حق با اونها باشه
اما چیزی که مهمه این که استخونها خوب میشن و جای زخم روی صورت می مونه و ایالت متحده ی آمریکا بهترین دکترها و قیمتها رو برای نترس ها داره
ولی کاپیتان مرداک
متشکرم لنس
خواهش می کنم همکار کوچولو
تو راهت که داری میری به پرستار بگو من برای حمام اسفنجی آماده ام
یکی دیگه از مزایای این شغل
پرستار
گلوگاه اسپری؟ من فکر می کردم این موضوع مسخره دیگه تموم شده
نترس متاسفم بارت
اما اگر تو صدمه ببینی برت
با وجود اینکه به من توجه بیشتری ميشه دلم برات تنگ ميشه
بارت من ممنوع می کنم که تو از روی اون گلوگاه بپری
تو نمی تونی
می تونم و می کنم
برو تو اتاقت بارت
خوب موفق شدم
خوشحالم که بالاخره یه نفر دخالت کرد و این داستان مزخرف رو برای هميشه تموم کرد
تو می تونی به من بگی که این کار رو نکنم اما نمی تونی 24 ساعته مواظب من باشی
به محض اینکه حواست پرت بشه من اسکیتم رو می قاپم و مستقیم میرم به طرف گلوگاه
اون از دست ما فرار می کنه مارج
و ما نمی تونیم هیچ کاری بکنیم
اون دیگه میمیره
تو پدرشی
تو باید باهاش حرف بزنی و سعی کنی براش دلیل بیاری
نه، هیچ فایده ای نداره
اون دیگه از دست رفته
پس کن هومر بلندشو
و یه گپ دوستانه با پسرت بزن تو باید سعی کنی
باشه باشه
من سعی می کنم
بارت؟ بارت
بارت بارت
داری چی کار می کنی؟
هیچی
تو می خواستی بری و از گلوگاه بپری نمی خواستی بری؟
شاید
من میدونم که نمی تونم جلوی تو رو بگیرم
تنها کاری که من می تونم بکنم اینه که ازت بخوام بهم قول بدی که از روی اون گلوگاه نمی پری
باشه قول میدم
چی شده؟
تو واقعا قول ندادی
این از اون قولهای الکی پلکی نیست که من ازت انتظار نداشته باشم که بهش عمل کنی
اگه که قول میدی باید بهش عمل کنی
چرا؟ به خاطر اینکه اگر این کار رو نکنی دیگه هیچ وقت حرفهای تو رو باور نمی کنم
بی خیال
واقعا راست میگم پسر
خوب باشه بابا
قول میدم
من از گلوگاه امپرینگفیاد نمی پرم
این پسر منه
چطور بود؟
می دونی مارج ما بچه ی خیلی خوبی داریم
خوب اون پدر خیلی خوبی هم داره
اون کجاست؟
فکر کنم گفته بود ظهر
اون اين کار رو می کنه که مردم رو منتظر بزاره
چه نمایشی
نگاه کنین اومد
هی پسر
می خوای اون بازی قدیمی
چرا دروغگوی کوچولو
من باید
می خواستم باهاش بیس بال بازی کنم
بارت
چرا این کار رو کردی
پسر من سعی کردم بهت دستور بدم سعی کردم مجازاقت کنم و خدایا به من کمک کن من حتی تلاش کردم که برات دلیل بیارم و تنها کاری که باقی مونده اینه که خودم از روی گلوگاه بپرم
چی؟ چرا؟
به خاطر اينکه این جوری تو می تونی بفهمی شاهد بودن اینکه یکی از اعضای خانواده بدون دلیل جون خودش رو به خطر میندازه چه حسی داره
اما بابا تو هیچ وقت نمی تونی این کار رو بکنی
فکر نمی کنی که من اين رو می دونم؟
خداحافظ پسرم
صبر کن بابا
این کار رو نکن
من دیگه نمی پرم، قول میدم
اوه اوه خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
دوستت دارم بابا
منم دوستت دارم پسرم
می دونی پسر هیچ وقت فکر نمی کردم اینقدر بهت احساس نزدیکی بکنم مثل الان که
دارم موفق میشم
دارم موفق میشم
این هیجان انگیزترین لحظه ی زندگی منه
من پادشاه جهانم
یوهو
یوهو
من
تو فکر می کنی جرات این رو داری که بچه های من رو بزرگ کنی؟
متن انگلیسی اپیزود
Live from the Springfield Center for the Performing Arts, the Wrestling Match of the Century.
Today Rasputin, The Friendly Russian.
Hey, didn’t he used to be the Mad Russian?
Yes, but I’m afraid the forces of history have changed wrestling, perhaps forever.
And the challenger, from the University of Heidelburg, Professor Werner Von Brawn. That’s Brawn with a ‘W’.
Two titans at the height of their careers. Ah, if you ask me, this is going to be one hell of a match.
Oh, Bart, I hope you’re not taking this seriously. Even a five-year-old knows that this is as choreographed as any ballet.
Rasputin’s got the reach, but on the other hand, the Professor’s got his patented coma lock. If you ask me, this is gonna be one hell of a match.
Oh, look at that show-off. kissing his own muscles. Boo!
Boo!
Rasputin is spinning the Professor like an auto gyro! That’s got to be disorienting!
Hey, Milhouse, crank it up.
Hey, that’s my seat.
Correction, was your seat.
But I only got up to go to the can.
Hey, I don’t see your name engraved on the bar stool.
.one.two.three.four.
.five. six.
.seven.eight. nine. ten. eleven.
The ref is issuing a warning to Rasputin.
Oh, my. Oh, my. Why is the referee permitting this?
This Saturday, for one night only, your life will be changed forever.
Saturday.
Saturday.
SATURDAY! At the Springfield Speedway.
Speedway.
Speedway!
Don “Crusher” Woodard.
Jon “The Skunk” Trumane.
And The Team Tomomatsu Dirt Riding Dunk Masters in the year’s biggest.
MONSTER TRUCK RALLY!
One night only.
Plus the amazing.
The astounding.
The unbelievable.
TRUCK-A-Saurous!
Twenty tons and four stories of car-crunching, fire-breathing prehistoric insanity.
Whoa.
One night only.
One night only.
One night only! At the Springfield Speedway. This Saturday.
If you miss this, you’d better be dead or in jail.
And if you’re in jail, break out!
Be there!
TRUCKASAUROUS!
I have an announcement to make. As a family growth thing, Bart and I think we should all go to the Monster Truck Rally this Saturday.
Aren’t you forgetting something?
Uh. Monster Truck Rally, growth thing. No, I don’t think so.
Lisa’s recital is Saturday night.
I’ll be playing my first solo. If you miss it on Saturday, I’d advise you to start looking for a child therapist on Sunday.
But Truckasaurous is one night only!
Oh, cruel fate. Why do you mock me?
Now, come on, you two. What time does your little truck game start?
Eight o’clock, but what does it matter?
Well, Lisa’s recital starts at five o’clock. We could go to both.
Marge, you’re a genius.
People let’s have good assembly manners. People, people. Quiet down, now, please. Don’t make me flick the lights on and off. Thank you. Ladies, gentlemen, parents and music lovers. Welcome to the first in a series of Saturday evening concerts.
Series?!
Tonight Sherbert’s. . uh, Schubert’s Unfinished Symphony.
Oh, good, unfinished. This shouldn’t take long.
Remember, children, stay together. Five, six, seven, eight.
That was beautiful. Can we go now?
Sit down, Homer.
How much longer was Sherbert planning on making this piece of junk?
Oh my, Lisa was wonderful. She certainly’s come a long way with her fingering.
Thanks, Flanders. Big know-it-all.
When’s Todd’s solo, Dad?
Shhh. It’s coming up, son, it’s coming up.
My son. my son.
Come on, Flanders, he’s not that bad.
I reached him.
Homer, drive defensively.
Sometimes the best defense is a good offense.
Faster, Dad. Truckasaurous awaits.
Damn, no spots.
Ooo, I think there’s one over there.
Dad?
Not now, Lisa.
Homer.
What?
Truckasaurous!
Where, where?
Pull, pull you dogs.
Well, let’s see here, cracked windshield, melted bumpers, punctured radiator. Teeth marks in the trunk. On the plus side, there doesn’t seem to be any frame damage. This check should take care of everything.
Thank you so much.
Uh, Mrs. Simpson, um, I’m Leo G. Clark, inventor, owner and operator of Truckasaurous. Let me just say that Truckasaurous feels very badly about what happened, and everyone here at Team Truckasaurous would like you to enjoy this half bottle of domestic champagne for being such good sports.
Hmmm, well, thank you. Gee, everyone’s so nice here at the Monster Truck Rally. Look, Homer, champagne!
And now Majestic Undercoating is proud to present Ms. Monster.
Wow, a woman mud-pull driver.
Another barrier broken. Right on, sister!
Let the destruction begin! Hey, they forgot my corn dog.
Gimme some nachos, Homersaurous.
Here you go, Bartasaurous.
For our last event of the evening we have a special surprise guest! The world’s greatest daredevil. The man who’s no stranger to danger. If he’s not in action, he’s in traction. Captain Lance Murdock!
Ladies and gentlemen, and especially little children, I’m glad you’re all here to witness what may very well be my grisly death.
Tonight, my most dangerous stunt.
I will deaf defy both nature and gravity by leapin’ over this tank of water
filled with man-eating great white sharks, deadly electric eels, ravenous piranhas, bone-crushing alligators, and perhaps most frightening of all, the king of the jungle, one ferocious lion.
I almost forgot.
To add a real element of danger, one drop of human blood.
On the chance that I don’t survive, let me just say, seat belts save lives so buckle up.
This is so cool.
Oh I can’t watch.
He made it!
Bitchin’!
He’s okay, folks.
What a fun-filled evening.
Ladies and gentlemen. The ten year old who’s brave and bold. When he’s not in class, he’s risking his ass. The world’s greatest daredevil, Bart Simpson.
Bart, Bart. We’re home, son.
Dad, I want to be a daredevil.
Kids say such stupid things.
You’re crazy, Bart.
You’re never gonna make it.
Spare me your lectures, ladies.
Oof!
Oh, no! He’s hurt!
Bad!
Let’s get outta here!
Oh, my little boy, .
Come on Marge, we’re mad at ‘im.
Are you all right?
Better than all right, I got stitches.
Ewwww.
Probably a scar, too.
Mrs. Simpson, Bart tells me he injured himself training for a career in death defiance?
Yes, well, we saw a daredevil last night and, well, you know, monkey see, monkey do.
Hmmm. I think I know something that might discourage him from this sort of behavior.
Bart, in this ward are the children who have been hurt by imitating stunts they saw on television, movies and the legitimate stage.
This little boy broke his leg trying to fly like Superman.
This boy’s brother hit him in the head with a wrench, mimicking a recent TV wrestling match.
I won’t even subject you to the horrors of our Three Stooges ward.
Gee, I never realized TV was such a dangerous influence.
Well, as tragic as all this is, it’s a small price to pay for countless hours of top-notch entertainment.
Amen! Well, Bart, has Dr. Hibbert made his point?
He certainly has, Dad. I learned a real lesson here today. Thank you. Dr. Hibbert.
Hmmm.
I did it!
Oh man, you’re the king.
Thank you. How ‘bout a hand for these brave little animals?
Oh, hi, kids. Thanks.
Okay, field trippers. Off the bus.
What’s the matter, Bart?
I’m runnin’ on empty, Milhouse. You kids get a kick out of my jumps, and I love you for it, but it’s all too easy.
There’s got to be a challenge out there worthy of me.
Hello, children, and welcome to Springfield Gorge.
Wow!!
Man, this thing’s pretty gnarly. I bet you could throw a dead body in there, and no one’d ever find it.
Otto, I’m gonna leap over Springfield Gorge on my skateboard.
You know, Bart, as the only adult here, I feel I should say something.
What?
Cool!
Hey, Otto! Can I use that microphone?
Sorry, Bart-dude. It’s for emergencies only.
But I want to tell them about my jump.
Oh, okay.
May I have you attention, please. This Saturday I will be jumping over Springfield Gorge on my skateboard. There is a good possibility I will plunge to my bloody death. Hope to see you there, thank you.
Springfield Gorge? Bart, you’ll be killed!
Lisa, I don’t know how to explain this, but I get the same thrill out of jumping over stuff that you do from reading.
Please, before you do anything, there’s someone I’d like you to talk to.
Thank you for arranging this, Dr. Hibbert.
Oh anything I can do to stem the tide of entertainment-related injury. Now, children you’re about to meet the world’s greatest daredevil, Lance Murdock.
Lance, this is Lisa and Bart Simpson. Bart is one of your biggest fans.
It’s an honor, Lance. How you feeling?
Ow! Doc, I heard a snap.
Hmm. I’m afraid the bone’s broken. Well, that’s all of them.
Don’t worry, partner. I’ve broken that thumb dozens of times. Hey, I bet you’d like an autograph. Nurse.
Who should I make this out to?
Just Bart will be fine, sir.
To Bart: Thanks for visiting me at Springfield General Hospital. Your visit was a ray of sunshine on an otherwise cloudy day. Your pal, Captain Lance Murdock.
Wow, man! Thanks, Lance.
You’re welcome. Take this thing out of my mouth now.
Mr. Murdock, my brother is thinking about jumping Springfield Gorge on a skateboard.
Could you leave me with the young’uns, please?
Now let me start by saying. good for you, son. It’s always good to see young people taking an interest in danger. Now, a lot of people are gonna be telling you you’re crazy, and maybe they’re right. But the fact of the matter is: bones heal, chicks dig scars, and the United States of America has the best doctor to daredevil ratio in the world.
But Captain Murdock!
Thanks, Lance.
You’re welcome, little pardner. On your way out, tell the nurse I’m ready for my sponge bath. Another fringe benefit. Nurse.
Springfield Gorge? I thought we settled this daredevil junk.
Squealer.
I’m sorry, Bart. But if you got hurt or died, despite the extra attention I’d receive, I’d miss you.
Bart, I forbid you to jump over that gorge.
You can’t.
I can and do. Go to your room, Bart! There, I’ve done it. I’m glad somebody finally stepped in and put an end to this nonsense once and for all.
Hey, man, you can tell me not to do it, but there’s no way you can watch me twenty-four hours a day. And the minute your back is turned, I’m grabbing my skateboard and headin’ for that gorge.
He’s got us, Marge. There’s nothing we can do. He’s as good as dead.
Homer, you’re his father. You’ve got to try and reason with him.
Oh, that never works. He’s a goner.
Oh, come on, Homer. A heart to heart talk with your son, you’ve got to try.
Okay, okay. I’ll try.
Bart? Bart?
Bart! What are you doing?
Ah, nothing.
You were on your way to jump the gorge, weren’t you?
Maybe.
Look, I know I can’t stop you. The only thing I can do is ask you to promise me you won’t jump the gorge.
Okay, I promise.
What’s the matter?
You didn’t mean that. Bart, this isn’t one of those phoney-baloney promises I don’t expect you to keep. If you make this promise, you have to keep it.
Why?
‘Cause if you don’t, I’ll never believe anything you say, ever again.
Aw, come on.
I mean it, boy.
Well, okay, Dad. I promise. I will not jump Springfield Gorge.
That’s my boy.
How’d it go, Homer?
You know, Marge, we got a pretty good kid there.
Well, he’s got a pretty good father.
Where is he? I thought he said noon.
Aw, he’s just doing this to build the suspense.
Whoa, what a showman.
Look, there he is!
Hey, boy. Wanna toss the old –
Why that little liar! I should. and I was gonna play pickle with him.
BART!
Hey, what gives?
Boy, I’ve tried ordering you, I’ve tried punishing you, and God help me, I even tried reasoning with you, and the only thing left for me to do is for me to jump the gorge myself.
What? Why?
Because that way you’ll see what it’s like to witness a family member stupidly risking his life for no good reason.
But, Dad, you’ll never make it.
Don’t you think I know that?
Goodbye, son.
Wait, dad. Don’t do it. I won’t jump anymore, I promise.
Ohhh, thank God. Thank God. Thank God.
I love you, Dad.
I love you too, son. You know, boy, I don’t think I’ve ever felt as close to you as I do right –
I’m going to make it! I’m going to make it! This is the greatest thrill of my life! I’m king of the world! Woo hoo! Woo hoo!! I–
You think you’ve got guts, try raising my kids.