Dead Putting Society

مجموعه تلوزیونی: خانواده سیمپسون / فصل: فصل دوم / اپیزود 6

Dead Putting Society

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این اپیزود را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی اپیزود

این هفته از خستگی پدرم دراومده.

حالا باید این علف های لعنتی رو که کار اون پسر هست رو بزنم.

هومر. بارت الان داره درس هاش رو میخونه.

شنیدی خانم چی فرمودن، هومر.

پس لطفا بدون حرف، چمن رو بزن. یه ذره عُرضه از خودت نشون بده.

ساعت یک، مثل همیشه وقت سیب زمینی هست.

سلام همسایه.

خدا یه روز قشنگ دیگه بهمون ارزونی کرده. مگه نه؟

سلام فلندرز.

  • داری کارهای حیاط رو انجام میدی؟

  • کی همچین حرفی زده؟ مارج! آبجو بیار.

راستی سیمپسون، رفتم یه بسته دونه هایی گرفتم.

.که همه علف های هرز رو تو یه چشم بهم زدن از بین برد.

علف هرز؟

از چی حرف میزنی؟ کدوم علف هرز؟

اونجا. اونجا،

یه گنده ش هم اون وره.

علف هرز هیچ مشکلی نداره.

اسمش بد در رفته.

اگر اسمش رو میذاشتن “علف جنی”

همه خوشش میومد.

شاید حق با تو باشه.

مارج! پس آبجوی من چی شد؟

تموم کردیم.

میخوای برات آبمیوه بیارم؟

انقدر با اعصاب من ور نرو.

صدات رو شنیدم.

من یه چیزهایی تو اتاق تفریحات خونه واسه نوشیدن دارم، اگر خواستی بیا پیشم.

باشه، به جهنم.

اصلا میخوام یه استراحتی هم داشته باشم.

ایول بابا! این محشره!

بگو خوبه

اولین باری هست که میای خونمون. نه؟

خب ما فقط یک، دو، سه، چهار– هشت

ساله که با هم همسایه هستیم.

اینم مربای آلبالوی منه.

بوس، بوس.

سلام، کیک اسفنجی من.

از اونجایی که دیدم گشنه ت هست، ساندویچ برات درست کردم.

به نظرت این زن فوق العاده نیست؟

ولی فکر کنم یه چیزی رو فراموش کردی فلندرز.

آبجوت. تازه تازه س. مال همین هفته پیشه.

هه، هه. اینم یه بزرگترش که خیلی خوشمزه س و از هلند آوردم.

فقیر فقرا همچین چیزهایی نمیتونن داشته باشن.

بابایی، ممنون که تو درس هام کمکم کردی.

خواهش میکنم، دانش آموز کوچولوی من.

من بهترین بابای دنیا رو دارم.

دیگه انقدر خجالتم نده دیگه.

میدونم. تپلی مپلی.

بعضی وقتها رسیدگی به بچه ها خیلی سخت میشه.

تمومش کن!

چی رو تموم کنم؟

از اول تا الان داره پُز میدی که

خانواده ت از من خیلی بهتره.

آبجوت از اون ور دنیا رسیده.

تو و پسرت همدیگه رو دوست دارین.

زنت از زنه من جذابتره.

حالمو داری بهم میزنی.

خیلی متاسفم که باید از درخواست کنم اینجا رو ترک کنی. امیدوارم درک کنی.

میخواستی هم نمیموندم!

یکی برای تو راه بر میدارم.

هومی، آروم بگیر.

متاسفم مارج. هنوزم از دست اون فلندرز احمق جوشی هستم.

شپشو. از کارافتاده. پروفسورنما.متظاهر

مگه چی گفته؟

ببین. اون گفت که

اون گفت که.

خب مشکل از لحن حرفش بود.

چه جوری گفت؟

خب. اون.

عصبانی بود؟

نه.

توهین کرد؟

باشه. مشکل از لحن اش هم نبود اصلا.

اما منظورش خیلی روشن و واضح بود.

اینکه خانواده ی ما بوی تعفن میده.

ببین هومر، من بهترین دوستت هستم، اما مجبور بگم که اون همیشه بهترین همسایه ما بوده.

حالا شد بهترن، آره؟

بهترین هم نباشه، خوبترین هست.

نه، مارج. نمیخوات حرفت رو عوض کنی. راست میگی.

اون بهترینه. اون از همه جهت بهترینه.

میرم یه کم راه برم تا آروم بشم.

یه کم هیجانزده شدم.

ببخشید، بنده مثل

“ند فلندرز” کامل نیستم.

ندی، چقدر نا آرومی.

چی شده؟

خیلی حس افتضاحی دارم.

مم. بعضی وقتها فراموش میکنم که اوضاع ما از سیمپسون ها بهتره.

کشوندمش اینجا. آبجو هم بهش دادم.

پس نباید به خاطر آروغ زدن ازش ایراد بگیرم.

مم. اون وقت از این اتفاق اول تجربه م نشد و اون

رو وارد یه کشمکش دیگه ای کردم.

فکر کنم این چیزها رو باید با کس دیگه ای درمیون بگذاری.

حق با توئه.

سلام، کشیش “لاو جوی” شما هستین؟

نه، من خانومشون هستم. گوشی خدمتتون.

عزیزم، عزیزم، بلند شو.

ند فلندرز با مشکل روبرو شده.

حتما یه مورچه رو لگد کرده.

سلام ند.

ببخشید که مزاحمت شدم، امروز من یه مردی رو آوردم خونمون.

احساس میکنم از باب نوزدهم کتاب مقدس تخطی کردم.

چی؟

“محبت به همسایه.”

اوه. اوه. آهان، باب نوزدهم، راست میگی.

ند، کتاب مقدس ما میگه که

رفتار مهرآمیز، رفتار خصمانه رو نابود میکنه.

جواب خوب. عجب ایده ی محشری بود!

خدا حفظتون کنه جناب کشیش.

“همسایه ی عزیزم.”

فلندرز!

بهت حق میدم عصبانی باشی.

فقط خواستم اینو بهت بدم. و برم.

“همسایه ی عزیزم.”

“تو برادر من هستی. دوستت دارم و همچنان در سینه ام غم بزرگی را حس میکنم.”

صبر کنید! صبر کنید! بازم هست.

رفتارت وحشتناکه. اون درهای قلبش رو به روت باز کرده و تو داری بهش میخندی.

“همسایه های ابدی.” اوه نه.

“ند فلندرز.”

عجب گاگولیه.

بابا، اون بخش سینه اش رو دوباره بخون.

یه لحظه تمومش کنید.

سینه.

بارت! ها؟

آرزوی من اینه که این خانواده تا جایی که میتونن به فلندرزها نزدیک باشن.

آره. حق با اونه.

بذارین با هم یه کاری بکنیم.

نظرتون چیه بریم تو مسابقات گلف شرکت کنیم و یه بستنی یخی هم بخوریم؟

عالیه!

همم. من باید برم موهام رو بشورم.

منم باید برم برای آزمون ریاضی تمرین کنم.

اگر برنده بشم، بهم یه زاویه سنج میدن.

چقدر بد شد که تو مزرعه زندگی نمیکنیم تا اون وسیله به دردمون بخوره.

بزن بریم.

آماده!

هه، هه. ولی از اون وسط خوب میزونش کرده بودم.

این فقط تمرینی بود.

ادامه بده تا نتیجه بده.

هومر سیمپسون اونجاست.

فرصت مناسبی هست تا از نتیجه نامه ام مطلع بشم.

بی خیال شو. شش تا مانع داره.

میدونم. فعلا تا پنج تا مانع رو میتونم رد کنم.

خواهش میکنم عزیزم، خواهش میکنم برو. خواهش میکنم!

سلام سیمپسون! بهت خوش میگذره؟

فلندرز! تو اینجا چیکار میکنی؟

دارم با قهرمانم گلف بازی میکنم.

سلام بارت!

گمشو بابا.

حالا که با هم دوستیم، نظرت چیه که چهارتایی با هم گلف بازی کنیم؟

باشه.

عالیه.

به نظر میاد مشکلی داشته باشی.

اون بازی اعصابم رو خرد کرد.

جک نیکلسون هم نمیتونه اون رو ببره.

بازیش سخته. برای انجام دادنش باید از روش سنتی استفاده کنید.

توپ رو از گوشه پرتاب می کنید.

شاید توپ واردش نشه، اما با یک تیر دو نشون زدید.

اوه، واردش شد.

ضربه خوبی بود.

شانسی زد.

امتیازهای نهایی: بارت چهل و یک. هومر.

شش به علاوه شش، به علاوه شش به علاوه شش، به علاوه شش

ولش کن.

اونجا رو نگاه کنین! وای!

“جایزه نفر اول، پنجاه دلار.” وای!

“به همه شرکت کننده ها بادکنک میدن.”

بارت، میخوای شرکت کنی؟

بله، هم شرکت میکنه، هم برنده میشه، مگه نه پسر؟

فکر کنم بشه.

از اعتماد به نفسش خوشم اومد!

اما بهش فشار نیار. جلوی تاد نمیتونه دووم بیاره.

جدی؟ ننه من هم میتونه از اون بچه ببره.

بریم پسر.

بابا، من تا حالا تو هیچی زندگیم برنده نشدم.

ببین پسرم، یک بار بهت میگم و خوب گوش کن. به هچی وجه نباید ببازی.

وایسا، وایسا. سگ خوب.

سرت رو بیار پایین.

تو نه. دارم با این پسر حرف میزنم.

سرت رو بیار پایین. مسیر رو دنبال کن.

خب فایده نداشت.

پس سرت رو بالا بیار و مسیر رو دنبال نکن.

هی! چکار میکنی؟

این چوب گلف باید برات مثل توپ یه فوتبالیست باشه.

.مثل گیتار یه موسیقیدان

حالا یه اسم برای چوبت بذار.

چی؟

یه اسم براش انتخاب کن.

آقای چوب.

نمیخوای یه اسم سنگین تر بذاری؟

اسم یه دختر رو بذار روش.

مامان.

اسمش رو بذار چارلین.

چرا؟

بخاطر. زیرا.

این عکس دشمنت هست، تاد لفندرز.

هر روز پانزده دقیقه بهش زل بزن.

و روی این تمرکز کن که چقدر ازش متنفری و اینکه چقدر باشکوه میشه وقتی تو چارلین اون رو نابود کنین.

چارلین کیه؟

الان حالیت میکنم کیه.

حالا تنفر رو شروع کن.

سلام بارت.

تصادفی شنیدم داری چه چیزهایی تو مخ بارت میکنی.

خب؟

زیادی برای این مسابقه ارزش قائل نشدی؟

این فرصتی هست تا به فلندرز خیلی چیزها رو ثابت کنیم.

مطمئنا، اما اصلا چرا باید اینکارو بکنیم؟

برای اینکه بعضی وقتها تنها راهی که باعث میشه شاد بشی، اینه که دیگری رو ناراحت کنی.

منم از اینکه باعث شادی بقیه بشم خسته شدم.

سلام. داری چیکار میکنی؟

کدوم یک از مهره های شطرنج مهم نیستن؟

فیل ارزش کمتری داره، اما فکر کنم منظور تو پیاده هست.

درسته. من پیاده هستم.

میدونم. این وقت ها که میشه واقعا خدا رو شکر میکنم که پدر به فعالیت هایی که من دارم، هیچ علاقه ای نداره.

بارت، فکر کنم بتونم بهت کمک کنم.

کارمون رو از کتابخونه باید شروع کنیم.

سلام لیسا.

سلام خانم نورتون.

سلام لیسا.

سلام رالف.

سلام لیسا.

سلام رفقا.

بارت، این فهرست موضوعات هست.

خب باید دنبال “گلف” بگردیم.

“ضرب المثل ها، “آیزن هاور و، “لطیفه ها، “مشکلات روحی ژاپنی با”.

خودشه. بازی گلف.

و در آخر مهمترین کتاب، تائو تِ چینگ از لاوت زو هست.

نمیتونیم پول این همه کتاب رو بدیم.

کتاب ها رو فقط امانت میگیریم.

آهان. گرفتم چی شد.

بخش منطق ذهنت رو ببند.

باشه.

خودت رو از همه چی رها کن.

حتما.

مثل یه سنگ نتراشیده بشو.

حله.

بارت! انقدر فهمیدنت رو ابراز نکن.

باشه.

کارمون رو بی نتیجه میکنه.

دیگه نمیگم.

یه معما میخوام برات بگم: یک دست چه صدایی داره؟

معمات مثل آب خوردنه.

نه بارت. این معما سه هزار ساله بدون جواب مونده.

باید ذهنت رو پاک کنی.

بدون جواب مونده؟ لیسا، گوش کن.

بذار یه چیز دیگه رو بگم: اگر درختی بیافته و هیچ کس اونجا نباشه، صدایی بوجود میاره؟

قطعا.

ار. اما بارت، چطور ممکنه وقتی کسی اونجا نباشه، صدایی به گوش برسه؟

اوه. الان وقتشه.

پایه این بازی براساس هندسه هست.

باید تنها از اینجا به توپ ضربه بزنی.

باورم نمیشه. تو در اصل تونستی یه روش استفاده کاربردی از هندسه رو پیدا کنی!

بارت! چیکار داری میکنی؟

قبل از اینکه همسایه ها ببینن بیا پایین

سیمپسون!

برام اهمیتی نداره قیافه بارت چه جوری شده بود اما بدن ایکبیری پسرت رو پاره میکنه.

لایق ترین فرد برنده میشه حتما.

“لایق ترین فرد برنده میشه حتما.”

بازنده ها این جور حرف میزنن.

صبر کن ببینم. فکر کنم شانس پسر من خیلی بالاتره.

جدا؟ شرط می بندی؟

من اهل شرط بندی نیستم.

یعنی من مرغم، نه؟

دقیقا.

خب این چطوره؟ یک بشقاب از شیرینی های خوشمزه زن تو.

در برابر یکی از دستمال سفره های بافته شده توسط زن من.

میترسی یه شرط درست و حسابی ببندی؟

نه، من فقط

سیمپسون، دیگه واقعا داری اعصابمو خرد میکنی.

خب نظرت در مورد این چیه خانم مرغه؟

اگر فردا بارت برنده بشه، تو باید علف های حیاط منو بزنی.

و اگر هم تاد برنده شد، تو باید چمن من رو بزنی!

و برای یک بار هم که شده، یه کار مفید انجام بدی.

پس بهترش میکنم، تو مجبوری چمن های من رو با لباس کلیسای زنت بزنی!

تو هم همین جور، میمون کوچولو!

یه بار برای من بخون.

“پدر شخص بازنده”

صبر کن. “بازنده” کلمه زننده ای هست.

بهتر نیست بگیم “پسری که برنده نشد”؟

اوه، خدای من. باشه.

“پدر پسری که برنده نشده، می بایست چمن حیاط طرف مقابل را با لباس کلیسای همسرش، بزند.”

خب. باید هر دوتون امضا کنین؟

امیدوارم به ریختن خون نیازی نباشه.

من که راضیم، تو رو دیگه نمیدونم فلندرز.

این چه گناهی بود که من مرتکب شدم؟

بازوت رو راست نگه دار.

شونه هات رو بچرخون.

بابا!

ببین پسرم، تمام خواسته من اینه که تلاشت رو بکنی.

دارم تلاشم رو میکنم.

هر کسی میتونه تلاش کنه. من میخوام تو برنده بشی!

هومر؟

مارج، صادقانه ترین نظرت رو بگو

این بهتره؟ یا این؟

صبح به خیر! میدونی که مسابقه امروزه و تو هم بهتره که برنده بشی.

بابا!

پایین می بینمت پسر.

هه هه. مارمادوک دیوانه.

بند هشتم چیه؟

اختاپوس سه شاخکی.

دوازدهمی چیه؟

بازگشت به قبر.

نیروانا؟

سعادت جاودانه در حذف فردگرایی است.

بیا بارت.

یه غذای پهلوانی برای گلف باز من.

مامان، بارت رژیم غذاهای حاوی کربوهیدرات داره.

استیک اون رو سنگین میکنه.

خب چی سنگینش نمیکنه؟

شوربای آرد جو دوسر.

شوربای آرد جو دوسر؟

اسبی که میخواد مسابقه بده، قبل از وارد شدن به کورس، این شوربا رو میخوره.

توجه توجه، لیسا. بارت اسب نیست.

استیکت رو بخور پسر.

عصر همگی به خیر خوش آمدید به فینال هیجان انگیز مسابقات گلف.

مسابقه بی رحمی که راه در رویی ندارد و حالا فینال را با دو جنجگو شروع میکنیم: بارت سیمپسون تازه کار و تاد فلندرز یکی از ماهرترین بازیکنان ده ساله تاریخ.

تا حالا هیچ وقت تشویق نشدم، نمیدونم چه احساسی به آدم دست میده.

ولی بذار بگم. من بهت اطمینان دارم.

ممنون پسر.

بیخودی دعا نکن، فایده نداره.

قبل از تو من دعا کردم، و هردمون نمیشه با هم برنده بشیم.

سیمپسون، ما داریم دعا میکنیم کسی آسیب نبینه.

اه. هیچ فرقی نداره فلندرز.

فردا باید کفش های پاشنه بلندت رو پات کنی.

نخیر، تو باید پات کنی.

متاسفانه اینطور نیست.

متاسفانه اینطوره.

متاسفانه اینطور نیست.

متاسفانه اینطوره. متاسفانه نه تا بینهایت. هر چی تو گفتی یکی بیشتر.

فلندرز جواب به خاطر افتخاراتش، میتونه بازی رو اول آغاز کنه.

موفق شد. آفرین. اوه پسر.

درخت ها تو جنگل میافتن.

درخت ها تو جنگل میافتن.

درخت ها تو جنگل.

رقابت با سلامت و بدون تقلب، برابر دنبال می شود.

یوهو! دلسوزی کار آدم های ضعیفه، تاد.

اگر به دنبال معنی کلمه “جرات” هستید، باید تعریف آن را در چهره این دو جنگجو پیدا کنید.

در زیر سایه ی لینکولن بزرگ، آنها به آخرین مرحله رقابت خود نزدیک می شوند.

جنگجوی پیروز بعد از چشاندن طعم تلخ شکست به حریف خود، جام شامپاین پیروزی خود را می نوشد.

نگران نباش پسر. هنوز دیر نشده.

یالا بارت. یادت باشه “وینس لامباردی” چی میگفت “اگر ببازی، دیگه جایی تو خانوادمون نداری.”

هومر. اوه. هیچ کدوم عالی عمل نکردن.

این فشار میتونه بازیکن های قوی رو بی ثبات کنه.

استرس زا هست، نه؟

آره، زانوهام داره میلرزه، دلشوره دارم.

اما این چیزها شخصیتمون رو میسازه.

کی شخصیت خواست؟ بیا انصراف بدیم.

باشه.

ما به این نتیجه رسیدیم که هر دومون به یه اندازه خوبیم.

میخوایم مساوی اعلام کنیم آقا.

آقایون و خانوم ها، نتیجه رقابت مساوی شد.

عذرمیخوام که بغضم گرفته، اما این خیره کننده ترین ترین نمایش رشادتی بود که از وقتی ماونتباتن بازی رو به هند واگذار کرد، دیدم.

بزن قدش پسر.

ایول!

هومر، بچه هامون امروز درسهایی بهمون یاد دادن، نه؟

با کنار هم کار کردن، هر دومون با هم میتونیم برنده بشیم.

و لازم نیست شرطمون رو انجام بدیم.

بزن قدش.

داری میزنی زیر قرارمون؟

چی؟ هیچ کدوم از پسرها که نباختن.

“پدر پسری که برنده نشده.

باید چمن حیاط طرف مقابل را با لباس کلیسای همسرش بزند.”

اما هیچ کدوم. ما

پس تو هم باید انجام بدی.

هزینه خیلی کمی هست تا بتونم تحقیر شدنت رو ببینم.

بهترین لباسم بود.

یه روزی این قضیه رو برای یه روانپزشک تعریف میکنم.

خنده هاشون رو گوش کن.

دارن تحقیر میکنن.

هرگز این ماجرا رو فراموش نمیکنم.

فلندرز لعنتی.

سیمپسون، احساس احمقانه ای دارم، اما چقدر علف هرز داری؟

منو یاد جوونی هام تو دانشگاه میندازه.

اوه، خدای من. داره لذت می بره!

متن انگلیسی اپیزود

Bust my hump all week. stupid grass supposed to be the boy’s job.

Now, now, Homer. Bart’s busy working on his science project.

You heard the lady, Homer. So please mow quietly. Genius at work.

“One o’clock still just a potato.

Hey there, neighbor! The Lord’s certainly given us a beautiful day today. Huh?

H’lo, Flanders.

Doing a little yard work, huh?

Who told? Marge! Beer me!

Say Simpson, I-I’ve got some time-release granules

that’ll get rid of that crabgrass in just a half-a-jif.

Crabgrass? What are you talking about? Where?

Well, ooh, there. there. and uh there’s a big patch over there.

There’s nothing wrong with crabgrass!

It just has a bad name, that’s all.

Everyone would love it if it had a cute name like.

uh, elfgrass.

Well, you may be right!

Marge! Where’s the Duff?

Oh, well, we’re all out, Homer.

Would you like some fruit juice?

Don’t toy with me, woman.

Couldn’t help overhearing, Simpson.

I’ve got some ice-cold suds in the rumpus room, if you’d like to join me.

Well, uh, okay. What the heck, I’ve earned a little break.

Holy moly! It’s beautiful!

Say, that’s right. This is your first visit to the Flanders homestead.

Well, we’ve only been neighbors, what? uh, one, two, three, four eight years.

There’s my little Popcorn Ball. Kissy, kissy.

Hello, Sponge Cake.

I thought you boys might be hungry, so I whipped up some club sandwiches.

Ain’t she wonderful, Simpson?

Yeah, yeah, yeah, but aren’t we forgetting something, Flanders?

Oh, your beer. Uh, is draft okay? Just put in the tap last week.

Heh, heh. This is a tasty little lager that came all the way from Holland.

Well, beggars can’t be choosy.

Hey, Dad, thanks for helping me with my science project.

My pleasure, Study Buddy.

I’ve got the best Dad in the whole world.

Oh, you know how that embarrasses me.

I know. T’oodley doodley.

Ah, kids can be a trial sometimes.

All right, knock it off!

Uh, knock what off, Simpson?

You’ve been rubbing my nose in it since I got here.

Your family is better than my family.

Your beer comes from farther away than my beer.

You and your son like each other.

Your wife’s butt is higher than my wife’s butt.

You make me sick!

Simpson, I’m afraid I’m going to have to ask you to leave.

I hope you understand.

I wouldn’t stay on a bet!

One for the road.

Homie, quit tossing.

Sorry, Marge.

But it’s just that I’m still steamed up about that jerk Flanders.

Lousy.

bragging.

know-it-all. show-off.

What exactly did he say?

Get this.

He said. he said. well, it wasn’t so much what he said, it was how he said it!

Well, how did he say it?

Well. he.

Was he angry?

No.

Was he rude?

Okay, okay. It wasn’t how he said it either, but the message was loud and clear. our family stinks!

Homer, I’m your best friend, but I’ve gotta say, I’ve never seen him be anything but a perfect neighbor.

Oh, he’s perfect now, is he?

Well, he’s not perfect, but he is very.

No, no, Marge. Don’t backpedal. You were right the first time. He’s perfect. Perfect in every way.

I’m just gonna go take a walk around the block to calm down. I got a little excited. I’m not perfect. like Ned Flanders.

Neddie, you’re tossing. What’s the matter?

I feel terrible.

Mmmm, hmmm.

Sometimes I forget that we have things a little better than the Simpsons. I drag him over here. He has a few beers. You can’t blame him for erupting.

Mmmm, hmmm.

And then I turn into a snarling beast. Talk about flunking the old turn-the-other-cheek test!

Well, Ned, maybe I’m not the one you should be talking to.

You’re right.

Hello, Reverend Lovejoy.

No, this is Mrs. Lovejoy. Just a minute. Honey, honey, wake up. It sounds like Ned Flanders is having some sort of crisis.

Ugh, probably stepped on a worm. Hello, Ned.

Reverend, I’m sorry to bother you at this hour but I threw a man out of my house today. I feel like I’ve violated Matthew 19:19.

Huh?

“Love thy neighbor”.

Oh. Oh. Matthew, 19:19, yeah, right, right. Well, you know, Ned. The Good Book says a gentle answer turneth away wrath.

A gentle answer. Well, that is a jim-dandy idea. Bless you, Reverend.

“Dear Neighbor”.

Flanders!

I don’t blame you for being upset with me, Homer. I just wanted to give you this letter. I’ll leave now.

“Dear neighbor. “

“You are my brother. I love you and yet I feel a great sadness in my bosom”.

Wait! Wait! There’s more.

I think it’s terrible. A man opens his heart and you make fun of him.

“Neighbors forever. Oh, no! Ned Flanders”.

What a sap!

Read the bosom part again, Dad.

Now, just a minute.

Bosom!

Bart!

Huh?

I wish this family was as close as the Flanders.

Okay, okay, all right,

all right.

She’s right!

Let’s do something together.

What does everyone say to some miniature golf, followed by a round of frosty chocolate milkshakes?

All right!

Hmmm. I was going to wash my hair.

And I’m studying for the Math Fair. If I win, I’ll bring home a brand new protractor.

Too bad we don’t live on a farm. Let’s go, boy.

Fore!

Heh, heh, heh heh.

But I got it in the middle!

That was just a practice shot, boy.

Play it where it lays, Homer.

Hey, there’s Homer Simpson! Oh, what a perfect opportunity to follow up on my letter.

Give up, Homeboy. There’s a six-stroke limit.

I know, I know. I can still make this for five. Come on, baby, pleeze pleeze go in. Pleeze.

Hi, Simpson! Having fun?

Flanders! What are you doing here?

Ah, just playing a little mini-golf with the Todd-meister.

Hi, Bart!

Get bent.

Say, now that we’re all friends again, why don’t we make a foursome?

All right! This will be fun! Oh, say, you looked like you were having a little trouble there.

That shot is impossible! Jack Nicholson himself couldn’t make it.

It is difficult, Mr. Simpson.

The best strategy is to play conservatively.

Hug the rail. It won’t go in, but you set yourself up for an easy deuce.

Oh, well, huh, it went in.

Good shot, Toddsky!

Luck.

Final score: Bart, forty-one. Homer. let’s see, six plus six plus six plus six plus six plus six.

Never mind!

Hey, look!

Wow! First prize, fifty dollars!

Wow! Free balloons for everyone who enters!

So, my little Bartley, thinking of entering the tournament?

Yeah, he’s entering and what’s more, he’s going to win, aren’t you, boy?

I guess it’s possible.

Hey, I like that confidence!. but I hope you’re not putting too much pressure on the boy. My Todd’s awfully good.

Oh yeah! Well I think the fruit of my loins can beat the fruit of your loins any day of the week.

Come on, boy.

But Dad, I’ve never won anything in my life.

Son, this is the only time I’m ever gonna say this. It is not okay to lose.

Stay, stay. Good dog. Now, keep your head down.

No, not you. I’m talking to the boy. Keep your head down. Follow through.

Okay, that didn’t work. This time move your head and don’t follow through.

Oh, man.

What’re you doing? That putter is to you what a bat is to a baseball player, what a violin is to the guy tha.the violin guy. Now, c’mon, give your putter a name.

What?

Come on, give it a name.

Mr. Putter.

Do you wanna try a little harder, son? Come on, give it a girl’s name.

Mom.

Your putter’s name is Charlene!

Why?

It just is. That’s why.

Now, this is a picture of your enemy, Todd Flanders.

Every day I want you to spend fifteen minutes staring at it

and concentrating on how much you hate him and how glorious it will be when you and Charlene annihilate him.

Who’s Charlene?

I’ll show you who Charlene is! Now start hating!

Hi, Bart.

Homer, I couldn’t help overhearing you warp Bart’s mind.

And?

Well, I’m worried that you’re making too big a deal of this silly little kiddie golf tournament.

But, Marge, this is our big chance to show up the Flanderses.

Well, I’m sure it is, but why do we want to do that?

Because sometimes the only way you can feel good about yourself is by making someone else look bad.

And I’m tired of making other people feel good about themselves.

Hi, Bart. What’re you doing?

Lis, what do you call those guys in chess that don’t matter?

Well, a blockaded bishop is of little value, but I think you’re referring to a pawn.

Right. I am a pawn.

I know. It’s times like this that I’m thankful Dad has little to no interest in almost everything I do. Bart, I think I can help you.

Our journey begins here at the library.

Hi, Lisa.

Hi, Mrs. Norton.

Hi, Lisa.

Hi, Ralph.

Hi, Lisa.

Hey, gang. Okay, Bart, this is the card catalog.

Let’s see, “golf”. Anecdotes, Eisenhower and, Fashion, Humor, Japanese Obsession With. ah, here it is. Putting.

And, finally, the most important book of all, The Tao Te Ching by Lao Tzu.

Lisa, we can’t afford all these books.

Bart, we’re just gonna borrow them.

Oh, heh, heh. Gotcha.

I want you to shut off the logical part of your mind.

Okay.

Embrace nothingness.

You got it.

Become like an uncarved stone.

Done.

Bart! You’re just pretending to know what I’m talking about.

True.

Well, it’s very frustrating.

I’ll bet.

Bart, I have a riddle for you: What’s the sound of one hand clapping?

Piece of cake.

No, Bart. It’s a three-thousand-year-old riddle with no answer. It’s supposed to clear your mind of conscious thought.

No answer? Lisa, listen up.

Let’s try another one: If a tree falls in the woods and no one’s around, does it make a sound?

Absolutely. Eeeeeeeer!

But Bart, how can a sound exist if there’s no one there to hear it?

Woooooooo!

It is time.

The basis of this game seems to be simple geometry. All you have to do is hit the ball here.

I can’t believe it. You’ve actually found a practical use for geometry.

Bart! What’re you doing? Get down from there before the neighbors see –

Hey, Simpson.

Flanders, I don’t care what this looks like, Bart’s gonna mop the floor with your son’s ugly butt.

Well, sir, may the best man win.

Ah, “may the best man win”. The mating call of the loser.

Now, just a minute, Simpson. I think my son has a very good chance.

Oh, yeah? Wanna bet?

Yeah, well, I’m not a betting man.

Oh, I’m a chicken, am I?

That’s right!

All right, how’s this for a wager? A batch of your wife’s delicious blueberry muffins against one of my wife’s homemade wind chimes!

What, are you afraid to make a real bet?

No, I just

You know, Simpson, you’re starting to annoy me.

How about this Henny Penny? If Bart wins tomorrow, you have to mow my lawn.

All right, and if Todd wins, you have to mow my lawn! And do a decent job of it, for a change!

Better yet, you have to mow my lawn in your wife’s Sunday dress.

You have yourself a bet, you jackaninny!

Read that back to me, Marge.

“The father of the loser mows the lawn “

Eh, eh, just a minute. “Loser” is such a harsh word. Couldn’t we just say “the boy who doesn’t win”?

Oh man. Fine.

“The father of the boy who doesn’t win has to mow the lawn in his wife’s Sunday dress”.

There you go.

Now I suppose you both have to sign this. I hope blood won’t be necessary.

I’m game if you are, Flanders.

Good gravy, what have I done?

Keep your left arm straight, Bart. rotate your shoulders.

Dad!

Look, son, all I’m asking is that you try.

Okay, I’ll try.

Anybody can try! I want you to win!

Homer?!

Marge, give me your honest opinion. This? Or this?

Good morning, son! Oh, by the way, today’s the day of the big tournament, and you’d better win!

Dad!

See you downstairs, boy.

Heh heh. that crazy Marmaduke.

Eighth hole.

Aim for the Octopus’ third tentacle.

Twelfth hole.

Bank it off the pink tombstone.

Nirvana.

A state of bliss attained through the extinction of the self.

Here you go, Bart. A lumberjack’s breakfast for my little golfer.

Mom, Bart is on a strict diet of complex carbohydrates. Steak will make him logy.

Ohhh, well, what won’t make him logy?

Oatmeal.

Oatmeal?

Oats are what a champion thoroughbred eats before he or she wins the Kentucky Derby.

News flash, Lisa! Bart is not a horse. Eat your steak, boy.

Good afternoon, everybody, and welcome to the finale of what has already been a stirring afternoon of miniature golf.

The cream has risen, the wheat has bid farewell to the chaff, and now we approach the championship match with but two warriors remaining: The heretofore unknown Bart Simpson, and Todd Flanders, one of the most skilled ten-year-olds to ever take back the blade.

Bart, having never received any words of encouragement myself, I’m not sure how they’re supposed to sound. But here goes. I believe in you.

Thanks, man!

Hey, Flanders, it’s no use praying. I already did the same thing, and we can’t both win.

Actually, Simpson, we were praying that no one gets hurt.

Oh. Well, Flan-ders, it doesn’t matter. This time tomorrow, you’ll be wearing high heels.

No, you will.

‘Fraid not.

‘Fraid so.

‘Fraid not.

‘Fraid so.

‘Fraid not infinity.

‘Fraid so infinity plus one.

Young Flanders has the honor and will tee off first.

It’s got a chance. Yes, sir!

Oh, man.

Tree falling in the woods. Tree falling in the woods. Tree falling in.

And the battle is well and truly joined!

Woo-hoo-hoo!

Mercy is for the weak, Todd.

If one were to look up “courage” in the Oxford English Dictionary, one might very well come upon a photo of these two gladiators.

They approach the final hole in the shadow of the great emancipator, deadlocked at eight strokes on the happy side of par.

Soon, one man will emerge triumphant; He will drink naught but champagne, while his opponent tastes bitter defeat in this oft cruel game.

It’s okay, son. You can recover.

Come on, Bart. Remember what Vince Lombardi said: “If you lose, you’re out of the family”.

Homer!

Ow.

Neither man showing his best form. This sort of pressure can unhinge even the steeliest of competitors.

This is pretty tense, isn’t it, Todd?

Yeah, my knees are shaking, I’ve got butterflies in my stomach. but I guess this builds character.

Who wants to build character. Let’s quit.

Okay.

We decided we’re equally good.

We want to call it a draw, man.

Ladies and gentlemen, we have a draw!

You will forgive an old Brit for crying, but this is the most stirring display of gallantry and sportsmanship since Mountbatten gave India back to the Punjabs.

Put her there, man!

Yeah, all right!

Well, Homer, our kids showed us something today, huh? By working together, we can both be winners. Thank heaven neither of us has to go through with that silly wager. Put ‘er there, pal.

Ohhh, so you’re gonna welch on our bet?!

What are you talking about? Neither boy lost.

I got it right here in writing.

“The father of the boy who doesn’t win has to mow the lawn in his wife’s Sunday dress”.

But. neither, I mean we’re both. I mean, you have to do it too.

It’s a small price to pay to see you humiliate yourself.

Oh, my best dress.

Why do I get the feeling that someday I’ll be describing this to a psychiatrist?

Listen to ‘em laughing. This is so humiliating. I’m never gonna live this down. Damn Flanders.

Y’know, Simpson, I feel kinda silly, but what the hay. you know, it kinda reminds me of my good ole’ fraternity days.

Oh my God! He’s enjoying it!

مشارکت کنندگان در این صفحه

ویرایشگران این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.