سرفصل های مهم
Dancin' Homer
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی اپیزود
- خب، هومر. چه اتفاقی تو پایتخت افتاد؟
- بیخیال شو بارنی.
یالا دیگه. داریم از فوضولی می میریم.
فقط یه چیز از حقیر بودن بدتره…
- اونم اینکه بخوای تعریف کنی که چطوری تحقیر شدی.
منم نمیخوام همچین کاری بکنم با خودم. خواهش میکنیم هومر. بگو دیگه هومر.
بسیار خوب، باشه.
قضیه از این قرار بود که کارمندان شرکت اتمی، به همراه همسر و حداکثر 3 تا از بچه هاشون به مسابقه ای در استادیوم اسپرینگفیلد دعوت شده بودن.
فکر کنم گمشون کردیم. الانم که کنار استادیوم هستیم! ایول!
با یه تیر دو نشون زدیم! خب بچه ها، بپرین بیرون!
بارت، میدونی امشب بازیکن هایی رو می بینی که ممکنه روزی وارد لیگ برتر بشن؟
- چی؟ همون لیگ همیشه بازنده رو میگی دیگه؟
- خب شانسی هست دیگه.
هیچ جایی بهتر از اینجا برای گذروندن یه شب تابستونی خنک نیست.
چمن های سبز محوطه، زمین های کشتزاری اش…
…و اون خط سفید وسط زمین که یک مرد رو از یک پسر جدا میکنه.
لیسا، آبجو رو فراموش کردی. اینجا تو طشت های گنده آبجو میدن.
- امیدوارم امسال بهت آبجو نرسه.
- منظورت چی بود؟
سال گذشته انقدر مست کردی که دیوونه شدی.
مارج، این بلیط فقط برای جای نشستن نیست بلکه اختیارات بیشتری هم بهم میده که اگر خواستم مثل بشم.
گمیلز! خوشحالم که می بینمت.
در مدیریت مواد زائد واقعا شاهکار هستی.
برای یه شب هم که شده، مواد زائد رو فراموش کن و خوش بگذرون.
- یه علامت لبخند کنار اسمش بزن، اسمیترز.
قبل از اینکه بگید، زدم قربان.
- سیمپسون ها هستن قربان.
- اوه، همون عقب مونده ها (به جای “سیمپسون” گفت “سیمپ” که به معنای احمق است)
اِ. سیمپسون هستیم قربان.
ها؟ اوه، درسته. هومر و مارج سیمپسون.
اوه، و اینها هم باید بارت، لیسا و تازه واردتون باشن.
اطلاعاتشون باید به روز بشه قربان.
مشکلی نیست. اسم بچه اهمیتی نداره. بزن بریم.
اون “فلش بیلور” هست! باید برم ازش امضا بگیرم. ستاره ای بوده واسه خودش.
- هی فلش! روی توپم رو امضا میکنی؟
- نه.
پیر سگ از کار افتاده ی شپشو!
- فکر کرده کیه؟
چی شده پسر؟
- روی توپم امضا نمیکنه.
- عجب الگوی خوبی هست برای بقیه.
بارت، توپت رو بده به من.
نگاه کن، عجب تیکه ای داره میاد طرفت.
بانوی عزیز، فلش چه کاری میتونه براتون بکنه؟
بیا بگیر بارت.
منو تو هتل اسپرینگفیلد، اتاق 26 هستم.”
چطوره؟ فلش
وای! فلش از زن من خوشش اومده!
تو هنوزم جادوی خودت رو داری مارج.
هی، بابا، نگاه کن مانیتور داره تو رو نشون میده!
وای! سلام به همه! چی کارا میکنین؟
منو ببینین! من هومر سیمپسونم! هه… هه
هومر! هومر! ز.ر.ب.
زیپم رو ببینم؟ چرا؟
- آخ! از همتون ممنونم.
برای شروع اولین بازی، میریم سراغ مردی که اسمش مترادف با منبع انرژِ هست: آقای مونتگومری بورنز!
- اونها عاشق شما هستن قربان.
- هه، هه. بایدم عاشقم باشن.
اون روزهایی که یه شیر جوان بودم پرتاب بی نظیر توپم رو با پرتاب های “استچل پیج” مقایسه میکردن.
- تُف بزن روش، اسمیترز.
- اینم یه خلط قربان.
عجب دست و پا چلفتی هست!
- ضربه بی نظیری بود قربان.
- خفه شو!
هی بورنز! هی بی عُرضه!
- ضربه هات مثل خواهر من میمونه!
- آره، مثل من پرتاب کردی!
برای امریکا، لطفا به احترام سرود ملی از جا برخیزید…
…با اجرایی بی نظیر از “لثه های خونین”.
سلام اسپرینگ فیلد! دن هورد پشت میکروفون هست.
ایزوتوپز ما با تیم “شلبی وایل شلبی ویلیان” بازی داره (شلبی وایل، شهر نزدیک اسپرینگفیلد است، ایزوتوپز هم تیم اسپرینگفیلد)
که اومده به کار بزرگترین بازنده ی همیشگی بیسبال پایان بده.
چطوره؟ تازه اسممون تو کتاب رکوردها هم ثبت میشه!
نشستن پیش کارمندها. ثابت میکنه که من باهاشون دوستم.
من رو ببر یه جای خلوت. نمیخوام تو چشم باشم.
یالا برو! پدرشون رو دربیار!
- ما بازی میخوایم نه نازی!
ما بیسبال میخوایم نه هندبال!
- بفرمایین اینجا بشینین قربان.
- اوه، نه!
باید بشینم پیش رئیسم–بهترین شب سالم خراب شد.
از کار افتاده ی شپشو…
این یعنی اینکه دیگه نمیتونی جلو بقیه دیوونه بشی.
نمک رو زخمم بپاش.
- آبجو رو بیار اینور!
- آبجو. شنیدی چی گفت مارج؟
آبجو ی خوشمزه یخ زده. اون چاقالو پیشم میشست خیلی بهتر از بورنز بود.
ول کن هومر.
- فکر کنم هوس آبجو کردی، نه؟
- من قربان؟
نه. مطمئنا. فقط احمق ها آبجو میخورن.
گفتم شاید بخوای با هم بخوریم. مهمون من
اوه. اگر شخصیتی مثل شما از خوردن آبجو لذت میبره، پس حتما من نظر اشتباهی دادم.
- فردا که نمیخوایم مواد مخدر رو تست کنیم؟
- نه. دستفروش، دو تا بده لطفا.
دو و پنجاه
تیمت رو جمع کن،برو.
اینو خوب اومدی قربان!
هر وقت “کونی مک” با “شایب پارک” بازی داشت، اعصاب کونی رو خرد میکردم (دو بازیکن معروف بیسبال)
شرمنده، جارو به دمش بنده!
همم. گستاخانه بود، اما خوشم اومد.
نظرت چیه آبجو هامون رو بخوریم و شنگول شیم؟
پایه ام.
- خب سیمپسی، آماده ی موج مکزیکی هستی؟
- عالیه بورنز.
مثل گاو بازی میکنه.
نمیتونن یک ضربه درست بزنن.
مک کلوزکی وارد میشه. بعد از اینکه اون ضربه رو بزنه، نمایش ما تازه شروع میشه.
یالا! ما فقط یه بُرد با شکوه میخوایم!
تنها بازی سال من، با ابراز احساسات رقت انگیز بی عُرضه ها نابود شد.
هیچ معولمه چتون هست ملت؟ یه کم باحال تشویق کنین!
یالا! تیمتون به شما احتیاج داره!
یالا! به محض اینکه از جام بلند شدم، شنگول بودنی احساس کردم که ربطی به الکل نداشت.
شنگول بودنم به این خاطر بود که همه داشتن نگام میکردن.
یه خل و چل اون وسط داره می رقصه!
اون جمعیت رو به شوق آورده. آیا میتونه باعث بشه “بیل مک کلوزکی” تنبل به خودش بیاد؟
توپ به گوشه چپ زمین پرتاب شد!
داره میره.. میره! رفت! از محوطه خارج شد!
اوه خدای من! ایزوتوپ بازی رو بُرد! ایزوتوپ بازی رو بُرد!
- واقعا هیجان انگیز بود.
- درسته.
اما متاسفانه اون سیمپسون بی حیا آبرو ریزی کرد.
تمام فعالیت های تفریجی و جنبی رو برای اون تا آخر عمرش ممنوع کن.
متشکرم. شما واقعا مهربونین، اما من نمیتونم همه چی رو به اسم خودم تموم کنم.
بازیکن ها هم بالاخره تو این پیروزی نقش داشتن.
ببخشید. شما بودی که می رقصیدی؟
من “آنتونی تکسو هرا” هستم. مدیر عامل ایزوتوپز.
- دوست دارید حامی معنوی ما بشین؟
- من؟ حامی معنوی لیگ دسته دو؟
باید بهش فکر کنم، حداقل خوشحالیت رو نشون نده.
اگر به یه اسم مستعار فکر نکنم، ممکنه تا همیشه حسرتش رو بخورم.
- بیا سوار شو هومر رقاصه!
- خفه شو، دارم به یه اسم مستعار فکر میکنم!
خب من آماده ام.
- اوه. ایول بابا!
زندگیمون به طرز عجیبی تغییر کده.
- اونها بهت گفتن اینجوری لباس بپوشی؟
- نه، ایده ی خودم بود.
عجله کنین. خودتون رو با اون سبزیها سیر نکنین بچه ها. میخوایم هات-داگ بخوریم.
برای اولین بار تو زندگیم، مردم به جای اینکه به خودم بخندن، با من خندیدن.
ایزوتوپز برد! ایزوتوپز برد!
پشت سر هم برنده میشه! پشت سر هم برنده میشه!
سیمپسون روی-تی شرت! هرگز فکر نمیکردم همچین روزی رو ببینم.
خفه خون بگیر وگرنه همچین با این میزنمت بری ناکجاآباد.
نه بابا؟ اون وقت این ناکجاآباد کجاست؟
اوه. امشب حال و هوای کارائیبی دارم.
آهنگ “قدم های بچه فیل” را با تم موسیقی “رگی” برام بزن (سبک موسیقی جامائیکایی)
- ادامه بده هومر رقاص! ادامه بده مرد!
- خودتو خوب درست کردی، هومر رقاص.
بازیکن ها گوشه زمین آماده بشن.
توپ رو پرتاب میکنه. پرت و گم میشه. ضربه سوم.
ایزوتوپز باخت.
ایزوتوپز باخت. ایزوتوپز باخت.
منو میخواستی ببینی؟
هر دو تامون از اول هم میدونستیم اومدن تو به اینجا برای همیشه نبود.
فهمیدم. نمیتونی بازیکن ها رو اخراج کنی، زورت به حامی معنوی رسیده!
- حالمو بهم میزنی.
- من که نمیخوام اخراجت کنم.
تو رو قراره ببرن به پایتخت، اونجا باشی.
- من؟ برای لیگ برتر؟
- دقیقا.
صبر کن ببینم، لیگ برتر که حامی معنوی داره. یه گنده ش هم دارن: گامبالوی پایتخت.
آره، ولی اون دیگه پیر شده، یه نفر رو احتیاج دارن که شب ها هم بتونه انرژی بده.
- میتونه موقعیت خیلی بزرگی برات باشه.
خب معلومه!
- برای چی با خانوادت در میون نمیذاری؟
- برای اینکه ممکنه مخالفت کنن.
این بزرگترین تصمیم زندگی سیمپسون ها بود. می بایست به جای گوش کردن به زن دیوانم، به حرف بچه هام گوش میدادم.
نباید به مارج بگم اینو گفتم. زبونم رو گاز می گیرم. زبونم رو گاز می گیرم.
اووه. من نمیتونم بیام! من اینجا به دنیا اومدم فکر میکردم همین جا هم بمیرم.
انقدرها هم بد نیست. خب حالا یه جای دیگه میمیری.
- دوستام رو چی کار کنم؟
- پوف. دوستای جدید و بهتری پیدا میکنی.
اما پدر. ما آدم های معمولی با باورهای ساده ای هستیم.
پایتخت جای پیچیده ای هست. همه ما رو اینجا میشناسن و با ما کنار میان.
اگر نگم که از این قضیه وحشت دارم، بهت دروغ گفتم.
اما همه ما هدف هایی دارم، همون علتی که خدا به خاطرش ما رو به زمین آورد.
استعداد تو هم تو رقصیدن هست.
- منظورت اینه که–؟
- بیا انجامش بدیم!
بذار گذشته ها رو فراموش کنیم!
در هر صورت منو که نمیکشه، تازه باعث میشه قوی تر هم بشم.
به این سادگی ها هم نیست، باید از ناظر شرکت بخوام مدتی بهم مرخصی بده.
حتما. چه مدت مرخصی میخوای–چهار سال؟ پنج سال؟
سیمپسون. پس واقعا داری میری پایتخت؟
- آره دیگه.
- آها. همه اینها رو هم برای فروش گذاشتی؟
میونی، من… نمیدونم چه جوری بگم، اما…
ادامه نده. منو به گریه ننداز.
من دلم برات تنگ میشه. نمیشه.
نمیدونم بارت. دلم برای تو و بقیه تنگ میشه، اما–
میلهاوس. اینجوری ما برای همیشه با هم دوست میمونیم.
خب، باشه.
- اوه! دلم برات تنگ میشه برادر تُفی.
- دلم برات تنگ میشه برادر تُفی.
اگر قبل از اینکه شما رو ترک می کردم، شناخت بهتری از همدیگه میداشتیم، این لحظه ارزش بیشتری داشت.
یه توقف کوچولو میکنیم، بعد هم میریم به سمت پایتخت.
نمیتونم باور کنم. خواهر کوچولوی ما تو یه شهر بزرگ.
- هر روز بهت زنگ میزنم.
- منم همین طور.
نگاه کن، میتونه از بوق استفاده کنه.
اه، خفه شو دیگه!
بعضی ها میتونن ادعا کنن که من تو زندگیم بدشانس بودم–تحصیلات کم، کچل مثل توپ بیلیارد…
…ده سال تمام در یک شغل با حقوق ثابت.
اما امروز، وقتی به قصد پایتخت از شهرم خارج شدم…
…خودم رو به عنوان خوشبخت ترین حامی معنوی روی کره زمین دیدم.
با یه سری طرفدار نامرد که زود فراموش کردن، آماده بودم که بزرگترین قدم زندگیم رو بردارم.
خب بچه ها، همین جاست، پایتخت!
نگاه کن! پل شهر هست.
- وای!
- وای.
آواز
آواز
پنی لوفر!
آواز
آواز
بچه ها، نگاه کنین! جرایم خیابانی.
آواز
آواز
اوه! اینم سرویس هاشونه.
آواز
آواز
- نگاه کن، “تونی بنت” هست!
- سلام، از دیدنتون خوشحالم.
آواز
آواز
آواز
تقاطع خیابان چهارم و دی!
آواز
آواز
آواز
آواز
کارخونه آبجوی داف!
آواز
آواز
پایتخت رو ببین، ایول!
آه.
- بیا بگیر بخواب هومی.
- ببخشید عزیزم.
فقط یه کم مضطربم.
همیشه دربارش حرف میزدیم.
برای اولین بار تو زندگیم، مارج قبل از من خوابش برد.
خیله خب، اینم بلیط هاتون.
باید خوب باشن.
پیش خانواده بازیکن ها میشینین. یادتون نره منو تشویق کنین.
بعد از اینکه اونجا هم درخشیدی، می بینیمت.
بارت به طرز عجیبی ساکت بود.
بعد گفتش که به خاطر احترام گذاشتن به من دست پاچه شده بود.
این آخرین بار نخواهد بود.
اوه. خدای من! باورم نمیشه. خودتی، گامبالوی پایتخت. سلام، هومر رقاص. خوشحالم که تو رو اینجا داریم.
اگر به چیزی احتیاج داشتی، یه سوت بزن.
دور پنجم بازی، نوبت تو هست. همه میشینین و آبجو میخورن.
- دور مهمی هست.
- دور پنجم.
دوست داشتم تو این دور شیرین کاری هم انجام بشه.
- درسته آقای گامبالو.
- منو گامبو صدا کن. حالا برنامه ت چیه؟
می رقصم و اسم شهر رو بصورت آهنگ “قدم های بچه فیل” هجی می کنم.
منسینی. بهترین دوست حامی معنوی (منسینی، نام موسیقیدان امریکایی است)
تو زمین می بینمت. من سرحالشون میکنم، تو دیوونه شون کن.
عصر به خیر. دیو گلس هستم. در این محیط زیبا، اوقات خوشی داشته باشید.
نگاه کن. طبقه ی بالای، بالای، بالا.
همم. آره، اینجا باید مال ما باشه. این صندلی ها بوگند میده!
- فکر میکردم همسران بازیکن ها جلوتر بشینن.
در اصل این جایگاه برای همسران مطلقه هست.
- یه زن خوشگل تو کانزاس واسه خودش جور کرده.
- توپ رو بزن تو سرش!
کی فکرش رو میکرد؟ بلیط مجانی برای بزرگترین بازی لیگ برتر، ولی انقدر هیجان زده بودم که نمیتونستم از بازی لذت ببرم.
همه هواسم جمع کاری بود که می بایست تا چند لحظه دیگه انجام میدادم.
- سوسیس! سوسیس بگیرین!
- اوه، سوسیس.
آقایون و خانم ها. این شما و این هم کُمدین جدید پایتخت: هومر رقاص!
مزه ش از مال شهر خودمون بهتره.
اوه. اوناهاش!
برازنده بودم. بذله گو بودم. خلاصه چیزی بودم واسه خودم داداش!
ولی اونها توجهی نمیکردن.
هیچ معلومه این مردم چشون هست؟ چرا هیچکار نمیکنن؟
- مامان، چه کار اشتباهی داره میکنه؟
- نمیدونم.
خیلی ساکت بود، صدای همه اونهایی که فکر میکردن از دماغ فیل افتادن رو میشنیدم.
- کاراش اصلا باعث نمیشه تشویقش کنم.
- دلم براش میسوزه. خودشو مسخره همه کرده.
این عتیقه های تحفه نباید تو پایتخت اجرا داشته باشن!
فقط وقتی تشویق کردن که خواستم اونجا رو ترک کنتم.
آقای شومن! رئیس میخواد تو دفترش ببیندت.
متاسفم، آماده نبودی. چکت رو بردار و جون هر کی دوست داری، یه چیزی بپوش.
خب، فکر کنم باید برگردیم به اسپرینگفیلد.
ولی من نمیتونم برگردم! نه حالا که پایتخت رو از نزدیک دیدم!
پژمرده میشم و مثل یک گل پرپر میشم و میمیرم.
تمومش کنین. انقدر سخت نگیر. به اندازه کافی برای بابات هم سخته.
چه خانواده خوبی دارم.
زن و بچه هام ازم حمایت کردن.
تو راه برگشت به خونه، فهمیدم که همین کمک کوچیک، چقدر تاثیر داشت.
همین دیگه. لباسم رو هم سوزوندم.
همون طور که پسرم میگه، من یه بدبخت بی عُرضه م.
- اوه.
- عجب حماسه ای.
شماها به همه حرفهای من توجه میکنین. من در مرکز توجه هستم.
- میخکوب شدیم.
- از اول تعریف کن هومر.
باشه. نمیدونم چرا وقتی ماجرای تحقیر شدن و خفت ات رو تعریف میکنی، بین بقیه محبوب میشی.
متن انگلیسی اپیزود
So, Homer. What happened in Capitol City?
Aw, Barney.
Come on, Homer. We’re dyin’ of curiosity.
Look, there’s only one thing worse than being a loser. It’s being one of those guys who sits in a bar telling the story of how he became a loser. And I never want that to happen to me.
Please, Homer.
C’mom, Homer.
Well, okay. It all started on “Nuclear Plant Employees, Spouses, and No More Than Three Children Night,” down at Springfield stadium.
Oooh, well, I think we lost ‘em. Hey, and we’re at the ball park. All right! Two birds with one stone. Okay, everybody out!
You know, boy, some of the players you see tonight may make it to the big leagues, one day.
What?Aren’t we gonna see any washed-up major leaguers?
Sure, we get a nice mix here.
I can’t think of a better place to spend a balmy summer’s night than the old ball yard.
There’s just the green grass of the outfield, the crushed brick of the infield, and the white chalk lines that divide the man from the little boy.
Lisa, honey, you’re forgetting the beer. It comes in seventy-two ounce tubs here.
I hope you’ll space out the tubs this year, Homer.
What are you getting at?
Well, last year you got a little rambunctious and mooned the poor umpire.
Marge, this ticket doesn’t just give me a seat, it also gives me the right - no, the duty, to make a complete ass of myself.
Ah, the Gammills. Good to see you.
You’re an inspiration to all of us in waste management, sir.
Well, take your mind off contaminates for one night and have a hot dog.
Put a little smile on his card, Smithers.
Already there, sir.
The Simpsons, sir.
Ah, well, if it isn’t the Simps.
Uh… Simp-sons, sir.
Huh? Hmmm, oh, oh yes… Homer and Marge Simpson. Oh, and these must be Bart, Lisa and uh, “Expecting”.
The card needs to be updated, sir.
Oh, that’s okay. The baby’s name isn’t important. Let’s go, Marge.
Oh, wow – there’s Flash Bailor! I gotta get his autograph! He used to be a star!
Hey, Flash! Will ya sign my ball?
No.
Lousy, washed-up, broken-down old tub of guts… who does he think he is anyway…
What’s the matter, boy?
He wouldn’t sign my ball.
Well, he’s a fine role model. Bart, give me that ball!
Hey, Flash, check out the mature quail headin’ this way.
Hey there, little lady. What can Flash do for ya?
Here you go, Bart.
“Hmmm, Springfield Kozy Kort Motel, Room 26… How ‘bout it? – Flash”.
Wow! Flash Bailor came on to my wife! You’ve still got the magic, Marge.
Hey, Dad, look, you’re on JumboVision!
Whoa!
Hey everybody! How you doin’? Look at me! I’m Homer Simpson! Heh…heh.
Homer… Homer… X.Y.Z.
Examine my zipper? Why? Whoops!
Thanks, everybody.
Ladies and gentlemen, throwing out tonight’s first ball, the man whose name is synonymous with our nation’s safest and cleanest energy source, Mr. Montgomery Burns!
Ah, they love you, sir.
Heh, heh. As well they might. You know, Smithers, when I was a young buck, my patented fadeaway pitch was compared by many to the “trouble ball” of the late great Satchel Paige. Spit on this for me, Smithers.
One hocker coming up, sir.
What a lame-o!
I could actually hear the air being torn, sir.
Oh, shut up.
Hey, Burns! Hey, “Rag Arm”!
You throw like my sister, man!
Yeah, you throw like me.
Ladies and gentlemen, to honor America, will you please rise for our National Anthem…sung tonight by Springfield’s rhythm n’ blues sensation, “Bleeding Gums” Murphy.
Hi-de-hi, Springfield! Dan Hoard, mikeside. Tonight – our Isotopes take on the pesky Shelbyville Shelbyvillians. The ‘Topes are looking to snap that darn twenty-six game losing streak, longest in professional baseball. How ‘bout that? – Our sleepy town is in the record book!
Ah, sitting with the employees. I guess this proves I’m their friend. You did get me something on an aisle, Smithers? I don’t want to be surrounded by them.
Let’s go now… Sa-winggg, batter!
We want a pitcher / Not a belly itcher!
We want a catcher / Not a belly scratcher!
Here we are, sir.
Oh, no. Marge, sitting next to the boss – the best night of the year, and it’s ruined! Of all the lousy, rotten, this stinks…
All this means is you can’t wave your fanny in public.
Rub it in.
Beeer heah! Duff Beeer
Did you hear that, Marge?
Delicious frosty beer. Fat lot of good that does me, sitting next to old man Burns.
Now, Homer.
I suppose you want a beer?
Me, sir? Oh, no. Not a chance. Only idiots drink beer.
Actually, I was wondering if you’d join me. My treat.
Ohhh. Well, if someone of your stature can enjoy a beer, maybe I’m all turned around on the subject. Wait a minute, we’re not having a drug test tomorrow, are we?
No. Vendor, two, please.
Two-fifty.
THE HITTER’S OFF HIS ROCKER / KISSING BETTY CROCKER!
Good one, sir.
Oh well, I used to rile the late, great Connie Mack with that one at old Shibe Park.
LITTLE BABY BATTER / CAN’T CONTROL HIS BLADDER!
Hmmm. Crude, but I like it. What do you say we freshen up our little drinkie poos?
Don’t mind if I do.
Well, Simpsie, you up for another wave?
All right, Burnsie.
Damnation! These banjos couldn’t carry Pie Traynor’s glove.
Big Bill McCloskey coming up. As soon as he pops out, we’ll go right to the post-game show.
C’mon! All we need is a grand slam.
My one game of the year… ruined by pathetic incompetence.
What’s wrong with you people? Let’s show some spirit! Come on, get up!
Your team needs you! C’mon!!!
As I got up in front of them, I felt an intoxication that had nothing to do with alcohol. It was the intoxication of being a public spectacle.
… There’s some nut down in right field, dancin’ up a storm! He’s really got the crowd goin’. Let’s see if he can shake up mediocre slugger “Big Bill” McCloskey.
Swung on and belted to deep left field! It’s going… going…
It’s gone! It’s outta here! Oh, my God, the Isotopes win a game! The Isotopes win a game! The Isotopes win a game!
Well, that was certainly exciting.
Yes. Unfortunately, Homer Simpson’s shameless display of exhibitionism tainted the entire evening. I want him banned for life from all company outings.
I thank you. You’re too kind. Glad you enjoyed it, but I can’t take all the credit. The batter did his part, too.
Excuse me… You, sir – the dancing fella. I’m Antoine “Tex” O’Hara. I own the Isotopes. Would you be interested in becoming our official mascot?
M– me? A mascot for a bush league team?
I should have slept on it. Or at least stared blankly for a while. Perhaps if I’d been unable to think of a nickname, all our lives might have been spared.
Hey, get on the bus, dancin’ Homer.
Will you shut up, I’m trying to think of a name.
Well, I’m ready to punch in.
Oh, oh. Hey, cool, man.
Our lives have taken an odd turn.
Did the team ask you to dress like that, Homer?
Nope, this was my own bright idea. C’mon, we gotta hurry. Don’t fill up on those vegetables, kids. Save room for your nachos.
For the first time in my life, people weren’t laughing at me, they were laughing towards me.
‘Topes win! ‘Topes win! Two in a row! Two in a row!
A Simpson on a T-shirt. I never thought I’d see the day.
Hey, knock that off or I’ll stick this bat where the sun don’t shine.
Oh yeah? And where might that be? Oh.
Helen, I’m in a Caribbean mood tonight. How ‘bout giving me “Baby Elephant Walk” with a little reggae kinda beat?
Go, “Dancin’ Homer”! Git up man, git up!
Lively up yourself, Dancin’ Homer.
Bases loaded, two outs. The good guys trail by a run.
Here’s the pitch… swung on and missed – strike three. ‘Topes lose… ‘Topes lose…‘Topes lose…
You wanted to see me, “Tex”?
Homer, now we both knew when you began doing this you weren’t gonna be here forever…
Oh, oh, oh, I get it. You can’t fire the players, so you fire the mascot. You make me sick.
Homer, I’m not firing you. I just got the word – You’ve been called up to Capital City.
Me? In the majors?
That’s right.
Wait a minute, Capital City has a mascot. The greatest mascot there is: The Capital City “Goofball”.
Yeah, but he’s getting on in years and he needs someone to fill in for a couple of innings a night. Could be a big opportunity for you.
I’ll say!
Why don’t you talk it over with your family?
Because they might say no.
This was the biggest decision the Simpsons ever faced. I should’ve listened to the kids instead of my big dumb wife.
I shouldn’t have called her that. Bite my tongue. Bite my tongue. Oooh.
I can’t leave Springfield. I was born here and I thought I would die here.
It won’t be so bad. You’ll die someplace else.
Well, what am I supposed to do about friends?
Phfft. You’ll make new and better friends.
But, Dad. We’re simple people with simple values. Capital City is too big and too complex. Everyone in Springfield knows us and has forgiven us.
Homer, I’d be lying if I didn’t say that this scares me a little. But we all have a calling, a reason The Almighty put us on this Earth. And yours might be to dance on dugouts.
You mean – ?
Let’s do it, Homer!
Yeah, let’s blow this pop stand and never look back.
Whatever doesn’t kill me can only make me stronger.
It’s not that simple. I’ve got to convince my supervisor to give me a leave of absence.
Sure. What would you like – four years? Five years?
So, Simpson. You’re really moving to Capital City?
That’s right, Ned.
Uh huh. And all this stuff is for sale, huh? You know, I-I-I… don’t know how to say this, but, well…
Oh, knock it off, Flanders! Don’t start blubbering on me. I’m gonna miss you too… not.
I don’t know, Bart. I mean, I’m gonna miss you and all, but…
Come on, Milhouse. This way we’ll be friends forever.
Well, okay.
Ewww!
I’m gonna miss you, spit brother.
I’m gonna miss you, spit brother.
I can’t help but feel that if we had gotten to know each other better, my leaving would actually have meant something.
Well, we have one quick stop and then it’s on to Capital City.
I can’t believe it. Our baby sister in the big city.
I’ll call you every day.
I’ll call you, too.
Look, he can use a horn.
Oh, shut up.
… Some may say that I have been given a bad break in life – little education, bald as a cue ball, ten years on the same job for the same salary but today, as I leave for Capital City, I consider myself the luckiest mascot on the face of the Earth!
With the fickle fans already forgetting me, I was ready to take the biggest step of my life.
Well kids, there it is, Capital City.
Look! The Crosstown Bridge!
Wow!
Wow!
“THERE’S A SWINGIN’ TOWN I KNOW /
CALLED CAPITAL CITY”…
The Pennyloafer!
“PEOPLE STOP AND SCREAM HELLO /
IN CAPITAL CITY”…
Kids, look! Street crime!
“IT’S THE KIND OF PLACE THAT MAKES
A BUM / FEEL LIKE A KING”…
Wow! That’s service!
“AND IT MAKES A KING FEEL LIKE/
SOME NUTTY KOO-KOO SUPER-KING”…
Look, it’s Tony Bennett!
Hey, good to see you.
“IT’S AGAINST THE LAW TO FROWN /
IN CAPITAL CITY. “YOU’LL CAPER LIKE A STUPID CLOWN / WHEN YOU CHANCE TO SEE”…
Fourth Street and D!
“…FOURTH STREET AND D!/ YEAH!/ ONCE YOU GET A WHIFF OF IT…YOU’LL NEVER WANT TO ROAM”.
The Duff Brewery!
FROM CAPITAL CITY, MY HOME SWEET HOME / CAPITAL CITY… THAT HAPPYTOWN CITY / IT’S CAPITAL CITY, MY HOME, SWEET, SWINGIN’ HOME”
Capital City – yeah!
Awww. Come to bed, Homie.
Sorry, honey. I’m just a little nervous.
We would talk about it always. For the first time in our lives, Marge fell asleep before I did.
Okay, here are your tickets. They’re supposed to be good. You’re sitting with the player’s wives. And don’t forget to cheer for me.
See you after the game, when you’re a big star.
Bart was strangely quiet. Later he explained he was confused by feelings of respect for me. That wouldn’t last.
Wow.
Omigod! I don’t believe it. It’s really you, the Capital City “Goofball”.
Hello, Dancin’ Homer. Glad to have you aboard. If there’s anything I can do for you just squeeze the wheeze.
The fifth inning will be yours. Everyone is settled in, they’ve had a coupla beers; the game is official. It’s a pretty important inning.
Wow, the fifth.
It’s also the inning I wish I had a zipper on the front of this thing, if you know what I mean.
Right, Mr. Goofball.
Hey, call me plain ol’ “Goof”. So what exactly do you have planned for us?
Well, I get up, I dance, I spell out the name of the city… all to the tune of Baby Elephant Walk.
Aah, Mancini. The mascot’s best friend. Well, see you on that field. I’ll set ‘em up, you knock ‘em down.
Well, hello, everybody. Dave Glass talkin’ at ya. We’ve got great weather here tonight under the Dome.
Let’s see. Upper, upper, upper mezzanine. Hmmm. Yes, these must be ours.
These seats stink!
You’d think the player’s wives would be a little closer to the action.
Actually, this section is for the player’s ex-wives.
And then I found out that all the while there was this bimbo in Kansas City.
Throw at his head!
Who’d’ve thought it? A free ticket to a big league park but I was too tense to enjoy the game. Every ounce of concentration I possessed was focused on the task at hand.
Red hots! Get your read hots here!
Oooh, red hots.
Ladies and gentlemen. Capital City’s newest sensation, Dancin’ Homer!
Mmm, these do taste better at the ballpark. Uh oh.
There he is!
I was graceful. I was witty. Brother, I was somethin’.
But they didn’t care.
What’s with these people? Why are they sitting on their hands?
Mom, what’s he doing wrong?
I don’t know.
It was so quiet you could hear each individual smart-ass remark.
This guy doesn’t make me want to cheer.
Gee, I really pity him. Making a fool of himself in front of so many people.
These cornball antics may play in the sticks, but this is Capital City!
The only applause I got was for dragging my carcass out of there.
Hey, Mr. Showmanship! The owner wants to see you in his office right now.
I’m sorry, young man; you’re just not ready. Pick up your check at the front office… and for God’s sake, put some clothes on!
Well, I guess it’s back to good old Springfield.
But I can’t go back! Not after I’ve seen the bright lights of Capital City. I’ll wither and die like a hothouse flower.
Now stop it you two. And don’t look too down. I’m sure this is hard enough for your father.
What a family.
My wife and kids stood by me. On the way home I realized how little that helped.
So that’s it. The costume’s buried now. As my son would say, I’m one sad ape-like dude.
Wow.
What a saga.
Hey, you guys are hanging on my every word. I’ve become the center of attention.
Yeah, it’s riveting.
Tell it again, Homer.
Okay. I wonder why stories of degradation and humiliation make you more popular.