پرواز بادبادک

کارتون: کارتون پپاپیگ / اپیزود: قسمت اول / بخش 14

کارتون پپاپیگ

2 اپیزود | 104 بخش

پرواز بادبادک

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

پپا: من پپا خوکه هستم.

این برادر کوچکم جورجه.

این مامان خوکه است.

و این بابا خوکه است.

پپاپیگ

پرواز یک بادبادک

راوی: ‘یک روز روشن و آفتابیه. پپا و خونوادش در پارک هستند.

آنها میخوان یک بادبادک هوا کنن.

اول جورج میخواد بادبادک رو هوا کنه.

جورج هر چه سریعتر میدوئه.

اما بادبادک به هوا نمیره.

پپا: جورج، خیلی بد این کار رو انجام دادی. تو به اندازه کافی سریع ندوییدی. حالا نوبت منه.

راوی: پپا تا جایی که میتونست دویید. اما بادبادک به هوا نرفت.

پدر: اگر باد نباشه هر چقدرم که سریع بدویی، بادبادک به هوا نمیره.

مادر: ما فقط باید منتظر بمونیم تا یکم باد بلند بشه.

پپا: ببینید! باد بلند شده!

راوی: حالا باد بند شده، بادبادک میتونه به هوا بره.

“باد اکنون کاملاً شدید است.”

باد خیلی شدیده.

پپا: جورج!

پدر: پپا!

پپا: ممنون پدر.

راوی: بابا خوکه بادبادک رو هوا کرد.

پپا: بالاتر! بالاتر!

راوی: بابا خوکه بادبادک رو خیلی خوبه هوا کرد.

پدر: بله، من تو این چیزا تخصص دارم.

مادر: مراقب اون درخت باش. ممکنه بادبادک بهش گیر کنه.

پدر: نگران باش. میدونم چیکار میکنم.

راوی: اوه خدای من. بادبادک به درخت گیر کرد.

پدر: اوه، نه.

مادر: نگران باش، جورج. بابا بادبادک رو پایین میاره.

پدر: اوم، بله. مراقب باشید! یک گودال گلی بزرگ اونجاست.

راوی: پپا و جورج دوست دارن توی گودال بپرن.

پپا: میتونیم داخل گودال بپریم؟

لطفا؟

مادر: نه، نیمخوام گِلی بشید.

پدر: عقب وایستین بچه ها.

مادر: مراقب باش بابا خوکه.

پدر: میدونم دارم چیکار میکنم.

مادر: لطفا مراقب باش.

پپا: فقط یکم جلوتر بابا.

مادر: بابا خوکه ، تو بیش از حد برای آن شاخه سنگین هستی.

پدر: منطقی نیست. من دقیقاً می دانم که چقدر وزن دارم. آنجا.

راوی: بابا خوکه بادبادک رو خلاص کرد.

اوه خدای من. همگی گِلی شدند.

پدر: فقط گِل.

راوی: خوشبختانه بابا خوکه به خودش صدمه نزده و بادبادک هم خلاص شده.

پپا: مادر: حالا که گِلی شدیم میتونیم داخل گودال آب بپریم؟

مادر: فکر کنم میشه. بعد این همه شما نمیتونید گلی نشین.

مادر: و فکر میکنم بابا خوکه هم باید خودش رو بشوره.

راوی: پپا و جورج بالا و پایین پریدن در گودال گلی رو دوست دارن.

مادر و بابا خوکه هم دوست دارن که داخل گودال گلی بالا و پایین بپرن.

“همه عاشق این هستند که در گودالهای گل آلود بالا و پایین بپرند.”

“پریدن به بالا و پایین در گودالهای گل آلود به اندازه هوا کردن یک بادبادک سرگرم کننده است.”

متن انگلیسی بخش

Peppa: I am Peppa pig.

This is my little brother George.

This is Mummy Pig.

And this is Daddy Pig.

Peppa pig.

Flying a Kite

‘It is a bright, sunny day. Peppa and her family are in the park.’

‘They are going to fly a kite.’

‘George is going to fly the kite first.’

‘George runs as fast as he can.’

‘But the kite won’t fly.’

George, you’re doing it all wrong. You didn’t run fast enough. Now, it’s my turn.

‘Peppa runs as fast as she can.’

‘But the kite still won’t fly.’

The kite won’t fly if there isn’t any wind no matter how fast you run.

We just have to wait for unit the wind picks up a bit.

Look! It’s getting windy!

‘Now that it is windy, the kite can fly.’

‘The wind is quite strong now.’

‘The wind is very strong now’

George!

Peppa!

Thank you, Daddy.

‘Daddy pig flites the kite.’

Higher! Higher!

‘Daddy pig flies the kite very well.’

yes, I am a bit of an expert at these things.

Watch out for the trees. You might get the kite stuck in one.

Don’t worry. I know what I’m doing.

‘Oh, dear. Daddy pig has got the kit caught in a tree.’

Oh, no.

Don’t worry, George. Daddy will get the kite down.

Um, yes. Careful! There’s a big puddle.

‘Peppa and George love to jump in muddy puddles.’

Can we jump in the puddle? Please?

No, I don’t want you covered in mud.

Stand back, children.

Please be careful, Daddy Pig.

I know what I’m doing.

Please be careful.

Just a bit further, Daddy.

Daddy pig, you are much too heavy for that branch.

Nonsense. I know exactly how heavy I am. There.

‘Daddy pig has rescued the kite.’

‘Oh, dear. Everyone is covered in mud.’

Only mud.

‘Luckily, Daddy pig hasn’t hurt himself and the kite is out of the tree.’

Mummy, now that we’re all muddy, can we jump in the puddle?

I suppose so. After all, you can’t get any muddier.

And I think Daddy pig is going to be doing the washing.

‘Peppa and George love jumping up and down in muddy puddles.’

‘Mummy and Daddy love jumping up and down in muddy puddles.’

‘Everyone loves jumping up and down in muddy puddles.’

‘Jumping up and down in muddy puddles is just as much fun as flying a kite.’

مشارکت کنندگان در این صفحه

ویرایشگران این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.