پدر یک عکس می گذارد

کارتون: کارتون پپاپیگ / اپیزود: قسمت اول / بخش 45

کارتون پپاپیگ

2 اپیزود | 104 بخش

پدر یک عکس می گذارد

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

پپا: من پپا خوکه هستم.

این برادر کوچکتر من،جورج هست.

این مامان خوکه هست.

و این بابا خوکه هست.

پپاپیگ

این داستان: بابا یک عکس میگذارد

مامان خوکه و بابا خوکه یه عکس جدید از پپا و جورج گرفتن.

مامان خوکه: بهتره این عکس قشنگ و بزنیم به دیوار.

بابا خوکه: اون با من.

من متخصص خبره ی خونه هستم.

مامان خوکه: مطمئنی که میتونی انجامش بدی؟

بابا خوکه: البته.

فقط کافیه میخ بزنم تو دیوار و عکس و بهش وصل کنم.

مامان خوکه: خیلیم عالی.

من دارم به ملاقات مامان بزرگ و بابا بزرگ خوکه میرم.

بعدا میبینمتون.

خواهشاً ریخت و پاش نکنین.

بابا خوکه:ریخت و پاش؟

مامان خوکه: خداحافظ.

همگی: خداحافظ.

پپا:بابا،ما میتونیم تو زدن عکس به دیوار کمک کنیم؟

بابا خوکه: شما میتونید نگاه کنید و طرز صحیح عکس زدن به دیوار و یاد بگیرید.

اول،به یه متر احتیاج داریم.

و یک مداد.

میخوام میخ و اینجا بزنم.

پپا:بابا،دیوار و نشکنی!

بابا خوکه: حالا یه چکش و یه میخ میخوام.

بچه ها،عقب وایستید،و به یه مرد فنی در حال انجام کار نگاه کنید.

بابا خوکه داره میخ تو دیوار میکوبه.

پپا: بابا،دیوار و نشکنی!

بابا خوکه: حرف الکی نزن،پپا.

به همین راحتی.

اوه.

به نظر نمی‌رسه درست انجامش داده باشم.

بابا خوکه یه ترک بزرگ رو دیوار انداخت.

پپا: اوه بابا، تو دیوار و شکستی!

بابا خوکه: این فقط یه ترک ریزه.

عکس اون و می پوشونه.

اینم از این.

پپا: اما من هنوز ترک ها رو میبینم،بابا.

بابا خوکه: بله الان میخ و درمیارم و ترک و درستش میکنم.

پپا:ریخت و پاش نکن،بابا.

بابا خوکه: حرف الکی نزن،پپا.

گرررر!

الان درمیاد!

واااااای!

پپا: اوه،بابا!

الان دیگه واقعا دیوار و شکستی!

بابا خوکه: هوم.

پپا:فکر می‌کنی مامان متوجه میشه؟

بابا خوکه: آه،آره،فکر میکنم متوجه میشه.

پپا: عجله کن،جورج!

بابا خوکه: اونا دارن چیکار میکنن؟

پپا: بابا،ما میتونیم ببینیمت!

بابا خوکه: هوم

بابا خوکه باید دیوار و قبل از اینکه مامان خوکه برسه خونه درست کنه.

بابا خوکه: آجر،لطفا.

اول،بابا خوکه سوراخ دیوار و با آجر پر میکنه.

بابا خوکه:حالا شد.

بعدش،بابا خوکه آجرها رو با گچ می پوشونه.

بابا خوکه: ها_ها_ها!

به همین راحتی!

در آخر بابا خوکه دیوار و رنگ میزنه.

بابا خوکه:شد مثل اولش.

دیوار درست شد.

پپا:هووورااااا!

اما ببینین چقدر ریخت و پاش کردن.

بابا خوکه: خدا به دادم برسه.

بهتره تا قبل از اینکه مامان بیاد همه جا رو تمیز کنیم.

اول،بابا خوکه سریع پپا و جورج و شست.

بعدش پپا زمین و جارو برقی کشید.

و بابا خوکه وسایل و مرتب گذاشت سر جاش.

جورج:مامان!

مامان خوکه اومد خونه.

جورج:مامان!

پپا: مامان اومد!

بابا خوکه: زود باشین، انگار نه انگار اتفاقی افتاده!

مامان خوکه: سلام.

بابا خوکه: سلام.

مامان خوکه: چیکار دارین میکنین؟

بابا خوکه: اوه،هیچی.

مامان خوکه: بله،دارم میبینم که هیچ کاری نکردین.

فکر کردم داشتین عکس و میزدین رو دیوار.

وسط همه ی درگیری ها،بابا خوکه فراموش کرد عکس و بزنه به دیوار.

بابا خوکه: اوه!

مامان خوکه: خب من متخصص نیستم،اما مطمئنم خیلی راحته.

اینم از این.

بابا خوکه: امم .

بله،به نظر آسون میاد.

پپا: اما بابا،وقتی تو انجامش دادی،خیلی سخت به نظر اومد.

بابا خوکه: هیسسس،پپا!

به کسی چیزی نگو.

متن انگلیسی بخش

I am Peppa pig.

This is my little brother George.

This is Mummy pig.

And this is Daddy pig.

Peppa pig.

Daddy Puts Up a Picture

‘Mummy pig and Daddy pig have a new picture of Peppa and George.’

We should put this lovely new picture on the wall.

Leave it to me.

I am the DIY expert of the house.

Are you sure you can do it?

Of course.

I just put a nail in the wall and hang the picture on it.

Very good. I’m off to visit Granny and Grandpa Pig.

I’ll see you later.

Please don’t make a mess.

Mess?

Goodbye.

Goodbye.

Daddy, can we help put on the picture?

You can watch and then you’ll learn how to do it properly.

First, I need a tape measure. And a pencil.

That is where I’m going to put the nail.

Don’t break the wall, Daddy!

Now I need a hammer and a nail.

Stand back, children, and watch a craftsman at work.

‘Daddy pig is going to knock the nail into the wall.’

Don’t break the wall, Daddy!

Don’t be silly, Peppa.

Easy as pie.

Oh.

It’s not meant to do that.

‘Daddy pig has made a big crack in the wall.’

Daddy, you’ve broken the wall.

It’s just a tiny crack.

The picture will hide it.

There.

I can still see the crack, Daddy.

Yes, I’ll just take the nail out and fill in the crack.

Don’t make a mess, Daddy.

Don’t be silly, Peppa. Grr!

It’s coming out!

Whoa!

Oh, Daddy!

Now you really have broken the wall.

Hmm.

Do you think Mummy will notice?

Ah, yes, I think she might.

Quick, George!

What are they doing?

Daddy, we can see you!

Hmmm.

‘Daddy pig has to mend the wall before Mummy pig comes home.’

Brick, please.

‘First, Daddy Pig fills the hole with bricks.’

There.

‘Next, Daddy pig put a plaster over the bricks.’

Ho_ho_ho!

Easy as pie!

‘Then Daddy pig paints the wall.’

Good as new!

‘The wall is mended.’

Hurray!

‘But look at all the mess they have made.’

Goodness me.

We better clean up before Mummy comes back.

‘First, Daddy Pig quickly washes Peppa and George.’

‘Then Peppa vacuums the floor.’

‘And Daddy Pig tidies up the tools.’

Mummy.

‘Mummy pig is home.’

Mummy!

Mummy’s here!

Quick, pretend nothing has happened!

Hello.

Hello

What have you been doing?

Oh, nothing.

Yes, I can see you’ve been doing nothing.

I thought you were going to put the picture up.

‘In all the excitement, Daddy Pig has forgotten to put the picture up.’

‘Oh!’

Well, I’m no expert, but I’m sure it’s quite easy.

There.

Hmm.

Yes, that looked easy.

But when you did it, Daddy, it looked really hard.

Shush, Peppa!

Don’t tell anyone.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.