سرفصل های مهم
پنکیک
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح متوسط
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
پپا:من پپا خوکه هستم. این برادر کوچکتر من،جورج هست. این مامان خوکه هست. و این بابا خوکه هست.
پپاپیگ
این داستان : پنکیک
وقت عصرونه هست و مامان خوکه یه سورپرایز برای همه داره.
مامان خوکه:امروز روز پنکیک هست.
بابا خوکه:پنکیک،خیلی خوشمزه است!
پپا:من عاشق پنکیکم!
همه عاشق پنکیک هستن.
بابا خوکه:من استاد برگردوندن پنکیک هستم. بسپارش به من.
مامان خوکه:مطمئنی بابا خوکه؟دفعه ی قبل که پنکیک و ریختی زمین یکم بداخلاق شدی.
بابا خوکه:من بداخلاق نشدم. ماهیتابه مشکل داشت.
پپا:مامان،لطفا،میشه ما هم تو درست کردن پنکیک کمک کنیم؟
مامان خوکه:بله.شما هم میتونید به من کمک کنید که پنکیک بهتری درست کنم. اول یکم آرد میریزم توی کاسه.
پپا و جورج:اوووه!
مامان خوکه:حالا یه تخم مرغ اضافه میکنم. حالا شیر و اضافه میکنم. و همشون و هم میزنم.
پپا:مامان،میشه من هم بزنم؟
مامان خوکه:بله،حتما،پپا.
پپا عاشق همزدنه.
جورج هم میخواد،هم بزنه.
پپا:نه،جورج،اینطوری هم بزن.
مامان خوکه:بسیار خب،همزدن کافیه. تا من دارم پنکیک درست میکنم شما دوتا پشت میز بشینید.
مامان خوکه میخواد پنکیک و برگردونه.
پپا:هوراااا!
بابا خوکه:مامان خوکه،باید بیشتر برگردونیش.
مامان خوکه:بابا خوکه،تو میتونی هر وقت پنکیک خودت و درست کردی برگردوندن پنکیک و بهمون و نشون بدی.
اولین پنکیک برای جورج هست.
مامان خوکه یکم شربت روی پنکیک جورج میریزه. خیلی خوشمزه است!
این پنکیک برای پپاست.
پپا:هورااااااا!
بابا خوکه:مامان خوکه،میتونی بیشتر برگردونیش.
مامان خوکه:این شانس و داری که وقتی داری پنکیک خودت و درست میکنی برگردوندن و بهم نشون بدی.
پپا:شربت،لطفا. خیلی خوشمزه است!
این پنکیک برای مامان خوکه هست.
پپا:هوراااااا!
بابا خوکه:مامان خوکه،هنوزم به اندازهی کافی پنکیک ها رو برنمیگردونی.
مامان خوکه:بابا خوکه،پنکیک بعدی برای تو هست. پس الان میتونی به ما نشون بدی چطوری پنکیک ها رو برگردونیم. خیلی خوشمزه است!
بابا خوکه:حواس ها همه به منه؟
راز یه پنکیک خوشمزه اینه که مدت زمان زیادی از ماهیتابه تو هوا بمونه.
یک،دو،سه. یهووووو!
پپا:بابا ی خنگ!
بابا خوکه:اوه. شاید فقط یکم بالا پرتاب کردم.
مامان خوکه:بخشکی شانس! این آخرین پنکیک بود.
بابا خوکه:پایین آوردنش که کاری نداره.
اوه،عزیزم،بابا خوکه دستش به پنکیکش نمیرسه.
مامان خوکه:نگران نباش،بابا خوکه. فکر کنم بدونم چجوری بیارمش پایین. بچه ها،بریم طبقهی بالا. راهش اینه.
مامان خوکه میخواد چیکار کنه؟
مامان خوکه:تا سه میشمرم، همه با هم شروع میکنیم بالا و پایین میپریم. یک،دو،سه. بپریم!
بابا خوکه:چیکار دارن میکنن؟
نقششون گرفت. حالا بابا خوکه پنکیکش و داره.
پپا:پنکیک بابا رو سرشه.
مامان خوکه: هوم . بابا خوکه،میخوای رو پنکیکت شربت بریزم؟
بابا خوکه:بله،لطفا. یک،دو،سه. یهووو! اممم!خیلی خوشمزه است!
پپا:بابای خنگ!
متن انگلیسی بخش
I’m Peppa Pig.
This is my little brother George.
This is Mummy Pig.
And this Daddy Pig.
Peppa Pig.
Pancakes!
It is tea time and Mummy Pig has a surprise for everyone.
Today is a day for pancakes.
Pancakes, delicious!
I love pancakes!
Everyone loves pancakes.
I’m the expert at flipping the pancakes over.
leave that to me.
Are you sure, Daddy Pig?
Last time you got a bit grumpy when you drop the pancake on the floor.
I did not get grumpy.
There was a problem with the frying pan.
Mummy, can we help make the pancakes, please?
Yes you can help me make the batter.
First I put some flour in the bowl.
Ooh!
Now I add an egg.
Now the milk.
And I give it all a stir.
Mummy, can I stir?
Yes, of course, Peppa.
Peppa loves stirring.
George wants to stir, as well.
No, George, like this.
OK, that’s enough stirring.
You to sit at the table while I cook the pancakes.
Mummy pig is going to flip the pancake over.
Hooray!
You could flip it higher, Mummy Pig.
You can show us how when you flip your own pancake, Daddy Pig.
This first pancake is for George.
Mummy Pig pours a little syrup on George’s pancake.
Delicious!
This pancake is for Peppa.
Hooray!
Hmm, you could flip it higher, Mummy Pig.
You will get a chance to show me when you flip your own pancake Daddy Pig.
Syrup, please.
Delicious!
This pancake is for Mummy Pig.
Hooray!
You still aren’t flipping them high enough, Mummy Pig.
The next pancake is yours, Daddy Pig.
So now you can show us how it should be done.
Delicious!
Is everyone watching?
The secret of making a good pancake is to flip it high into the air.
A one, two, three
Hoopla!
Silly Daddy!
Oh.
Maybe that was just a bit too high.
What a shame!
That was the last pancake.
It should be a simple matter to get it down.
Oh, dear, Daddy Pig cannot reach his pancake.
Don’t worry, Daddy Pig.
I think I know a way to get it down.
Let’s go upstairs, children.
This way.
What is Mummy Pig planning to do?
On the count of three, we all have to start jumping up and down.
One, two, three
Jump
What are they doing?
It worked.
Now Daddy Pig has his pancake.
Daddy has a pancake on his head.
Hmm
Syrup on your pancake, Daddy Pig?
Yes, please.
One, two, three
Hoopla!
Hmm!
Delicious!
Silly Daddy.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.