سرفصل های مهم
چادر زدن
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
پپا:من پپا خوکه هستم. این برادر کوچکتر من،جورج هست. این مامان خوکه هست. و این بابا خوکه هست.
پپاپیگ
این داستان : چادر زدن
پپا و خانوادش دارن میرن گردش و قصد دارن چادر بزنن.
بابا خوکه:من عاشق گردش و چادر زدنم. رسیدیم!
بابا خوکه: پپا،جورج،این چادریه که وقتی کوچیک بودم داشتم.
پپا:بابا،اینا چطوری قراره یه چادر بشن؟
بابا خوکه:نگران نباش،پپا. من تو چادر زدن استادم.
مامان خوکه،لطفا،چادر و بنداز رو میله ها.
خودشه! به همین راحتی.
مامان خوکه:این گیره ها به کاری میان؟
بابا خوکه: البته! فراموش کردم گیره ها رو وصل کنم.
گیره ها چادر و بالا نگه میدارن. اینم از این.
پپا:چادر یکم کوچیکه.
بابا خوکه: وقتی کوچولو بودم برام اندازه بود. اما الان واقعا کوچیک به نظر میاد.
مامان خوکه:بابا خوکه،چون یکم از وقتی که کوچولو بودی بزرگتر شدی.
پپا:و شکمت از همه جات بزرگتر شده.
بابا خوکه: خوب شد گفتی شکم،یادم افتاد باید شام درست کنیم.
پپا:بله،بله!
بابا خوکه: اول از همه باید چوب جمع کنیم تا آتیش روشن کنیم.
پپا و جورج دارن تو چوب جمع کردن برای آتیش به بابا خوکه کمک میکنن.
پپا: جورج،من چوب ها رو برمی دارم می دمشون به تو،تو نگهشون دار. چوب جمع کردن خیلی باحاله!
بابا خوکه: خوبه.دیگه نمیخواد چوب جمع کنید.
چه آتیش عالی بشه. الان روشنش میکنم.
مامان خوکه: اینم از کبریت.
بابا خوکه: اوه،به کبریت نیاز نداریم!
پپا: بابا، چجوری بدون کبریت روشنش میکنی؟
بابا خوکه: من به روش قدیمی آتیش روشن میکنم،با سابیدن دوتا تیکه چوب رو همدیگه.
بابا خوکه دوتا تیکه چوب و رو هم می سابه تا آتیش روشن کنه.
پپا: آتیش کجاست،بابا؟
بابا خوکه: الانه که آتیش بگیره.
بابا خوکه: اوه،به همین راحتی.
مامان خوکه: الان میتونیم سوپ گوجه رو داغ کنیم.
بابا خوکه:آه،به صدای طبیعت گوش کنید.
پپا: این صدای چیه؟
بابا خوکه: این صدای جیر جیر جیرجیرک هاست.
پپا: این یکی صدای چیه؟
مامان خوکه: صدای جغده. نگاه کنید. اونجاست.
پپا: وااااااای! واین دیگه صدای چیه؟
مامان خوکه: اوه،نمی دونم.
پپا:صدای شکم باباست!
بابا خوکه: صدای غرغر شکمم یکی از بهترین صداهای طبیعته. این یعنی وقت غذاست!
پپا: من عاشق سوپ گوجه ام.
بابا خوکه: منم همینطور!
مامان خوکه: اوه،اینم یکی دیگه از صداهای طبیعت بابا خوکه هست.
بابا خوکه: عه، چی؟
مامان خوکه: زود باشین بچه ها. برید تو چادر. وقت خوابه.
پپا:هممون تو چادر جا نمیشیم. چادر خیلی کوچیکه.
بابا خوکه: جا میشیم. شما برید تو. بیشتر برو تو،مامان خوکه.
پپا: بابا،تو برای چادر خیلی بزرگی.
بابا خوکه: مهم نیست. کلا من ترجیح میدم بیرون بخوابم.
مامان خوکه: شب بخیر،بابا خوکه.
پپا: شب بخیر،بابا.
جورج: شب خوش.
بابا خوکه: شب همگی بخیر.
مامان خوکه،پپا و جورج تو چادر خوابیدن. بابا خوکه بیرون زیر نور ماه و ستاره ها خوابید.
بابا خوکه: من عاشق چادر زدن و گردشم.
من عاشق خوابیدن تو هوای آزادم مخصوصا وقتی ستاره ها تو آسمون پیدا باشن.
البته فکر کنم بیرون خوابیدن چندان ایده ی خوبی نباشه. برررررر!
صبح شد.
پپا: بابا،چادر خیلی جالب و راحت بود.
اوه. بابا کجاست؟
بابا خوکه رفته.
مامان خوکه: طفلکی بابا خوکه. حتما خیس شده و سردش شده.
حالا کجاست؟ اون صدای چیه؟
پپا: یه صدایی مثل خر و پفه.
پپا: بابا خوکه!
بابا خوکه: چی شده؟
پپا: بابا، تو جات امنه!
بابا خوکه: البته که جام امنه. من تو گردش و چادر زدن استادم. من تو ماشین خوابیدم.
پپا: بابای خنگ.
بابا خوکه: من عاشق گردش و چادر زدنم.
متن انگلیسی بخش
I’m Peppa Pig.
this is my little brother George.
This is mummy pig. And this is Daddy pig.
Peppa Pig
**Camping **
‘Peppa and her family are going camping. ‘
I love camping!
We’re here.
Peppa, George, this is the tent I had when I was a little boy.
Daddy, how are you gonna make that into a tent?
Don’t worry , peppa. I’m an expert at campin.
Mummy pig, put the tent on the poles, please .
That’s it. Easy as pie.
Do these pegs do anything?
Of course ! I forgot about the pegs.
‘The pegs hold the tent up. ‘
There.
The tent is a bit little.
It was big enough for me when I was a little boy !
But it does look a bit small now.
That’s because you’ve grown a bit since you were a boy , Daddy pig.
And your tummy has grown the most of all.
Oh, talking of tummies, we should cook super.
Yes, yes !
First, we have to collect sticks to make a fire .
‘Peppa and George are helping daddy pig collect sticks for the campfire.’
George, i’ll pick up the sticks and you can carry them.
Collecting sticks is fun.
Good, that’s enough sticks.
That’s a splendid campfire.
Now I’ll light it.
Here are the matches.
Oh, we don’t need matches.
Daddy, how can you light it without matches?
I’m going to make fire the old way, by simple rubbing two sticks together.
‘Daddy pig is rubbing the two sticks together to light the campfire. ‘
Where is the fire, daddy?
Nearly there.
Oh, easy as pie.
Now we can heat up the tomatoe soap.
Ahh, listen to the sounds of nature?
What is that sound?
That is the sound of crickets chirping.
What is that? That’s an owl. Look. There it is.
Wow !
And what’s that noise?
Oh, I’m not sure.
It’s daddy’s tummy!
My tummy rumbling is one of the best sounds of nature. It means it’s time to eat.
I love tomatoe soap.
So do I.
Oh, there’s another one of daddy pig’s sounds of nature.
Eh, what?
Come one children. Into the tent. It’s bedtime.
We won’t all fit in . The tent is too little.
It will be fine. In you go. Move further in, mummy pig.
Daddy, you’re too big for the tent .
Never mind.
I’d rather sleep outside anyway.
Goodnight daddy pig .
Goodnight daddy.
Night night.
Good night everyone.
‘Mummy pig, Peppa and George are sleeping in the tent.’
‘Daddy pig is sleeping outside,under the stars. ‘
I love camping. Sleeping in the open with the stars above me.
Maybe this wasn’t such a good idea after all. Brrr
‘It is morning. ‘
Daddy, it was lovely and cosy in the tent.
Oh. Where’s daddy?
‘Daddy pig has gone. ‘
Poor daddy pig . He must have been cold and wet. And now where is he?
What’s that sound?
It sounds like snoring .
Daddy pig!
What?
Daddy, you’re safe!
Of course I’m safe. I’m an expert at camping. I slept in the car.
Silly daddy.
I love camping.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.