سرفصل های مهم
زمین بازی
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح متوسط
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
پپا:من پپا خوکه هستم. این برادر کوچکتر من،جورج هست. این مامان خوکه هست. و این بابا خوکه هست.
پپاپیگ
این داستان: زمین بازی
پپا و جورج با دوستاشون تو زمین بازی هستن. اندی گربهه و پدرو اسبه تو قاب کوهنوردی هستن. سوزی گوسفنده،دنی سگه و ربکا خرگوشه دارن سرسره بازی میکنن.
سوزی: یهووووو!
دنی: یهووووو!
ربکا: یهووووو!
پپا داره تاب بازی میکنه.
پپا:مامان،مامان،لطفا من و هل بده!
مامان خوکه: آماده ای ؟
پپا: بله! میخوام خیلی برم بالا.
یهووووو!
بالاتر مامان!
یهوووووو!
جورج هم میخواد تاب بازی کنه.
پپا: حالا نوبت توئه،جورج.
مامان خوکه: محکم بشین!
پپا: من میخوام جورج و هل بدم.
مامان خوکه: آروم جورج و هل بده،پپا.
پپا: چشم،مامان.
محکم بشین،جورج.
یهوووووو!
اوه،عزیزم!پپا جورج و خیلی بالا هل داد. جورج دوست نداره بالا باشه.
مامان خوکه: پپا،تو میدونی جورج یکم از ارتقاع میترسه.
پپا:ببخش،جورج.
بیا بریم تو قاب کوهنوردی بازی کنیم!
سلام،سوزی. سلام دنی.
سوزی و دنی : سلام،پپا.
سوزی: یهووووو!
دنی:یهووووو!
پپا: همتون اشتباه انجام میدین.
تاب خوردن روش خاص خودش و داره.
عقب وایستین!
آماده،حاضر،حرکت …!
یهوووووو! من و ببینین! دارم مثل یه پرنده پرواز میکنم!
اوه،نمیتونم بیام بیرون.
پپا تو تیوپ گیر کرده.
پپا: اصلا هم بامزه نیست!
بابا خوکه: خب، به کم بامزه به نظر میاد.
ما باید تو رو در بیاریم.
دوستای پپا دارن کمک میکنن که پپا رو در بیارن.
همگی : هوراااااا!
پپا: از همگی ممنونم!
بابا خوکه: جورج،میخوای تو قاب کوهنوردی بازی کنی؟
قاب کوهنوردی خیلی بلنده. جورج دوست نداره بالا باشه.
بابا خوکه: ببخشید،جورج. بیا سرسره بازی کنیم!
پپا: بله!سرسره! یوهوووو!
پپا عاشق سرسره بازیه!
همه عاشق سرسره بازین!
پپا: مامان،بابا،من و نگاه کنید!
آماده،حاضر،حرکت … !
یهوووووو!
همگی: یهووووو!
یهووووو!
یهووووو!
یهووووو!
یهووووو!
جورج هم میخواد سرسره بازی کنه.
بابا خوکه: مطمئنی،جورج؟ این یکم بلنده.
بسیار خب،من میتونم تو بالا رفتن از پله ها کمکت کنم.
اوه،عزیزم! این یکم زیادی برای جورج بلنده.
بابا خوکه: نگران نباش،جورج. منم باهات سر میخورم میام پایین.
پپا: بابا،تو برای سر خوردن اومدن پایین خیلی بزرگی.
بابا خوکه: حرف الکی نزن،پپا. من خیلیم بزرگ نیستم.
همه عقب وایستین! آماده.حاضر،حرکت … !
بابا خوکه گیر کرد.
بابا خوکه: اصلا هم بامزه نیست!
پپا: خیلی بامزه به نظر میاد،بابا.
بابا خوکه: اممم. فکر میکنم یکم بامزه باشه!
پپا: ما هلت میدیم تا بری پایین.
بابا خوکه: اوف!
پپا: یوهووووووووو!
بابا خوکه: آی! اووه! آی! اوه! آی! آی! اوه!
پپا: شکم بابا دقیقا مثل قلعه ی فنریه!
جورج عاشق بالا و پایین پریدن رو شکم باباست! جورج دیگه از ارتفاع نمیترسه.
متن انگلیسی بخش
Peppa: I am Peppa pig. This is my little brother George.
Peppa: This is Mummy pig.
Peppa: And this is Daddy pig.
Peppa: Peppa pig.
The Playground
Narrator: ‘Peppa and George are at the playground with their friends.’
‘Andy cat and Pedro pony are on the climbing frame.’
Narrator: ‘Susie Sheep, Danny Dog, and Rebecca Rabbit are playing on the slide.’
Susie: Wheeeee!
Danny: Wheeeee!
Rebecca: Wheeeee!
Narrator: ‘Peppa is playing on the swing.’
Peppa: Mummy, Mummy, push me, please!
Mummy: Are you ready?
Peppa: Yes! I want to go really high. Wheeeeee!
Higher, Mummy!
Wheeeee!
Narrator: ‘George wants to play on the swing.’
Peppa: Now it’s your turn, George.
Mummy: Hold tight!
Peppa: I want to push George.
Mummy: Push George gently, Peppa.
Peppa: Yes, Mummy. Hold tight, George.
Peppa: Wheeeeee!
Narrator: ‘Oh, dear! Peppa has pushed George too high.’
‘George does not like being up high.’
Mummy: Peppa, you know George is a bit scared of heights.
Peppa: Sorry, George.
Peppa: Let’s play on the climbing frame!
Peppa: Hello, Susie. Hello, Danny.
Hello, Peppa.
Susie: Wheeeeee! Wheeeeee!
Peppa: You’re doing it all wrong.
This is the proper way to swing across.
Stand back!
Ready, steady, go…!
Wheeeeee! Look at me!
I’m flying like a bird! Oh, I can’t get out.
Narrator: ‘Peppa is stuck in the tyre.’
Peppa: It’s not funny!
Daddy: Well, it does look a bit funny. We’ll have to pull you out.
Narrator: ‘Peppa’s friends are helping to free him.’
Hurrah!
Peppa: Thank you, everyone!
Daddy: George, do you want to play on the climbing frame?
Narrator: ‘The climbing frame is quite high.’
Narrator: ‘George doesn’t like being up high.’
Daddy: Sorry, George. Let’s play on the slide!
Peppa: Yes! Slide!
Yippee!
Narrator: ‘Peppa loves to slide!
Everyone loves to slide!’
Peppa: Mummy, Daddy, look at me! Ready, steady, go…! Wheeeee!
Wheeeeee!
Wheeeeee!
Wheeeeee!
Wheeeeeee!
Wheeeeeeee!
Narrator: ‘George wants to play on the slide.’
Daddy: Are you sure, George? It is a bit high.
Daddy: Alright, I’ll help you up the steps.
Narrator: ‘Oh, dear!’
‘It is a bit too high for George.’
Daddy: Don’t worry, George. I’ll slide down with you.
Peppa: Daddy, you’re too big to go down the slide.
Daddy: Don’t be silly, Peppa. I’m not too big. Stand back! Ready, steady, go…!
Narrator: ‘Daddy pig is stuck.’
Daddy: It’s not funny!
Peppa: It looks very funny, Daddy.
Daddy: Hmmm. I suppose it is a bit funny!
Peppa: We’ll have to push you down.
Daddy: Ooof!
Peppa: Wheeeeee!
Daddy: Ugh!
Ooh!
Ugh!
Ooh!
Ugh!
Agh!
Daddy: Oops!
Peppa: Daddy’s tummy is just like a bouncy castle!
Narrator: ‘George loves bouncing on Daddy’s tummy!
Narrator: ‘George isn’t afraid of heights anymore.’
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.