معرفهای نابجا و ساختارهای معلق کدامند؟
دوره: تافل iBT / فصل: بخش نوشتاری تافل- گرامر و کاربرد / درس 21سرفصل های مهم
معرفهای نابجا و ساختارهای معلق کدامند؟
توضیح مختصر
همیشه این کابوس را میبینم که همهی معرفهایم نابجا یا معلق هستند و همه دارند به من میخندند. نگذارید این اتفاق برای شما بیافتد! دلیل اهمیت معرفها را بدانید و بدانید که قرار دادن آنها در جای مناسب حتی مهمتر از آن است.
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی سخت
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
وقتی نوشتن را شروع میکنید، همه چیز تحت سلطهی شماست اما سرزمینتان به اندازهی یک جزیره است.
تمام نشانههایی که در مکالمات روزمره تبادل میکنید، ناپدید می شوند و تمام اطلاعاتی که کسی برای فهم نوشتهی شما دریافت میکند باید روی کاغذ باشد و باید به ترتیبی معنادار بیاید.
میتوانید هر نوع استدلال یا واقعیتی را روی کاغذ خلق کنید، اما مسئول هستید که خواننده آن را بفهمد در غیر اینصورت افکار و احساساتتان اثر مورد نظر را نخواهند داشت.
یک روش برای اطمینان بیشتر از معنادار بودن افکار و احساسات شما و داشتن اثر مورد نظر این است که معرفهای معلق و نابجا را بشناسید.
معرف چیست؟
معرف کلمه، عبارت یا شبهجملهای است که کلمهی دیگری را تعریف (یا توصیف) میکند.
بنابراین صفت یا قید معرف هستند زیرا معنای یک یا چند کلمه را عوض میکنند یا جزئیاتی به آن میافزایند.
مانند the tin man and the cowardly lion که در آن tin و cowardly هم صفت هستند و هم معرف.
اما این زبان انگلیسی است!
پس قرار است بسیار دشوارتر و نیز جالبتر از آن باشد.
معرفهای نابجا : یک معرف نابجا همانطور که از اسمش پیداست معرفی است که در بخشی نامناسب از جمله ظاهر می شود.
این را ببینید:
The fisherman left his live sack of bait on the dock.
Live یک معرف از نوع صفت است و به این دلیل نابجا است که کلمه sack را تعریف میکند و معنای ضمنیاش این است که sack زنده است.
معنای مورد نظر این است که bait زنده است.
بنابراین شکل درست جمله، این خواهد بود:
The fisherman left his sack of live bait on the dock.
حالا به این معرف نابجا از نوع قید توجه کنید:
We ran from the hideous mutants we saw quickly.
بنابراین معرف در اینجا quickly است.
آنطور که نوشته شده است، یعنی شما موجودات عجیب و جهشیافته را به سرعت دیدید و نه سرعت دویدنتان از آنها.
برای اصلاح این معرف، قید را عقب ببرید و در مناسبترین جا قرار دهید:
We ran quickly from the hideous mutants we saw.
به همین ترتیب تمام عبارات میتوانند نابجا بوده و موجب سردرگمی شوند.
این را ببینید:
The gunslinger emptied onto the dusty ground the shells from his revolver.
آنطور که در این جمله نوشته شده است، به نظر میرسد جانی مسلح (gunslinger) به جای خالی کردن پوکههای خالی فشنگ روی زمین، خودش را روی زمین خالی کرده است.
عبارت معرف را در محل مناسب بگذارید تا دوباره او را به یک قهرمان تبدیل کنید:
The gunslinger emptied the shells from his revolver onto the dusty ground.
معرفهای معلق : در گذشته شاید معلمتان شما را گاهی متهم به نوشتن آنها کرده باشد؛ معلم من که قطعاً این کار را کرده است.
یک معرف معلق درست شبیه یک معرف نابجا است با این تفاوت که چیزی که قرار است تعریف شود، در جمله نیست!
معرف تنها میآید، و چیزی را تعریف نمیکند و بر لبهی پرتگاه معلق میماند.
آن را آنجا معلق رها نکنید!
مثالی میزنیم:
Dreaming of the future, the possibilities were limitless.
خیلی قشنگ به نظر میرسد، اما اینجا چه کسی در حال خیالبافی است؟
کسی؟
هر کسی؟
پس نمیدانیم، بنابراین معرف معلق است.
جملاتی که دارای معرفهای معلق هستند، اغلب با اسم فعل (جراند یا مصدر ingدار)، حرف اضافه یا عبارت وصفی شروع میشوند.
حتی نویسندگان حرفهای هم گاهی این کار را می کنند (با اینحال آنها از روی عمد این کار را نمیکنند).
این مثال را از مجلهی نیویورک تایمز ببینید:
If elected, Obama’s main opposition will not come from Republicans.
If elected در اینجا عبارت معرف است اما باز هم معلوم نیست چه چیزی را تعریف میکند.
آیا معرفِ مخالف اصلی اوباما است؟
روشن است که منظور نویسنده اوباما بوده است.
اصلاح سادهی این جمله به این قرار است:
If Obama is elected, his main opposition will not come from the Republicans.
کاربرد روزمره تمامی معرف های نابجا و معلق، ساده نخواهند بود.
همیشه از خود بپرسید: آیا معنای جمله کاملاً واضح است؟
این شاید دشوار باشد زیرا وقتی افراد صحبت میکنند، اغلب از این خطاهای معرف دارند و مغز انسان به حدی در فهم و درک زبان خوب عمل میکند که میتوانیم مکالمه را به راحتی ادامه دهیم گویی اصلاً هیچ اشتباهی پیش نیامده است.
درماندگی بیشتر افراد در یادگیری اصول اولیهی انشا و دستورزبان از این فرایند ناشی میشود.
وقتی با کسی رو در رو صحبت میکنید، نه تنها کلماتی را که از دهان آنها بیرون میآید، می شنوید بلکه از لحن صدای آنها، حالت چهره و حرکات بدنشان اطلاعات جانبی دریافت میکنید.
بعلاوه آنها در بافت خاصی (مدرسه، خانه، خواروبار فروشی) هستند و ممکن است شما و آن شخص پیشینهی مشترکی داشته باشید که برای درک حرفهایتان اطلاعات احتمالی بیشتری فراهم کند.
تمام اینها در پس زمینه رخ میدهند و در فهم جملاتی که بدون وجود آنها گیجکننده هستند، به شما کمک میکنند.
این جمله را ببینید که مطمئنم قبلاً شنیدهاید:
I just made it to class before the time-management presentation began.
این جمله دارای یک معرف نابجا است قبول؟
به شما میگویم که آن را درست قبل از شروع جلسه، برای آن (جلسه) یا قبل از آنکه مجبور به انجام کار مهمی شوم، انجام دادم.
اما بگذارید نگاهی به معرف بیاندازیم که just است.
معرفها، چیزی را تعریف میکنند که کنارشان و بدون فاصله قرار میگیرد که در این مثال made است.
اما در بافت متنی just made واقعاً به چه معناست؟
شما چیزی را به طور فیزیکی نساختهاید.
اما این عبارت به حدی رایج است که شاید احساس نکنید غلط است.
نسخهی درستش این است:
I made it to class just before the time management presentation began.
در نسخهی اول، با اینکه شاید بتوانید معنا را بفهمید، این نسخه معنایی بسیار واضحتر دارد.
چقدر قبل از شروع جلسه؟
درست قبل از آن- که بسیار واضحتر از معنای just made است.
خلاصه اینکه:
معرف، کلمه، عبارت یا شبهجملهای است که کلمهای دیگر را تعریف (یا توصیف) میکند.
معرف نابجا معرفی است که به بخش اشتباهی از جمله اشاره دارد و معنای آن را از آنچه مورد نظر شماست به چیز دیگری تغییر میدهد.
معرف معلق معرفی است که در آن چیزی که قرار است تعریف شود، وجود ندارد!
هنگام ارزیابی معرفهای یک جمله، یادتان باشد از خود بپرسید: آیا جمله کاملاً واضح است؟
و دوباره چک کنید که آیا تمامی معرفهایتان چیزی را تعریف میکنند و آن چیز، درست و به جا است یا نه.
متن انگلیسی درس
When you’re writing, you’re the king of your kingdom, but your kingdom is an island.
All those clues that you give and receive in everyday conversation are gone, so all of the information a person gets to understand what you’re trying to get across has to be there on the page, and it has to be ordered in a way that makes sense.
You can create any kind of argument or reality that you want on the page, but it’s your responsibility to make the reader understand you, or your thoughts and feelings won’t have their intended effect.
One way you can better ensure that your thoughts and feelings make sense and have their intended effects is to recognize dangling and misplaced modifiers.
So, what’s a modifier?
A modifier is a word, phrase or clause that modifies (or describes) another word.
So, an adjective or an adverb are modifiers because they change the meaning or add detail to another word or words – as in ‘the tin man and the cowardly lion.
’ Tin and cowardly are both adjectives and modifiers.
But this is English!
So it’s going to get a lot trickier than that, but also funnier.
Misplaced modifiers : A misplaced modifier, like it sounds, is a modifier that finds itself in the wrong part of the sentence.
Take this:
The fisherman left his live sack of bait on the dock.
Live is the adjective modifier here, and it’s misplaced because it’s modifying the word sack , implying that the sack is alive.
The intended meaning is for the bait to be live.
So, the correct fix would be:
The fisherman left his sack of live bait on the dock.
Now, take this misplaced adverb modifier:
We ran from the hideous mutants we saw quickly.
So, the modifier here is quickly , but it’s in the wrong location.
As it’s written, it says that you saw the mutants quickly, not the speed with which you’re running from them.
To fix this modifier, put the adverb back where it makes the most sense:
We ran quickly from the hideous mutants we saw.
Likewise, entire phrases can be misplaced, creating confusion.
Take this:
The gunslinger emptied onto the dusty ground the shells from his revolver.
As written, it seems like the gunslinger, rather than coolly emptying his spent shells onto the ground is instead emptying himself onto the ground.
Put the modifying phrase in the right place to make him a hero again:
The gunslinger emptied the shells from his revolver onto the dusty ground.
Dangling modifiers : Your teachers in the past may have accused you of writing them from time-to-time; mine certainly have.
A dangling modifier is just like a misplaced modifier except that the thing it’s supposed to modify is missing!
The modifier sits alone, modifying nothing, dangling its feet off the edge of a cliff.
Don’t leave it hanging!
Here’s an example:
Dreaming of the future, the possibilities were limitless.
Well, that sounds really nice, but who’s dreaming here?
Someone?
Everyone?
We don’t know, hence the modifier ‘dangles.’
Sentences with dangling modifiers often start with a gerund verb (ING word), preposition or descriptive phrase.
Even professional writers do it once in a while (though they certainly don’t mean to).
Take this example from the New York Times Magazine:
If elected, Obama’s main opposition will not come from Republicans.
If elected is the modifying phrase here, but again, it appears unclear what it’s modifying.
Is Obama’s main opposition getting elected?
Clearly, the writer meant Obama.
Here’s the simple fix:
If Obama is elected, his main opposition will not come from the Republicans.
In real life, not all examples of misplaced or dangling modifiers will be simple.
Always ask yourself: Is the meaning of the sentence completely clear?
This can be tricky because when people speak, they often make these kinds of modifier errors, and human brains are so good at picking up and understanding language that we can continue a conversation just as easily as if the error hadn’t been made at all.
Most of people’s frustration with learning the nuts and bolts of composition and grammar comes from this process.
When you’re talking face-to-face with someone, you’re not only hearing the words that are coming out of their mouths, but you get additional information from their tone of voice, their facial expressions and their gestures.
Plus, they exist in a certain context (your school, your home, the grocery store), and maybe you and the person even have a shared history that gives you even more possible information for understanding.
All of this is going on in your background and helps lend to your understanding of sentences that might, otherwise, be confusing.
Take this sentence, which I’m sure you’ve heard before:
I just made it to class before the time-management presentation began.
This is a sentence with a misplaced modifier, but you know what it means, right?
I’m telling you that I made it to the session right before it started, or before I had to do something important.
But let’s look at the simple modifier here – that’s just .
Modifiers modify whatever they are directly next to, in this case made .
But in this context, what does just made really mean?
You’re not physically constructing something.
But the phrase is so common it may not feel wrong to you.
Here’s the correct version:
I made it to class just before the time management presentation began.
In the first version, while you may have a sense of what it means, this version has a much clearer meaning.
How soon before the presentation began?
Just before - which is much clearer than whatever just made means.
To recap:
A modifier is a word, phrase or clause that modifies (or describes) another word.
Misplaced modifiers are modifiers that point to the wrong part of the sentence, changing its meaning from what you intend it to mean to something else.
Dangling modifiers are modifiers where the thing that it’s supposed to modify is gone!
When evaluating a sentence for its modifiers, remember to ask yourself: ‘Is the sentence completely clear?
and double-check that all of your modifiers modify something and modify the right thing .
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.